نگاهی به نقش سپاه اصفهان در حل بحران کردستان

اصفهان در غرب!

یکی از اولین گروه‌های اعزام شده به غرب کشور را سردار جواد استکی، فرماندهی می‌کرد. ایشان (که یکی از مربیان آموزشی در پادگان‌های 15 خرداد و غدیر بود)، پس از پیام تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر تلاش همه جانبه برای آزادسازی پاوه، جمع‌آوری نیرو و آموزش آنها را آغاز کرد.

تاریخ انتشار: 12:06 - شنبه 1404/03/17
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
اصفهان در غرب!

به گزارش اصفهان زیبا؛ یکی از اولین گروه‌های اعزام شده به غرب کشور را سردار جواد استکی، فرماندهی می‌کرد. ایشان (که یکی از مربیان آموزشی در پادگان‌های 15 خرداد و غدیر بود)، پس از پیام تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر تلاش همه جانبه برای آزادسازی پاوه، جمع‌آوری نیرو و آموزش آنها را آغاز کرد.

پس از سپری شدن دوره‌های آموزشی لازم و کافی، نیروها با دو فروند هواپیمای c130به غرب کشور اعزام شدند. به علت شرایط بحرانی سنندج امکان فرود هواپیماها وجود نداشت و خلبانان مجبور شدند در باند خاکی و متروکه فرودگاه تیپ زرهی زنجان فرود آیند.

در آنجا استکی گروه خود را به سه گروهان تقسیم کرد و آنها را با خودروهای ارتش و خودروهایی که از اصفهان آمده بودند، به طرف شهرهای درگیر فرستاد.

اعضای یک گروه که فرماندهی آنها برعهده خود استکی بود، طرف دیوان‌دره رفتند و دو گروه دیگر به طرف شهرهای تکاب و بیجار حرکت کردند.

آنچه در ادامه می‌خوانید مروری بر حضور نیروهای اصفهانی در کردستان و اتفاقات رخ داده پیرامون آن است که تا آغاز حمله عراق به ایران در 31 شهریور 1359 ادامه داشت. گفتنی است این نوشتار برگرفته و جمع‌آوری شده از اطلس لشکر 14 امام حسین(ع) است.

اولین گروهانی که سنندج درگیر شد، گروهانی بود که اصغر منتظرالقائم و ابراهیم نصر، فرماندهی آن را به عهده داشتند. درگیری در شهری به نام نجف‌آباد در نزدیکی بیجار آغاز شد.

این گروهان به دستور سردار استکی و با کمک سپاه بیجار، جاده بیجار به دیواندره را پاک‌سازی کرد و سپس به سردار استکی ملحق شد. پس از آن، گروه سردار استکی برای پاک‌سازی تکاب، شاهین‌دژ و میاندوآب اقدام کردند. این گروه سپس در ساختمان دخانیات مهاباد مستقر شدند و به ایرانخواه‌تیلکو (روستایی میان سقز و بانه) رفتند.

گروه استکی پاسگاه ژاندارمری واقع در این روستا را که در اشغال نیروهای ضدانقلاب بود، آزاد کردند و سپس حسین بیات و سید محمد حجازی، در آنجا مستقر شدند. سپس گروه به خوره‌خوره و سوته در مرز سقز و بانه رفتند.

افراد این گروه علاوه بر اینکه شهرها را از هجوم سراسری و بی‌رحمانه نیروهای ضدانقلاب حفظ می‌کردند به مردم نیز برای رفع مشکلات معیشتی و در زمینه فراهم‌کردن امکانات زندگی بهتر کمک می‌کردند. لوله‌کشی آب در شهرها و روستاها و ساخت سرویس بهداشتی در بعضی مکان‌ها از جمله این کمک‌ها بود.

کمین دارساوین

از دیگر جنایات بزرگ گروهک‌های تروریستی کومله و دموکرات در کردستان، کمین زدن به گروه پاسداران در 15 مهر 1358 بود. این پاسداران در مسیر سردشت-بانه در منطقه دارساوین مستقر بودند.

در این حادثه که تا حدود ساعت 18 ادامه یافت، نیروهای ضدانقلاب از آن گروه 75 نفره، 9 نفر از مجروحان و افراد سالم را به اسارت بردند .5 نفر به زندان دولتو برده شدند و بقیه که مجروح بودند، آزاد شدند. اشرار با بی رحمی اجساد شهدا را آتش زدند و همه خودروها را نیز منهدم کردند.

پس از آن استاندار اصفهان با مسئولان شهری اعم از نظامی و غیرنظامی جلسه‌ای برگزار کرد. در این جلسه مقرر شد سروان صیاد شیرازی و سید رحیم صفوی با گروهی نیرو به منطقه اعزام شوند.

آنها هنگامی که متوجه شدند دکتر چمران هم‌زمان در منطقه حضور دارد، خود را به ایشان رساندند. سرتیپ فلاحی نیز در پادگان لشکر 28 سنندج به جمع آنها پیوست.

آنها سپس اجرای عملیات در روستاها و شهرهای منطقه را آغاز کردند. با زحمات نیروهای متعهد انقلابی و تقدیم چندین شهید و جانباز، امنیت و آرامش مردم منطقه تأمین شد.

آزادسازی سنندج

سنندج دومین شهر بزرگ کردنشین بعد از کرمانشاه و مرکز استان کردستان است که در وسط کوه‌های آبیدُر و رشته‌کوه زاگرس قرار دارد و به شهر هزار تپه معروف است. بیشتر مردم سنندج اهل‌سنت هستند.

یکی از مهم‌ترین مسائل در بحران کردستان این بود که گروهک‌های ضدانقلاب و ضدخلق کُرد شهر سنندج را اشغال و در آنجا بسیار جنایت کردند. این اتفاق به دنبال خیانت هیئت حسن‌نیت دولت موقت و بنی‌صدر در جایگاه ریاست‌جمهوری رخ داد.

آزادی سنندج نتیجه‌بخشی از فداکاری و مبارزه نیروهایی است که از استان‌های مختلف به‌ویژه اصفهان و تهران به این شهر آمده بودند.

پس از خیانت بنی‌صدر و اشغال سنندج، یوسف کلاهدوز (جانشین وقت فرمانده سپاه کل کشور) با حجت الاسلام سالک؛ فرمانده سپاه اصفهان و سردار صفوی یکی از فرماندهان، تماس گرفت و درخواست کرد تعدادی نیرو به کردستان فرستاده شود.

پس از آن حجت‌الاسلام سالک از طریق صداوسیما نیاز به نیرو برای اعزام به کردستان را اعلام کرد.

در پی آن حدود 4 هزار نفر خود را به سپاه اصفهان معرفی کردند. در همین زمان نیروهای اعزام شده به گنبد نیز با پیروزی بازگشته بودند و بحران‌های اصفهان نیز کنترل شده بود؛ این پیروزی‌ها باعث شد روحیه نیروهای اصفهانی بیشتر تقویت شود.

پس از فراخوان نیرو، در سپاه اصفهان تصمیم گرفته شد کادر پاسداران و نیروهای بسیجی و داوطلب برای آموزش بهتر به پادگان آموزشی فرستاده شوند. همچنین مقرر شد حدود 200 نیرو به فرماندهی سیدرحیم صفوی با تجهیزات کامل با هواپیمای c130 به کردستان اعزام گردند.

علاوه بر این تصمیم گرفته شد حدود 40 نفر از نیروهای توپخانه ارتش به فرماندهی صیاد شیرازی به منطقه اعزام شوند. پس از اینکه هواپیمای c130 که گروه 200 نفره را به سنندج می بردند، به سختی و با اصرار فرماندهان توانستند در فرودگاه سنندج فرود بیایند، بارانی از خمپاره بر سر نیروها بارید.

نیروها همان طور که هواپیماها روی باند در حال حرکت بودند، به سرعت از هواپیماها پایین پریدند و هواپیماها به طرف تهران بازگشتند. نیروها با شجاعت و اعتقاد قلبی با مجاهدین خلق درگیر شدند. نیروهای پادگان لشکر 28 سنندج هنگامی که متوجه حضور آنها شدند، به نیروهای ضدانقلاب حمله کردند.

نیروهای اصفهان پس از درگیری‌های فراوان خود را به پادگان رساندند. با مستقر شدن آنها، فرماندهی نیروهای سپاه کردستان به سید رحیم صفوی و فرماندهی نیروهای ارتش به صیاد شیرازی واگذار شد.

با تشکیل ستاد مشترک میان نیروهای ژاندارمری و ارتش و هماهنگی دو فرمانده، محله‌ها و اداره‌های شهر سنندج یکی پس از دیگری از نیروهای ضدانقلاب پس گرفته شد. این نیروها توانستند تا حدود 6 ماه به بعد همه شهرهای استان کردستان به غیر از بوکان را آزاد و فرمان امام را عملی کنند.

از جمله افرادی که برای آزادسازی کردستان بسیار تلاش کردند و از پایه گذاران لشکر 14 امام حسین(ع) بودند می توان از سیدعلی بنی لوحی، کریم رفیعی، احمد کرمی، مسیح توانگر، علی اکبر خداپرستان، حسین فتاحی، رضا قنبری و همچنین شهیدان علی رضاییان، علی جعفری، مصطفی ردانی پور، سیدمهدی حسامی زاده، رضا علی بالایی و حسینعلی صبوری نام برد.

آزادسازی بانه

هم‌زمان با اجرای عملیات آزادسازی شهر سنندج، عملیات آزادسازی شهر بانه از چنگ گروه‌های ضدانقلاب نیز درحال اجرا بود.

تشکیل سازمان پیش‌مرگان کُرد

یکی از مهمترین نتایج حضور پاسداران و بسیجیان در سنندج و آزادی این شهر، تشکیل سازمان پیش‌مرگان کُرد مسلمان بود. این سازمان از نیروهای انقلابی بومی تشکیل شد.

نیروها به گونه‌ای سازماندهی شدند که بتوانند علیه نیروهای ضدانقلابی که از دیگر مناطق کشور با همکاری نیروهای وابسته به بیگانه در آن منطقه ناامنی و شرارت پدید آوردند، به مبارزه برخیزند.

پس از اینکه نیروهای استان اصفهان به فرماندهی سیدرحیم صفوی بار دیگر در فروردین 1359 به سنندج بازگشتند، مصطفی طیاره-که بعدها به شهادت رسید- به عنوان رابط و هماهنگ کننده میان پیش‌مرگان کُرد و ستاد مشترک تعیین شد.

تشکیل گردان ضربت

در پی حضور پاسداران و بسیجیان اصفهانی در عملیات آزادسازی شهر سنندج و شهرهای اطراف آن، ضرورت تشکیل نیرویی ویژه برای برقراری امنیت کاروان‌ها، حفاظت از جاده‌ها، پاک‌سازی برخی مناطق و کمک‌رسانی به شهرها، روستاها و … احساس شد.

به همین علت سیدرحیم صفوی که ستاد مشترک ارتش و سپاه را همراه با علی صیاد شیرازی راه‌اندازی کرده و سپس خود فرمانده سپاه کردستان شده بود، گردان ضربت را برای اجرای عملیات‌های مهم پایه‌گذاری کرد.

به این علت که گردان ضربت زیرنظر قرارگاه مشترک بود، با تلفیقی از نیروهای سپاهی، بسیجی، ارتشی و پیش‌مرگان کُرد مسلمان تشکیل شد و سیدمرتضی صفوی از درجه‌داران ارتش(برادر بزرگ سیدرحیم صفوی) فرمانده آن گردید.

«گردنه گاران» در جاده سنندج-مریوان یکی از مهم‌ترین مناطقی بود که گروهک‌های کومله و دموکرات از آنجا به نیروهای نظامی و جهادی کمین می‌زدند و اجازه نمی‌دادند این نیروها برای تامین امنیت مردم محروم و مظلوم مریوان و روستاهای اطراف آن و خدمت به آنان اقدام کنند.

گاران از ویژگی‌های جغرافیایی بسیاری برخوردار است. این گردنه دارای ارتفاعات بسیار پیچ‌در‌پیچ و جنگل‌هایی است که تا کنار جاده وسعت دارند و نیروهای ضدانقلاب با استفاده از همین پوشش گیاهی به نیروهای مقابل کمین می‌زدند.

از جمله مهمترین ماموریت‌های گردان ضربت کردستان، تامین امنیت کاروانی بود که برای مردم مریوان سوخت و مواد غذایی می‌برد.

نیروهای ضدانقلاب در گردنه گاران به این کاروان کمین زدند؛ اما با هوش و درایت صیادشیرازی که خود را به کاروان رساند، کمین نیروهای ضدانقلاب با شکست روبرو شد و کاروان به مریوان رسید.

در این عملیات تعدادی از نیروها به شهادت رسیدند و سیدمرتضی صفوی(فرمانده گردان ضربت)، سیدحسام هاشمی و رسول یاحی نیز به شدت مجروح شدند.

پس از این اتفاق گردان به فرماندهی جدیدی نیز داشت. ابتدا اعضای گردان، رضا رضایی را به عنوان فرمانده انتخاب کردند اما ایشان از شجاعت و توان مدیریتی حسین خرازی سخن گفت و او را شایسته فرماندهی گردان دانست.

گردان ضربت در زمان فرماندهی حسین خرازی 3-4 خوردوری سیمرغ داشت و برای نیروهای هر خودرو یک مسئول گروه تعیین شده بود. مسئولان تیم‌ها یا گروه‌ها رضا رضایی و حسین علی بالایی بودند.

حسین خرازی نیز علاوه بر این‌که مسئول یکی از گروه‌ها بود، فرماندهی گردان ضربت را نیز بر عهده داشت. این نیروها در مجموع با خدمه، آشپز و رانندگان حدود 55 تا 60 نفر بودند.

آخرین عملیات این گردان در کردستان در روستای پیرخضران روبه‌روی روستای جانوره خوراگ (معروف به جانوران) اجرا شد. پیرمردی از اهالی روستا گزارش داده بود که روستا ناامن است و نیروهای ضدانقلاب مردم را آزار می‌دهند.

در پی این گزارش، نیروهای گردان ضربت، روستای پیرخضران را محاصره و آن را پاک‌سازی کردند و چندروز در آنجا مستقر شدند.

با انتشار خبر حمله وحشیانه عراق به ایران در 31 شهریور 1359، اعضای گردان ضربت تصمیم گرفتند برای دفاع از کشور به خوزستان بروند اما به علت شرایط بحرانی کردستان، مسئولان ستاد مشترک با این تصمیم مخالفت کردند.

با این حال تصمیم قطعی جمع گردان رفتن به جنوب بود اما شرایط حساس کردستان خرازی را مردد می‌کرد. حتی صحبت افرادی همچون شهید مهدی سلیمان پور برای ماندن در کردستان نتیجه بخش نبود و تصمیم قطعی جمع، رفتن به جنوب شد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

دو × سه =