به گزارش اصفهان زیبا؛ بیستویکم شهریور روز ملی سینما فرصتی است تا با واکاوی فرازونشیبهای سینما در تاریخ ایران، بخشی از آسیبهای سینمای کشورمان را بررسی کنیم و آن را از منظر سهم مخاطب در رونق گیشه موردبررسی قرار دهیم؛ ظرفیت مهمی که توجه به آن موجب رشد سینمای ایران میشود.
سینما در جوامع پیشرفته امروزی بهعنوان یک رسانه مهم و اثرگذار و درعینحال پرمخاطب است که علاوه بر بعد هنری خود، در فرهنگسازی و تأثیرگذاری بر فرهنگ جوامع نیز نقش بسزایی دارد.
سینما بهعنوان یکی از مهمترین عناصر فرهنگساز در جامعه ایرانی اسلامی، در بیانات گهربار رهبر معظم انقلاب نیز بهکرات مورد تأکید قرار گرفته و ایشان تا جایی به سینما توجه داشتهاند که این بخش را کلید پیشرفت کشور دانسته و بهعنوان هنری برتر و متعالی مورد خطاب قرار دادهاند.
رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارها با اصحاب سینما در بیاناتی فرمودند: کلید پیشرفت کشور به میزان زیادی دست سینماگران است؛ چراکه دستاندرکاران هنر فاخر سینما با توجه به تأثیرگذاری و جهتدهی این هنر میتوانند با تولیدات خود روح امید، شوقِ پیشرفت، انگیزه کار و تلاش، اعتمادبهنفس و اعتقاد به ارزشهای اسلامی و ملی را در جامعه ترویج و سهم بزرگ خود را در پیشرفت و تعالی کشور ایفا کنند یا اینکه با فیلمهای خود، نسلی ناامید، پشیمان، متکی به بیگانه و تحقیرشده را پرورش دهند.
نقش اساسی سینما در حوزه فرهنگ، ما را به واکاوی وضعیت سینما در مقاطع زمانی مختلف ترغیب میکند تا بدین ترتیب بتوانیم نقاط کور چالشهای پیش رو در این هنر مانا را شناسایی کنیم و در جستاری به چگونگی نقش پررنگ مخاطب در سینما در پیشبرد تعالی جامعه به سمت تولید آثاری ارزشمند در جهت رشد فرهنگی و جذب مخاطب بپردازیم.
سینما در بنبست تولید آثار فاخر
در سالهای اخیر، سینمای ایران در فراروی سیاستهای خود در تغییر مسیری چشمگیر، با افت شدید در تولید آثار فاخر و ارزشمند مواجه شد و برای رونق گیشه به حمایت از آثار کمدی روی آوردند که در خوشبینانهترین حالت میتوان واژه سخیف را به آنها اطلاق کرد و مسیر برای تولید آثار ارزشمند هنری در سینمای ایران با بنبست مواجه شد.
هرچند بهانه مدیران وقت سازمان سینمایی برای تولید چنین آثاری رونق گیشه بود، ولی بایستی به این نکته اشاره کرد عدم توفیق در جذب نویسندگان طراز بالا در نوشتن فیلمنامههای کمدی موجب شکلگیری مسیری شد که ضربه بزرگی به عیار سینمای ایران وارد کرد.
سینمایی که روزگاری خالق آثاری بود که در جشنوارههای جهانی مورد اقبال واقع میشد و حفظ کرامت انسانی را به دنیای وحشی غرب معرفی میکرد، امروز برای بقای خود در گیشه داخلی به تولید آثار بیارزشی روی آورده که با خلق دیالوگها و حرکات خاص یادآور پدیده منحوس فیلم فارسی در اوایل دوران ١٣٠٠ شمسی است که آفتابش در همان سالهای ابتدایی غروب کرد.
سینمایی که بنا به فرمایشات رهبر حکیم انقلاب بنا بود روح امید، شوق پیشرفت، انگیزه کار و تلاش، اعتمادبهنفس و اعتقاد به ارزشهای اسلامی و ملی را در جامعه ترویج کند، حال خود پاشنهآشیل فرهنگ قرار گرفته است.
ورود کاسبان سینما در سایه بیتوجهی مسئولان
کارنامه منفی سازمانهای حمایتی سینمایی در سالهای اخیر و عدم توفیق آنها در جریان سازی سینمایی بهگونهای که بتوانند موجب رونق سینمای ایران و حضور موفق در اکران خارجی شوند موجب شد که نقش کمرنگ چنین نهادهایی از سوی سازمانهای منصوبه نیازمند یک بازنگری جدی بشود.
با بررسی اجمالی وضعیت سینمای ایران اینگونه به نظر میرسد عملکرد سازمانهای حمایتی که نقش مهمی در تولید فیلمهای سینمایی دارند، آنقدر ضعیف است که موجب شده تا جریان جدیدی در بخش خصوصی منجی گیشه سینما شود و با تولید فیلمهایی در ژانر کمدی البته با محتوای سخیف و بیارزش و در بسیاری از موارد ضد ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، کمکاریهای مسئولان دولتی را پوشش دهند.
اما تاریخ اثبات کرده این مسیر بنبست است و مردم به جهت پیشینه فرهنگی و تمدنی که با دین مبین اسلام گرهخورده است، از سینمای ایران توقعشان بسیار بالاست و این رویکرد در فاصله نهچندان دور متوقف خواهد شد.
مردم بهعنوان بزرگترین حامی و سرمایه سینمای ایران در طول تاریخ از بدو ورود سینما به ایران نشان دادهاند سینما زمانی مورد اقبال عموم واقع شده که تطابق بیشتری با فرهنگ مردم این سرزمین داشته باشد و جرقههایی که بهصورت مقطعی در تولید آثار سخیف زده شده عمرشان کوتاه بوده است.
به عبارتی زمانی که سینما در ادبیات و در بیان تصویری خود مطابق فرهنگ موردپذیرش جامعه سخن گفته، مورد اقبال عموم واقع شده و سینما در گیشه توانسته موفق عمل کند و این موفقیت پایدار بوده به شکلی که هیچ تاریخمصرفی برای تولید چنین فیلمهایی نمیتوان در نظر گرفت.
تکرار تاریخ رونق فیلمفارسی و بازتاب فرهنگی آن در جامعه
در سالهای بعد از ۱۳۲۲ و در همان دهههای اولیه ورود سینما به ایران فعالیتهای فیلمسازی به دلیل تأسیس چند شرکت سینمایی توسط تعدادی سرمایهگذار و همچنین عمومیتر شدن سینما در بین مردم، گسترش یافت.
اما متأسفانه در این موج ایجاد شده توجه به درآمد و سود حاصل از سرمایهگذاری تولید با محصولاتی عوامپسند و بیمحتوا بدون در نظر گرفتن فرهنگ مخاطب ایرانی مواجه شد.
اسماعیل کوشان، ساموئل خاچیکیان، هوشنگ کاووسی، فرخ غفاری فیلمسازان مطرح این دوره به شمار میآیند که از این میان اسماعیل کوشان در تثبیت جریان سینمای تجاری عامهپسند ایرانی موسوم به «فیلمفارسی» نقش عمدهای داشت.
امروزه سینمای ایران همچون آن روزهای تاریک در تاریخ سینما، با محصولاتی عوامپسند و فرصتهای پیشآمده به دلیل عدم توفیق مدیریت دولتی، به دنبال بالا بردن آمار فروش گیشه است و در این چرخه آنچه فراموش شده حال ناخوش سینما و سینماگرانی است که همه زندگی خود را برای ارتقای سینمای بعد از انقلاب تقدیم کردند.
این روزها حال سینمای ایران یادآور دوران اوج فیلمفارسی است که گیشه سینمای ایران را بدون در نظر گرفتن فرهنگ مردم ایران درنوردید و ابتذال کار را به جایی رساند که تماشاگران سینما بهصورت خودجوش و برآمده از تبلور فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی بر محور کرامت خانواده، سالنهای سینما را تحریم کردند و گیشه سینما با ریزش جدی مخاطب مواجه شد.
آنچه در آن دوران رکود نجاتبخش سینمای ایران شد، فیلمسازانی بودند که با دغدغه خلق سینمای هنری پا در عرصه میدان نهادند و سینما را نه ابزاری برای ترویج فساد و کسب ثروت بلکه برای به رخ کشیدن هنر هفتم بر پرده جادویی سینما میدانستند.
با ساخت آثاری همچون «گاو»به کارگردانی داریوش مهرجویی موج نو سینمای ایران متولد شد؛ سینمای داستانگو و اجتماعی که توانسته بود با عامه مخاطبان ارتباط برقرار کند و فصل جدیدی را در سینمای ایران رقم بزند.
دهه شصت، درسهایی از دوران طلایی سینما
با سرنگونی رژیم شاهنشاهی و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، هنوز در اذهان مردم کلیشههای رایج فیلمفارسی وجود داشت. در بدو انقلاب، آن زمانی که مردم انقلابی سعی میکردند تمامی مظاهر غربزدگی جامعه ازجمله خانههای فساد، مشروبفروشیها و سینماها را از بین ببرند، امام خمینی رحمهالله علیه در مقابل تخریب سینماها ایستادند و با آن نطق تاریخی خود که فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم» موجب حیات سینما بعد از انقلاب شدند.
نگاه امام امت سبب شد سینماگران بتوانند در ایفای مسئولیت اجتماعی خود همگام با دیگر اقشار جامعه حضوری پررنگ داشته باشند و دفاع مقدس زمینهساز احیای سینمای ایران شد.
فیلمهای سینمایی همچون عقابها (ساموئل خاچیکیان)، کانی مانگا (سیفالله داد) مهاجر و دیدهبان (ابراهیم حاتمیکیا) پرواز در شب (رسول ملاقلیپور) گذرگاه (شهریار بحرانی) و بسیاری از آثار اینچنینی توانستند به یگانه ژانر ملی کشور تبدیل شوند.
تولد ژانر دفاع مقدس به دلیل آنکه بخشی از تاریخ اثرگذار و ارزشمند ایران و برآمده از عمق جان مردم بود، موجب شده بود تا برای اولین بار در تاریخ، مردم سینما را رسانهای برای بیان واقعیت زندگی خود بدانند، با او همزادپنداری کنند و رنسانسی در نگاه مردم در جهت آشتی با سینما شکل بگیرد.
نگاه منفوری که بهواسطه فیلمفارسی در اذهان مردم شکل گرفته بود به زبالهدان تاریخ پیوست و ژانر دفاع مقدس موجب پیوند عمیق میان مردم و سینما شد.
در ادامه تکاپوی سینماگران در همان سالها، کارگردانانی همچون علی حاتمی، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، بهرام بيضایی و… با تولید فیلمهای سینمایی ماندگاری همچون «مادر»، «هامون»، «باشو، غریبه کوچک»، «اجارهنشینها»، «گلنار»، «دونده»، «عروس» و… توانستند با در نظر گرفتن فرهنگ و ذائقه مردم سرزمینشان موجبات تولید آثار ماندگار و درنتیجه رونق سینمای ایران را در آن سالها فراهم کنند.
با تورق تاریخ پرفرازونشیب سینمای ایران درمییابیم هرگاه در تولید آثار سینمایی به فرهنگ و تمدن مردم ایرانزمین توجه جدی شده، سینماگران توانستهاند آثاری ماندگار را خلق کنند و گیشه سینما زمانی روبهزوال رفته که سیاستمداران حوزه سینما و سينماگران از مردم بهعنوان مخاطب و سرمایه سینمای ایران فاصله گرفتند.
شکلگیری سازمانهای حمایتی از سینمای ایران بهگونهای که چرخه تکرار تولیدات را با در نظر گرفتن گستره متنوع فرهنگی ایرانزمین برای اقشار مختلف مردم در سیاستهای تولیدی خود در نظر بگیرند، میتواند موجب رونق سینمای ایران شود. بیپرده از سینما بگویم، سینما فقط تهران نیست، سینما در اصفهان و دیگر شهرستان هم میتواند جاری باشد، اگر …