به گزارش اصفهان زیبا؛ مالیات بر عایدی سرمایه یکی از ابزارهای مؤثر در نظامهای مالیاتی مدرن است که با هدف کنترل سوداگری، توزیع عادلانه ثروت و هدایت سرمایهها به سمت فعالیتهای مولد طراحی شده است.
این مالیات بر سود حاصل از فروش داراییهای سرمایهای مانند املاک، زمین، طلا، ارز، خودرو و برخی اوراق بهادار وضع میشود و تفاوت آن با مالیات بر درآمد در این است که فقط در هنگام نقلوانتقال مالکیت و کسب سود اعمال میشود. CGT در بسیاری از کشورها، با نرخهای پلکانی و بر اساس مدتزمان نگهداری دارایی محاسبه میشود؛ بهطوریکه در آمریکا سود کوتاهمدت مشمول مالیات بر درآمد عادی و سود بلندمدت با نرخهای ترجیحی ۰، ۱۵ یا ۲۰درصد محاسبه میشود. در بریتانیا نیز نرخ CGT بین ۱۰ تا ۲۸ درصد است و برای خانه اول معافیتهایی در نظر گرفته شده.
آلمان، سیاست معافیت املاک پس از 10سال نگهداری را در پیش گرفته و در ترکیه نیز فروش دارایی پیش از پنج سال از خرید، مشمول مالیات بین ۱۵ تا ۳۵درصد میشود. در ایران نیز این موضوع از سالها پیش مطرح بوده و در سالهای اخیر، بهویژه با تصویب کلیات آن در مجلس، به آغاز فرایند اجراییشدن، نزدیک شده است. مالیات بر عایدی سرمایه، مالیاتی است که دولت از مازاد ارزش دارایی در زمان فروش نسبت به زمان خرید (بهاصطلاح عملیات سفتهبازی یا سوداگری در بازار) دریافت میکند؛ یعنی اگر فردی ملک، خودرو یا سایر داراییهای مشمول را با قیمتی خریداری کرده باشد و طی بازه زمانی مشخصشده در این طرح، با قیمت بالاتری بفروشد، مازاد قیمت (عایدی) مشمول مالیات میشود. اهداف اصلی این طرح شامل کاهش فعالیتهای سوداگرانه در بازارهایی مثل مسکن، خودرو، ارز و طلا، کاهش تورم دارایی و جلوگیری از افزایش مصنوعی قیمتها، هدایت سرمایهها به سمت تولید و بازارهای مولد، افزایش درآمدهای پایدار دولت و ایجاد عدالت مالیاتی است.
داراییهای مشمول طرح مالیات بر عایدی سرمایه نوع دارایی مشمول مالیات توضیحات املاک بهویژه املاک دوم به بعد خودرو خودروهای غیرمصرفی یا لوکس طلا و سکه بهشرط بالابودن حجم معاملات ارز برای معاملات قابلرصد و حجیم سهام و اوراق بهادار سود سرمایهای از بازار سرمایه معمولا مشمول نیست.

طرح CGT دارای معافیتهایی برای جلوگیری از فشار بر اقشار متوسط و پایین جامعه است و مواردی که مشمول نخواهد شد، عبارتاند از: منزل اول خانوار که در آن سکونت دارد، خودروی شخصی اول بهشرط استفاده معمول، معاملات ارث و هبه (تا حدی)، داراییهای تولیدی یا مرتبط با کسبوکارها و املاک با نگهداری طولانیمدت (مثلا بیش از پنج سال) در برخی نسخهها دارای معافیت یا نرخ کمتر هستند.
دارایی وضعیت معافیت خانه اول خانوار معاف خودروی اول خانوار معاف طلاهای کممقدار (برای مصرف شخصی) معاف ارث و هبه معمولا مشمول نیست؛ مگر در فروش بعدی سهام بورسی مشمول قوانین خاص خود در بازار سرمایه است کسبوکارها و داراییهای تولیدی مشمول CGT نیستند (بهجای آن مشمول مالیات عملکرد هستند.)

فرمول کلی محاسبه عایدی سرمایه به این صورت است که قیمت فروش دارایی از قیمت خرید آن و هزینههای قانونی و نگهداری آن دارایی کسر میشود و پس از محاسبه عایدی خالص، نرخ مالیات مشخصشده (مثلا ۲۰درصد یا پلکانی) بر آن اعمال میشود.
مالیات بر عایدی سرمایه میتواند تصمیمات سرمایهگذاران را تحت تأثیر قرار دهد و بر استراتژیهای سرمایهگذاری، زمانبندی فروش داراییها و تخصیص پرتفوی سرمایهگذاری اثر بگذارد. در بسیاری از کشورها، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه بسته به مدتزمان نگهداری دارایی تغییر میکند. معمولا سود حاصل از سرمایهگذاریهای بلندمدت (بیش از یک سال) مشمول نرخ مالیاتی پایینتری میشود که سرمایهگذاران را ترغیب میکند تا داراییهای خود را برای مدت طولانیتری نگه دارند. برخی از کلاسهای دارایی به لحاظ مالیاتی کارآمدتر هستند. سرمایهگذاران ممکن است داراییهایی مانند اوراق قرضه را ترجیح دهند؛ زیرا این نوع سرمایهگذاریها اغلب دارای معافیت مالیاتی یا تأخیر در پرداخت مالیات هستند. بسیاری از سرمایهگذاران زمان فروش داراییهای خود را بر اساس شرایط مالیاتی تنظیم میکنند.
اگر انتظار داشته باشند که نرخ مالیات کاهش یابد یا بتوانند ضررهای مالیاتی خود را برای کاهش بار مالیاتی به کار بگیرند، ممکن است فروش داراییهای خود را به تعویق انداخته یا جلو بیندازند. مالیات بالاتر بر عایدی سرمایه میتواند سرمایهگذاران را از انجام معاملات پرریسک بازدارد؛ چراکه سود خالص آنها کاهش مییابد. از سوی دیگر، نرخهای مالیاتی پایینتر ممکن است موجب افزایش پذیرش ریسک در بازار شود. برخی سرمایهگذاران برای کاهش مالیات بر عایدی سرمایه، سرمایهگذاریهای خود را به کشورهایی با نرخ مالیاتی پایینتر منتقل میکنند یا از ساختارهای مالیاتی خاصی مانند شرکتهای فراملیتی استفاده میکنند. سرمایهگذاران ممکن است به دنبال کشورهایی باشند که مالیات بر عایدی سرمایه در آنها کمتر باشد یا بهطورکلی اعمال نشود. این امر میتواند موجب خروج سرمایه از اقتصاد داخلی شود و رشد اقتصادی کشورهایی که این مالیات را اجرا میکنند، تحت تأثیر قرار گیرد. برخی کشورها مانند سنگاپور و هنگکنگ، به دلیل نبود مالیات بر عایدی سرمایه، به مراکز جذب سرمایه تبدیلشدهاند. سیاستهای مالیاتی بر رفتار کلی بازار تأثیر میگذارند؛ برای مثال اگر یک دولت اعلام کند که نرخ مالیات بر عایدی سرمایه افزایش خواهد یافت، ممکن است قیمت سهام به دلیل فروش گسترده سرمایهگذاران کاهش یابد. از طرف دیگر، کاهش مالیات میتواند موجب رونق سرمایهگذاری در بخشهای خاص اقتصادی شود.
تأثیر اجرای مالیات بر عایدی سرمایه بر بازارهای اصلی
بازار مسکن در سالهای اخیر به یکی از اصلیترین مقاصد سرمایهگذاری غیرمولد در کشور تبدیلشده و بخش قابلتوجهی از فعالیتهای سوداگرانه در این حوزه انجام میگیرد. افزایش غیرمنطقی قیمت مسکن در بسیاری از شهرها، بهویژه در کلانشهرها، ناشی از همین فعالیتهای دلالی است. اجرای مالیات بر عایدی سرمایه، انگیزه خریدوفروشهای مکرر با هدف کسب سود کوتاهمدت را بهطور چشمگیری کاهش داده و مسیر معاملات را به سمت تقاضای مصرفی سوق میدهد. درنتیجه، بازار از هیجانات غیرمنطقی فاصله گرفته و به ثبات نسبی میرسد. هرچند در کوتاهمدت ممکن است بازار با کاهش حجم معاملات مواجه شود؛ اما در بلندمدت منجر به افزایش شفافیت و کاهش تورم دارایی در بخش مسکن خواهد شد. تکمیل و یکپارچهسازی سامانههای ثبت معاملات املاک، شفافسازی قیمتها و جلوگیری از درج قیمتهای صوری، از مهمترین شروط موفقیت این سیاست مالیاتی در حوزه مسکن است.
بازار خودرو نیز در سالهای اخیر با پدیده سوداگرانه روبهرو بوده است؛ بهویژه با توجه به تفاوت محسوس قیمت کارخانه و بازار، بسیاری از افراد تنها با هدف کسب سود نسبت به خریدوفروش خودرو اقدام میکنند. اعمال مالیات بر سود حاصل از خریدوفروش خودرو میتواند از انگیزه ثبتنامهای متعدد و خریدهای مکرر توسط واسطهها بکاهد و فضا را برای مصرفکنندگان واقعی تسهیل کند. در این شرایط، آرامش بیشتری بر بازار حاکم و نوسانات کاذب قیمت کنترل خواهد شد. ضروری است سامانههای مربوط به شمارهگذاری، بیمه، تعویض پلاک و گمرک بهطور کامل با سازمان امور مالیاتی یکپارچهشده و امکان رصد دقیق معاملات فراهم گردد. بازار طلا، برخلاف مسکن و خودرو، بیشتر بهعنوان محلی برای حفظ ارزش پول استفاده میشود و کمتر شاهد سوداگریهای گسترده در آن هستیم.
بااینحال، در دورههایی از نوسانات شدید ارزی، برخی افراد با انگیزه سود کوتاهمدت وارد این بازار میشوند. اجرای این مالیات میتواند از معاملات نوسانگیرانه و غیرمولد در بازار طلا بکاهد. البته ازآنجاکه ماهیت اصلی خرید طلا بیشتر بهقصد نگهداری و پسانداز است، تأثیر CGT در این بازار نسبت به سایر بازارها کمتر خواهد بود. رصد دقیق معاملات، الزام به ارائه فاکتور رسمی و اتصال اطلاعات فروشگاههای طلا به سامانه مالیاتی، برای اعمال مؤثر CGT در این بازار ضروری است. بازار ارز یکی از پرریسکترین و پرنوسانترین بازارهای کشور است و فعالیتهای دلالی و سفتهبازی در آن به دلیل نبود شفافیت و ساختار رسمی در بخشی از معاملات، قابلتوجه است. در صورت فراهمسازی زیرساختهای شناسایی و رهگیری معاملات ارزی، مالیات بر عایدی سرمایه میتواند از فعالیتهای سوداگرانه در این حوزه بکاهد. بااینحال، بهدلیل سهم بالای معاملات نقدی و غیررسمی، اجرای مؤثر این سیاست در بازار ارز با چالشهای جدی مواجه است. شفافسازی کامل سازوکار معاملات ارزی، کنترل جریان نقدینگی و اتصال صرافیها به سامانههای هوشمند نظارتی ازجمله پیشنیازهای اجرای موفق این مالیات در بازار ارز است.
اجرای مالیات بر عایدی سرمایه، درصورتیکه بهطورجامع، شفاف و بدون تبعیض پیادهسازی شود، میتواند نقش بسزایی در کنترل بازارهای غیرمولد و کاهش رفتارهای سوداگرانه ایفا کند. این سیاست نهتنها به تعادل قیمتها در بازارهای مختلف کمک خواهد کرد؛ بلکه موجب هدایت سرمایهها به سمت فعالیتهای مولد و پایدار میشود؛ اما یک نکته مهم و ضروری در اجرای نادرست یا ناقص این طرح است که ممکن است باعث نگرانی مردم شود؛مثلا اگر اطلاعات کافی به مردم داده نشود، ممکن است تصور کنند هر فروش ساده مشمول مالیات است یا اگر سامانهها کامل نباشند، امکان اشتباه در محاسبه مالیات وجود دارد؛ بنابراین اجرای دقیق، شفاف، با اطلاعرسانی عمومی و سامانههای هوشمند شرط موفقیت و مقبولیت این قانون در میان مردم است. اگر طرح مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) درست اجرا شود، نهتنها برای مردم عادی مشکلساز نمیشود؛ بلکه حتی به نفع آنها نیز خواهد بود؛ اما اگر با ضعف در اجرا، اطلاعرسانی ناقص یا بدون زیرساختهای فنی اجرا شود، ممکن است برای برخی اقشار مشکلات و ابهاماتی ایجاد کند.




