درواقع خلاقیت با روح فعالیتهای استارتاپی عجین است. البته این را هم باید قبول کرد که دنیا پر از ایدههای نو و جذابی است که شاید کسی در گوشهای از دنیا آنها را به نحوی اجرا کرده باشد. حتی این ایدهها هم میتوانند بهنوعی الهامبخش باشند تا کسبوکار جدیدی با ایده نو و خلاقانه شکل بگیرد. البته مواقعی هم هست که افراد خلاق و ایدهپردازند؛ ولی موانعی وجود دارد که انگیزه آنها را کاهش میدهد و برای روحیه خلاق و نوآور آنها مشکلساز میشود. کسبوکارهای سنتی فعالیتهای فناورانه و استارتاپی را تهدیدی برای پیشبرد فعالیتهایشان میدانند. حتی در مواردی هم شاهد سنگاندازی سنتیها در مسیر استارتاپها بودیم. این تنها یکی از موانعی است که روحیه خلاق کارآفرینان و استارتاپها را دچار خدشه کرده است. پای عوامل دیگری هم در میان است که فعالان حوزه استارتاپی به آن اشاره میکنند.
تسهیلگری به جای مداخله گری
امیر کشانی، یکی از کارآفرینان اصفهانی است که خلاقیت را مهمترین مزیت رقابتی استارتاپها و کسبوکارهای نوپا میداند. اینطور که کشانی در گفتوگو با اصفهانزیبا توضیح میدهد: «یکی از مهمترین موانع در مسیر خلاقیت، دخالت دولتهاست. درواقع وضع قوانینی که به جای تسهیلگری منجر به کندی فعالیت استارتاپها میشود، ایدهپردازی و خلاقیت را از بین میبرد.»
به گفته کشانی، «فساد و نبود شفافیت مؤلفههای دیگری هستند که مانع از خلاقیت می شوند. درواقع کسبوکارهایی که به واسطه رانت پا میگیرند و رشد میکنند صاحبان ایدهپرداز و خلاقی ندارند.»
این فعال حوزه کارآفرینی میگوید: «نبود قانون مالکیت معنوی نیز منجر به کپیبرداری از فعالیتها و ایدههای صاحبان کسبوکارهای نوپا و استارتاپها میشود، بنابراین برای رفع این مشکل باید قوانین مشخصی در حوزه مالکیت معنوی وجود داشته باشد تا کپیبرداری انگیزه صاحبان ایده را از بیــــــن نبرد.»
به زعم کشانی، «نداشتن امکانات و تجهیزات از دیگر موانعی است که مانع بروز خلاقیت میشود. نکته دارای اهمیت دیگر نیز این است که در تمامی دنیا به ایدهها و کسبوکارها وام تعلق میگیرد؛ ولی در کشور ما بانکها برای ارائه تسهیلات از صاحبان کسبوکار درخواست سند ملک میکنند تا در رهن بانک باشد و بتوانند خرید و فروش انجام دهند. درواقع نحوه ارائه تسهیلات نیز به گونهای نیست که از صاحبان ایده حمایت شود تا بتوانند ایدههای خلاق خود را به کسبوکار تبدیل کنند.»
اینطور که این فعال حوزه کارآفرینی میگوید: «مدیریت ویسیها و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر مناسب نیست؛ این ویسیها حاضر به ریسکپذیری نیستند و سرمایهگذاران تمایلی ندارند تا در ریسک استارتاپها و کسبوکارهای نوپا شریک شوند. درواقع مدل اداره ویسیها براساس دریافت نرخ بهره و سود است.»
به زعم کشانی، تمامی جوانان تحصیلکـــــــرده نمیتواننـــــد در دستگاههای دولتی جذب شوند؛ بلکه باید مورد حمایت قرار گیرند تا با ایدههایشان کسبوکار راهاندازی کنند؛ همانطور که مردم باید خلاق باشند دولت نیز باید خلاق باشد و قوانینی تصویب کند که از ویسیها و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر حمایت شود . درواقع انتظار تزریق سرمایه از سوی دولتیها وجود ندارد، بلکه انتظار میرود دولت قوانینی وضع کند که فعالیت کارآفرینان تسهیل شود و پیش رود.
خلاقها از قانون جلوترند
ایدهها مهمترین بخش کسبوکارها هستند. شکست برای استارتاپها محتمل است و به همین دلیل فعالان استارتاپی خلاق میتوانند هر زمان که با شکست مواجه میشوند با ایدههای جدید مشکلات را حل کنند و اگر هم لازم باشد با تجربه استارتاپ قبلیشان کسبوکار جدیدی راهاندازی کنند. خلاقیت و نوآوری چند سالی میشود که برای کسبوکارها اهمیت پیدا کرده است تا پیش از آن خلاقیت در مراحل مختلف کسبوکارها نقش فعالی نداشته است و میتوان گفت کسبوکارها با استفاده از کمترین راهبردهای مبتنی بر خلاقیت شکل میگرفتند. آموزش و فرهنگسازی یکی از مؤلفههایی است که به گفته فعالان حوزه استارتاپی میتواند این ضعف خلاقیت را در کسبوکارها جبران کند.
آرش سروری، مشاور حوزه استارتاپها و کسبوکارهای آنلاین است که در ادامه از اصلیترین موانعی که در مسیر خلاقیت و ایدهپردازی استارتاپها بنابر تجربه کاریاش با فعالان این حوزه لمس کرده یاد میکند. اینطور که سروری به اصفهان زیبا میگوید: «خلاقیت در حوزه استارتاپها و کسبوکارهای حوزه فناوری از قانون جلوتر است؛ به همین دلیل ارگانها و سازمانها بعضا در مسیر فعالان این حوزه سنگاندازی میکنند؛ چون به طور معمول این سازمانها سنتی فعالیت میکنند و از دانش و فناوری خلاقانه عقب هستند. از این رو میتوان روی فرهنگسازی و آموزش کار کرد تا سنگاندازی ارگانها و سازمانها کمتر شود.»
به گفته سروری، «کمبود نیروی خلاق یکی دیگر از موانع است؛ بعضا با مهاجرت نیروی متخصص و خلاق روبهرو هستیم. در این راستا میتوان با برگزاری کارگاه و ورکشاپ و دورههای آموزش مختلف نیروی خلاق پرورش داد تا این نیروها کسبوکار راهاندازی کنند و بتوانند در طول مسیر با استفاده از خلاقیت فعالیتها را پیش ببرند.»
این مشاور حوزه استارتاپها و کسبوکارهای آنلاین ادامه میدهد: «اگر خلاقیت از نمونههای خارجی کپیبرداری میشود باید مطابق با فرهنگ ما بومیسازی شود؛ اعتبارسنجی ایدهها و اینکه ایدهها تا چه حد نیاز مشتریان را برطرف میکند دارای اهمیت است، بنابراین با رصد کارهای بزرگی که در حوزه فناوری و استارتاپی در دنیا انجام شده و سپس برآورد اینکه ایدههایی از این دست مورد نیاز مشتریان است این ایدهها را میتوان بومی سازی کرد.»
سروری توضیح میدهد: «استارتاپها اگر پویا و روبه رشد نباشند شکست میخورند و رو به افول میروند، بلکه استارتاپها باید به طور مداوم ارزشهای پیشنهادی خلق کنند و برنامههای جدید برای توسعه فعالیتهایشان داشته باشند درواقع خلاقیت قلب تپنده استارتاپهاست.»
به گفته این مشاور استارتاپی، «استارتاپها با بهرهگیری از خلاقیت و ایدهپردازی میتوانند بازار خود را توسعه دهند و برای صادرات محصولات و خدمات خود به منطقه خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج فارس فکر کنند درواقع خلاقیت و نوآوری به استارتاپها دید وسیعتری میدهد تا بتوانند روی توسعه بازارهای خود برنامه ریزی داشته باشند.»