به گزارش اصفهان زیبا؛ 27 شهریور مصادف با سالروز تولد شهریار شعر و ادب، در تقویم رسمی کشور با عنوان «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده است. به همین بهانه و با فاصله یک روز از این مناسبت، به سراغ یکی از شاعران پرکار اصفهانی رفتهایم تا او را بیشتر بشناسیم.
مریم کرباسی نجفآبادی متولد سال 1354 در نجفآباد است و مدرک کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه پیامنور نجفآباد دارد. او تاکنون سه اثر منتشر کرده و در بیش از صد جایزه و همایش ادبی استانی، کشوری و بینالمللی حائز رتبه شده است.
گفتوگوی اصفهانزیبا را با این بانوی اهل شعر و ادب در ادامه میخوانید.
از چه زمان پا در دنیای شعر و شاعری گذاشتید؟
دبیرستانی که بودم، متوجه شدم جملاتی که گوشه دفتر و کتابم مینویسم، جملات آهنگینی هستند و فهمیدم میتوانم شعر بگویم و این استعداد را از همان زمان در خودم میدیدم. اما بهصورت جدی، از سال 1372 که وارد دانشگاه شدم، تا امروز حدود سه دهه است که در عرصه شعر فعال هستم.
از میان شاعران معاصر و کلاسیک، به کدامیک بیشتر علاقه دارید؟
بین شاعران کلاسیک به شعر و غزلیات سعدی بسیار علاقه دارم. همچنین شعر را با فروغ و سهراب و قیصر امینپور شروع کردم و بعدها علاقهام به فروغ بیشتر شد؛ شاید بهخاطر اندیشهها و افکارش.
شاید آنقدر که نامهها و مصاحبههایش را خواندهام، شعرش را کمتر خوانده باشم. حس میکنم نگاه فروغ به زندگی نگاه خاص و شاعرانهای بوده است. تمام صحبتهای فروغ شعر است.
از میان شاعران معاصر نیز اشعار محمدعلی بهمنی و سعید بیابانکی و محمد سلمانی را دوست دارم.
از آثار منتشرشدهتان بگویید.
تاکنون سه مجموعه شعر منتشر کردهام. اولین مجموعه را انتشارات گفتمان اندیشه معاصر در سال 1388 با نام «چهرهات را پیمبری باید» چاپ کرده که همان سال نامزد جایزه ادبی پروین اعتصامی شد و شامل 60 غزل است.
این کتاب تجربه اول بود و اگر الان میخواستم آن کتاب را چاپ کنم، قطعا شصت شعر را در آن نمیگنجاندم و به سیچهل غزل بسنده میکردم.
الان کیفیت بیشتر برایم مهم است. آن زمان تجربه اول بود و بیشتر به کمیت فکر میکردم. وقتی تجربه بیشتر میشود، وسواس هم در نوشتن شعر و چاپ کتاب بیشتر میشود.
مجموعه دوم با فاصله چند سال منتشر شد و در سال 1395 کتاب «خبرهای خوب» را با همکاری انتشارات شهرستان ادب منتشر کردم که شامل 36 غزل در موضوعات مختلف عاشقانه، اجتماعی، دفاع مقدس و آیینی است.
سال 1397 نیز کتاب «دعوتنامه» با همکاری انتشارات شهرستان ادب منتشر و شکر خدا با استقبال خوبی مواجه شد. این کتاب شامل غزلهای عاشقانه است و 33 غزل دارد.
گویا آثارتان در جشنوارههای مختلفی برگزیده شده است. دراینباره بگویید.
از سالهای 1385 تا 1396 در جشنوارههای زیادی شرکت میکردم که در بیشترشان رتبه آوردم.
بخشی از این رتبهها به این شرح است: رتبه نخست جشنواره «اینهمه یوسف»، برگزیده سه دوره همایش ادبی «سوختگان وصل»، رتبه دوم چهارمین جشنواره بینالمللی شعر «یار و یادگار» تهران، برگزیده هفتمین جشنواره بینالمللی شعر «یار و یادگار» تهران، برگزیده کنگره کشوری شعر «آفتاب هستی» اصفهان، برگزیده چند دوره جشنواره شعر دفاع مقدس «همیشههای هنوز»، رتبه برگزیده کنگره ملیادبی «حضرت زینب (س)» شیراز، رتبه برگزیده کنگره کشوری «شبهای شعر عاشورا» شیراز، رتبه چهارم نخستین کنگره ملی شعر «خلیجفارس» خوزستان، رتبه برگزیده هفتمین همایش سراسری شعر «سوختگان وصل» تهران و رتبه دوم نخستین جشنواره بینالمللی شعر «کرامت غزل».
ارزیابی شما درباره شعر جوان چیست؟ امیدوارکننده است یا ناامیدکننده؟ به نظر شما نسل جدید نسبت به نسلهای قبل از خودش، چه پیشرفتها و چه پسرفتهایی داشته است؟
قطعا امیدوارکننده است. شاعران جوان نسل جدید هم مطالعه خوبی دارند و هم خوب شعر میگویند. به نظرم نسل جدید به دلیل استعداد و هوش بالایی که دارند، نسبت به نسل ما موفقترند.
مثلا شعری را که من در ۲۵سالگی سرودم، شاید شاعرِ نسل جدید در ۱۷ سالگی بسراید.
دلیل دیگر این پیشرفتها هم امکانات بسیار خوب این دوره، دسترسی آسان به شاعران مطرح و توانمند معاصر، دسترسی به کتابهای شعر و کتابهای نقد، جلسات و کارگاههای شعر با حضور اساتید بنام شعر کشور، دورههای آموزشی شعر جوان مانند آفتابگردانها، کلک خیال و… است.
یعنی در این خصوص هیچ انتقادی ندارید و هیچ آفتی در این زمینه نمیبینید؟
به هر حال درست است که شعر نسل جدید رو به جلو حرکت میکند و نسبت به نسل ما پیشرفت زیادی کرده است؛ اما متأسفانه بعضی از این شاعران جوان در آغاز راه بسیار پرادعا هستند و با تشویق چند نفر توقعشان بالا میرود و به همین صورت کلا متوقف میشوند و پیشرفتی نمیکنند؛ به خصوص تشویقهای در فضای مجازی که واقعیتها پشتش پنهان است.
شاعرانی هستند که تازه اول راهاند و شعر زیادی نسرودهاند و با این حال، به دنبال چاپ کتاب هستند. اینها آفتهای شعر جوان است که میخواهند ره صدساله را یکشبه بروند.
چطور میشود به نسل جدید کمک کرد تا کیفیت آثارش روزبهروز بهبود یابد؟ آیا چنین قصد و نیتی در نسل قدیم وجود دارد که به کمک نسل جدید بیاید؟ چه چیزی باید حلقه واسط بین نسلها را تشکیل بدهد؟
در خصوص بهبود کیفیت شعر نسل جدید، میتوان از کارگاههای آموزشی شعر و مسائل مرتبط با آن بهره برد. با توجه به استقبال شدید شاعران نوپا از فضای مجازی، تمایل آنها برای شرکت در انجمنهای ادبی و نقد آثارشان بهشدت کاهش یافته است.
بنابراین کارگاههای ادبی، ضمن توجه به مبحث آموزش، میتوانند نگاه جدیدی به نقد شعر هم داشته باشند.
تجربه نشان داده که مهمترین کار مثمرثمری که نسل باتجربه میتواند انجام دهد، انتقال تجربیات خود در زمینه ادبیات به جوانهاست. متأسفانه گاهی مقاومتهایی از هر دو طرف در برابر یکدیگر شکل میگیرد.
ظرفیتهای استان اصفهان را در زمینه شعر چطور میبینید؟ به نظر شما اصفهان قابلیت تبدیل شدن به قطب شعر کشور را دارد؟
با اندکی دقت میتوان دریافت که تنها چند شهرستان در استان اصفهان شاعرپرورند و در بسیاری از شهرها انجمنهای ادبی فعال و سازنده وجود ندارد. تاریخ ادبیات ما مشحون از شاعرانی است که زادگاهشان اصفهان یا مناطق پیرامون آن بوده است. حتی سبک اصفهانی هم در شعر قرن دوازدهم وجود دارد.
ولی اکنون اصفهان از آن دورههای طلایی خود فاصله گرفته و جز چند جوان باذوق، چشمانداز روشنی دیده نمیشود.
اگر بخواهیم یک برنامه و چشمانداز چندساله برای تبدیلکردن اصفهان به قطب شعر کشور تدوین کنیم، به نظر شما چه اقداماتی باید صورت بگیرد و چه موانعی باید برطرف بشود؟
در برنامههای اصفهان معمولا خانمهای شاعر جایگاهی ندارند و در بسیاری از برنامههای شعرخوانی که برگزار میشود، بهخصوص شعر آیینی، یا بانوان شعرخوانی ندارند یا حتی جلسه فقط مخصوص آقایان شاعر است و خانمها اجازه شرکت در مراسم را ندارند.
در این وضعیت چه توقعی داریم که اصفهان به قطب شعر کشور تبدیل شود؟ از نظر من چنین چیزی امکانپذیر نیست.
از طرف دیگر، تا وقتی که شاعران اصفهانی ازهمگسیخته باشند، هرکدام جلسات شعرخوانی جداگانه داشته باشند، اندیشه و راه جداگانهای داشته باشند و هدف واقعیشان خودِ شعر نباشد، با وجود چنین موانعی نمیشود توقع داشت اصفهان تبدیل به قطب شعر کشور شود.




