شخصیتی که در برابر دشمنان منطقهای و فرامنطقهای با این رویکرد ایستادگی کرد و معادلات منطقهای و جهانی را با شیوه خاص خود پیش برد. این معمار محور مقاومت در سالهای پیش از شهادتش که عدهای بر دیپلماسی و ارتباط با دیگر کشورها بسیار تأکید داشتند و گروهی دیگر نیز بر مقاومت مطلق در برابر دشمنان اصرار میورزیدند، با مدیریت و استفاده همزمان از این دو محور دیپلماسی و مقاومت از جامعه مسلمانان مراقبت کرد و حالا با گذشت دو سال از شهادتش سیاست خارجی ایران همچنان در برخورد با بحرانهای مختلف از این الگو بهره میجوید. به عبارتی این میراث سردار سلیمانی و علمکرد او در نیروی قدس سپاه پاسداران در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی باعث تقویت و بالا بردن اعتبار و توان بین المللی جمهوری اسلامی ایران شد و به گفته کارشناسان و تحلیلگران عرصه بینالملل نهتنها برای حل بحرانهایی مانند سوریه، عراق، یمن و… به کار گرفته میشود، بلکه با توسعه جنبشها و تربیت نیروهای مقاومت در سطح فرامنطقه توانست به عنوان یک استراتژی برجسته جهانی مطرح شود.
ژنرال سلیمانی قدرت بازدارندگی کشورمان را در فرامرزها گسترش داد
انجمن علمی علوم سیاسی ایران با همکاری رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاکستان، اتحادیه انجمنهای علمی عرصه علوم سیاسی و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی نشستی مجازی به مناسبت روز جهانی مقاومت و سالروز شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با حضور اساتید و کارشناسان عرصه بینالملل با موضوع دیپلماسی مقاومت برگزار کرد. دکتر روحاله مدبر، مدرس و پژوهشگر مسائل بینالملل از جمله سخنرانان این نشست ضمن توضیح دیپلماسی مقاومت از نقش شهید سلیمانی در تحولات منطقه با استفاده از این دیپلماسی گفت. در جریان این نشست تخصصی مدبر با تأکید بر تأثیرگذاری سردار سلیمانی در تقویت جبهه مقاومت گفت: «در دورهای که حاج قاسم سلیمانی سپاه قدس را فرماندهی میکرد، تحولات خاصی در منطقه، خصوصا پس از جنگ سرد و با وجود خلأ قدرت صورت گرفته بود که توسط درایت ایشان شرایط ایران و منطقه کنترل شد و تا به امروز در همان فضا باقی ماند.» او خاطر نشان کرد: «مدیریت و فرماندهی سردار سلیمانی آنچنان با مهارت و حسابشده بود که اگر هر کشوری چنین ژنرالی داشت که هم از فن دیپلماسی و اصول مذاکره بداند و هم به نظریههایی جنگی و قدرت نرم و مؤلفههای آن اشراف کامل داشته باشد، هیچگاه حاضر به تخریب یا ازدستدادن این شخصیت ارزشمند نمیشد.» مدبر با اشاره به اینکه تصور برخی این است که دیپلماتبودن تنها به کت و شلوار پوشیدن، یقه گرد بستن و سوار بنز شدن و در وزارتخانه مستقر بودن است، در حالی که هیچ دیپلماتی بدون پشتوانه و توانمندی نظامی امکان هیچ مذاکرهای را در هیچ نقطه از دنیا ندارد، گفت: «زمانی یک دیپلمات میتواند سطح توان امنیتی و حوضه نفوذ کشورش را افزایش دهد که کشورهای مختلف آن را به حضور بپذیرند. جمهوری اسلامی ایران نیز با گذشت بیش از 40سال از عمر انقلاب و با داشتن یک هوش استراتژیک و تدابیر ایجادشده از سوی افرادی همچون ژنرال سلیمانی، قدرت بازدارندگی کشورمان را در ابعاد مختلف (قدرت نرم و قدرت سرد) و در فرامرزها گسترش داد. اقداماتی که در سطح مذاکرات و به همراه فن فرماندهی نظامی از سوی ایشان صورت میگرفت.»
محور مقاومت فراتر از منطقه درحال فعالیت است
به گفته این استاد بینالملل اگر کشوری بتواند قدرت بازدارندگی خود را فراتر از مرزهایش دنبال کند، دارای مؤلفه ویژهای نسبت به دیگران است. او افزود: «هماکنون تعداد کشورهایی که در نظام بینالملل دارای این ظرفیت هستند و میتوانند از این مؤلفه استفاده کنند، به تعداد انگشتان دست میرسد. البته در دوره اتحاد جماهیر شوروی نیز شوروی سابق و ایالات متحده و بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی نیز برخی کشورها این ویژگیها را داشتند. در قرون مختلف فرانسویها، اسپانیاییها و پرتغالیها هم چنین ظرفیتی داشتند. در قرن معاصر این ابتکار عمل در اختیار روسیه، آمریکا، چین، انگلستان، فرانسه و ایران است که بازدارندگی خود را فراتر از مرزهای خود دنبال میکنند. برای مثال آمریکا با استفاده از این مؤلفه، از ظرفیت ترور شخصیتی ژنرال سلیمانی استفاده کرد و با تبلیغات مختلف و فضاسازی دست به انحراف افکار عمومی زد تا جریانی بر علیه ایشان به راه اندازد. در حال حاضر بخش عمدهای از افکار عمومی شاید ندانندکه هر آنچه که سردار سلیمانی در عملیاتهای برونمرزی انجام داد، صرفا محدود به سوریه و لبنان نمیشود.» مدبر ادامه داد: «اجرای مؤلفه بازدارندگی و نقشه راه دقیق سردار سلیمانی که در سپاه قدس طراحی شد، کماکان ادامه دارد و با حذف سردار متوقف نشد؛ چراکه ایشان به واسطه تربیت نیروهای حرفهای، جنبشهای وسیعی را نهتنها در منطقه غرب آسیا و در حوزههای امنیتی و نظامی، بلکه در بخشهای فراتر از منطقه همچون آفریقا که سالهای بسیار تحت سلطه قدرتهای بزرگی چون فرانسه، اسپانیا و بریتانیا بود، نیز حضور اساسی دارند و نه به عنوان یک محور امنیتی، بلکه به عنوان یک محور فرهنگی و در قالب رویکرد قدرت نرم در حال فعالیت هستند. آنچه (استفاده از ابزارهای قدرت نرم) باعث ماندگاری و موفقیت همیشگی این رویکرد به جا مانده از سردار سلیمانی در منطقه و فرا منطقه شد.»
اعتبار منطقهای و فرامنطقه ای ایران از مدیریت سردار بهره جسته است
در ادامه این پژوهشگر بینالملل با اشاره به ویژگیهای شخصیتی سردار سلیمانی و تأثیر آن در مدیریت و فرماندهی ایشان گفت: «جدای از ویژگی شخصیتی ژنرال سلیمانی که نقش بسیاری بر عملکرد صحیح او داشت، ایشان با شناخت دقیق و مناسب از شرایط موجود که برگرفته از تجربیات، مطالعات و حتی مشاورههای صحیح بود، شناسایی درستی از مشکلات جوامع و پیدا کردن راهحل برای آنها داشت. اینها همگی از ابعاد قدرت نرم نوین به شمار میروند که باعث شد سردار صرفا شخصیتی نباشد که تنها در بین جامعه مسلمانان حضور داشته باشد؛ بلکه با داشتن این ویژگی در تمام گروههای مختلف مذهبی و ادیان الهی نفوذ پیدا کرد. به عبارتی کمتر شخصیت سیاسی در جهان وجود دارد که چنین مؤلفههایی را همگی در کنار هم داشته باشد.» او ادامه داد: «همه این ویژگیها، تدابیر و مهارتهای سردار باعث شد که جنبشها و جریانات مختلف باگرایش ها و مأموریتهای متفاوت در منطقه شکل بگیرند و حول محور مقابله با یکجانبهگرایی و مقابله با استکبار فعالیت کنند. به عبارتی این افزایش وزن و توان جمهوری اسلامی ایران در یادگیری منطقهای و فراتر از دولتها و حکومتها (در بدنه و ریشه) نه تنها بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران را در راستای مبارزه با تهدیدات خارج از مرز افزایش داد، بلکه قدرت چانهزنی کشورمان و همچنین فرصتسازی در موارد مختلف را به سطح بالاتری ارتقا داد. اگر ما اکنون عضو پیمان امنیتی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی شانگهای هستیم، صرفا به خاطر مذاکرات فرهنگی و سیاسی ایران نبوده است؛ بلکه ما توانستیم با افزایش توان و اعتبار خود در منطقه که قسمت اعظمی از آن به دلیل مدیریت صحیح سردار سلیمانی و هدایتگری او رخ داد، به این نقطه برسیم.»
مدبر با اشاره به اینکه ما جزو معدود کشورهایی هستیم که توانستیم جایی برای خود در منطقه و فرامنطقه ایجاد کنیم و این شرایط اعتبار ایران را در میان کشورهای جهان فوقالعاده بالا برده است، خاطر نشان کرد: «در حال حاضر نظام بینالملل در حال چرخش و حرکت است و شرایط اقتصادی ایران نیز نامساعد است که البته بخش عمده آن به عملکرد مدیران برمیگردد؛ اما خوشبختانه کشور ما در جایجای منطقه و نظام بینالملل در حال افزایش توان و اعتبار است و در سازمانهای مختلف بین المللی و در بخشهای مختلف جهان در حال یارگیریهای مختلف است که بسیاری از کشورها نمیتوانند این فضا را برای خود ایجاد کنند. در واقع بخش عمدهای از این اتفاق مدیون عملکرد سردار سلیمانی است که در زمان خود زیرساختهای لازم را برای این منظور ایجاد کرد. او قدرت و ظرفیت ایران را به نظام بینالملل نشان داد و بر طبق نظریات جنگی و امنیتی مهمترین تصمیم را برای مقابله با تروریسم بین المللی گرفت؛ آنچه که ادامه حضور و گسترش آن، کل منطقه، اروپا و بخش عمدهای از جهان را تهدید میکند. این رویکرد سردار یک ابتکار بود که توانست با سبک مذاکرات خاص خود قدرتهایی همچون روسیه را با قدرتهای منطقهای همجهت و پوتین را وارد این عملیات نظامی کند. در واقع کلاس نیروهای نظامی جمهوری اسلامی هماکنون همسطح یک نیروی امنیتی قدرتمند است که با قدرتمندترین ارتش دنیا وارد عملیاتی نظامی برای جنگ با پیچیدهترین جریان تروریستی شده است و جدیبودن قدرت ما هر لحظه برای دستگاههای آمریکایی و اسرائیلی بیشتر میشود.» این کارشناس بینالملل افزود: «در توضیح بیشتر این شرایط و ایجاد جریان مقاومت از سوی ژنرال سلیمانی میتوان گفت که در منطقه غرب آسیا که بیشترین بودجه و پول را جریانات سلفی دارند و با اقدامات تروریستی خشن مسیر خود را هموار میکنند، یک جریان نوین به وجود میآمد که نگاه و اندیشههای متفاوتی داشت و صرفا شیعه نبود. به این معنا که همه گروههای مختلف داخل این چرخه گرد هم آمده بودند که خشونت سلفیها را نداشتند و نگاه آنها عام المنفعه بود. این جریان رشد پیدا کرد و دامنه نفوذ خود را به شدت افزایش داد و از سطح منطقهای به حوزه بینالملل ورود کرد و اهداف خود را با محوریت مقابله با تروریسم گسترش داد. جریانی که رشد و توسعه آن همگی با تأثیرگذاری سردار سلیمانی و ویژگیهای مهارتی و شخصیتی ایشان بود.»