بازارها در چهارماه نخست سال، بازدهیهای تقریبا مناسب و البته متفاوتی داشتند و در بیشتر این مدت، بورس توانست رشد رؤیاییتری داشته باشد
و دیگر بازارها نیز بهخصوص در هفتههای گذشته، رشد چشمگیری داشتند؛ اما در این یک ماه اخیر، فرازونشیب بازارها شبیه به هم بوده و آهنگ حرکتی آنها نیز مانند یکدیگر شده است.
درست در این لحظه از زمان مشخص نیست کدام بازار به دیگر بازارها جهت میدهد؟
سالها پیش و در قسمتی از کارتون فوتبالیستها، تاکتیک همه آنها به صورتی بود که سهمهاجم طوری توپ را در میان خود جابهجا میکردند تا زننده ضربه نهایی مشخص نشود.
البته این فقط در انیمیشنهای تخیلی نبود؛ بلکه در دهه گذشته تیکیتاکای اسپانیاییها که با پاسکاریهای متعدد شکل میگرفت، بر پایه همین اصل استوار بود.
حالا شرایط بازارها در ایران نیز شبیه به این موضوع است. توپ تورم مدام از بازاری به بازار دیگر پاس داده میشود و فعالان و کارشناسان اقتصادی،
دیدگاه متفاوتی درباره عامل اصلی رشد قیمتها دارند. این روزها مشخص نیست کدام بازار است که توپ تورم را به آسمان پرتاب کرده است.
دلار یا بورس؛ کدام عامل تورم است؟
به اعتقاد گروهی از کارشناسان اقتصادی، رشد خیرهکننده بازار سرمایه، محرکی برای رشد دستهجمعی دیگر بازارها بوده است.
حدود یک ماه پیش بود که ۲۵ پژوهشگر مالی و اقتصادی در نامهای خطاب به دولت و بانک مرکزی، با اشاره به مخاطرات فعلی بازار سهام،
پنج اقدام فوری را جهت کنترل وضع جاری پیشنهاد داده و تأکید کردند پیامد ادامه روند فعلی بازار بورس، افزایش بیشتر تورم و نرخ ارز خواهد بود.
علاوه بر این صــداوسیما نیز برنـــامههـــای مـــتعــددی دربـاره حباب بورس تولید میکرد که در آن کارشناس برنامه رشد بورس را حبابی بیش نمیدانست.
در مقابل فعالان بازار سرمایه اعتقاد متفاوتی دارند؛ به اعتقاد سعید اسلامی، عضو شورای عالی بورس،
یکی از مهمترین دلایل رشد شاخص، افزایش حجم نقدینگی واردشده به بازار سرمایه است و مردم به دنبال فرصت سرمایــهگذاری برای حــفظ ارزش پول در برابر تورم بودند.
رشد شاخص بازار سرمایه محصول انتظارات تورمی است
درنتــیجه ازآنــجاییکه انتــظارات تورمی در جامعه شکلگرفته، رشد شاخص بازار سرمایه علاوه بر تمام حمایتهایی که از این بازار شد،
محصول انتظارات تورمی است نه اینکه رشد شاخص خود عامل تورم باشد.با رسیدن قیمت دلار به مرز 26 هزار تومان، جهتگیریها وارد دور تازهای شد.
درواقع اینکه دلار عامل رشد بورس بوده یا اینکه افزایش شاخص کل به رشد بازار سرمایه کمک کرده، محل اختلاف کارشناسان اقتصادی بوده و هست.
این دور باطل در دیگر بازارها هم ادامه داشته است. مشاوران املاک معتقدند افرادی که در یک سال گذشته سود خوبی از بازار سرمایه به دست آوردهاند،
رشد قیمت در بازار مسکن را به وجود آوردهاند. دلالان بازار ارز اعتقاد دارند با توجه به رشد حبابگونه بورس، قیمت ارز هم باید بالا برود.
سهامداران نیز اعتقاد دارند سرمایههایی که از دیگر بازارها به سمت بازار سرمایه سرازیر شده است،
کفه تقاضا را در بورس سنگینتر کرده و درنتیجه بورس هرروز رشد بیشتری دارد.
فعالان بازار خودرو هم بر این نکته تأکید دارند که با افزایش قیمت ارز، تأمین قطعات خودرو گرانتر شده و درنتیجه قیمت خودروها به این دلیل رشد مستمر دارد.
از هر طرف که به بحث تورم در بازارها ورود کنیم، دیگر بازارها به عنوان عامل نهایی گرانیها معرفی میشود!
تورمی به قدمت چندین دهه
فارغ از استدلالهایی که مطرح میشود، باید روی دیگر مسئله را هم دید.
بازار سرمایه در بهترین حالت از ابتدای سال 98 موردتوجه عموم مردم قرار گرفته است و تا پیش از آن کمتر از یکمیلیون نفر در این بازار حضور فعال داشتند.
اما تورم در کشور، سابقهای بیش از چند دهه دارد. بررسی نرخ تورم در سالهای مختلف نشان میدهد
حدود 80 سال پیش ایران تورم چند دهدرصدی را هم تجربه کرده است.
درنتیجه نمیتوان رشد بازار سرمایه را تنها و مؤثرترین عامل رشد قیمت در دیگر بازارها دانست.
از سوی دیگر در ایران تورم با متر اندازهگیری میشود که متفاوت با شیوه محاسبات مرکز آمار یا بانک مرکزی است.
نرخ دلار، قیمت بنزین، قیمت نان و… سادهترین ابزارهای مردم برای سنجش گرانی هستند. درنتیجه دلار همیشه ازنظر روانی تأثیر قابلتوجهی بر دیگر بازارهاداشته است.




