به گزارش اصفهان زیبا؛ هجدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت از روز گذشته رسما شروع به کار کرد. این جشنواره را میتوان متفاوتترین جشنواره سینمایی ایران ازنظر تنوع سوژه و حضور مستندسازانی از فرهنگهای گوناگون ایرانی دانست. به همین مناسبت، گفتوگوی کوتاهی با عزتالله پروازه، مستندساز باتجربه اصفهانی که سابقه حضور در جشنوارههای مختلف خارجی و داخلی از جمله جشنواره سینما حقیقت را در کارنامه خود دارد، انجام دادهایم. آخرین مستند با نام «چه کسی پنیر مرا جابهجا کرد؟» سال گذشته در جشنواره سینما حقیقت حاضر بوده است.
به نظر شما کار در حوزه مستند چه چیزهایی را برای هنرمند به ارمغان میآورد و چه چیزهایی را از او دریغ میکند؟
مستندسازی اگر حرفه اصلی باشد و فرد بخواهد تبدیل به یک مستندساز واقعی و مستقل شود، در مسیر کاری خود دستاوردهای زیادی چون آگاهی، عشق، دانش و لذت را تجربه خواهد کرد. البته مستندسازی چالشهای کمی ندارد. ممکن است حتی فرصت یک زندگی عادی در کنار خانواده را از مستندساز دریغ کند.
با توجه به اینکه در هر سه ژانر مستند، تجربی و داستانی کار کرده و تجربه دارید، درباره تفاوتهای آنان صحبت کنید. آیا باز هم در ژانر داستانی فیلم خواهید ساخت؟
البته میشود گفت مستندهای من مستند داستانی هستند و روایت در آثار و جهانبینی من جایگاه مهمی دارد. به جای تفاوت، من نقطه مشترک هر سه ژانر را میگویم. خالق هر سه به دنبال حقیقتی است؛ یکی با مدرک و شواهد واقعی، یکی با داستانی خیالی و یکی با اثری بدیع در فرم و ساختار. فعلا ترجیح من این است که به فعالیتم در مستندسازی ادامه بدهم و هر بار در این راه تجربه جدیدی کسب کنم و مخاطب را در لذت و آگاهی با خودم شریک و همراه سازم.
شما در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی حضور داشتید؛ همچنین در جشنواره حقیقت، هم بهعنوان فیلمساز و هم در هیئت داوران. درباره ویژگیهای این جشنواره صحبت کنید و فرصتهایی که در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.
جشنواره سینما حقیقت جشنواره مهم و تخصصی مستند و در بین مستندسازان از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار است. به نظر من این جشنواره یک کاتالیزور و عامل محرکی برای مستندساز محسوب میشود. البته من از ماهیت جشنواره و سابقه آن صحبت میکنم و نه الزاما سیاستهای فعلی آن.
شما اصالتا شهرکردی هستید؛ ولی عمدتا در اصفهان ساکن بودهاید. مستندی هم ساختید به نام «او مثبت، او منفی» که به مشکلات زیستمحیطی و مدیریتی در اصفهان در حوزه آب میپردازد. بعد از آن مستند آیا شاهد تغییری در روندها بودید؟
بحران آبوهوا و خاک در اصفهان مدتهاست که شروع شده و هر چه به این موضوعات پرداخته شود باز هم کم است. مدیران و مسئولان بر مشکلات مشرف باشند یا نه، تفاوتی نمیکند. این زخم کهنه نباید عادی و طبیعی شود تا سرانجام ترمیم شود. مستندساز میتواند اثری جسورانه خلق کند، میتواند با شواهد و مدارک راهکار ارائه دهد و اگر اشتباه و مسئلهای از نگاهها پنهان است، آن را آشکار کند. کار او ممکن است تأثیر داشته باشد یا نه. کسی نمیداند. ما درباره زایندهرود و مسئله آب نمره قبولی نگرفتیم؛ ولی باید به کار روی این موضوع از راههای مختلف ادامه بدهیم.
شما عمدتا بهجای شهر از روستا بهعنوان بستری برای روایتهای خود بهره بردهاید و آثار شما واجد جنبههای طبیعتگرایانه و مردمشناسانه هستند. این علاقه شما به فرهنگهای کوچکتر و غیرشهری از کجا نشئت میگیرد؟
پدر من ارتشی بود؛ ولی من بخش زیادی از کودکی و نوجوانیام را بهواسطه شغل دوم پدرم که پرورش زنبورعسل بود، در طبیعت گذراندم؛ همچنین بهخاطر کوچ و زندگی در جاهای بکر و بومی، علاقه من به خردهفرهنگها و طبیعت زیاد شد. بسیاری از همین خردهفرهنگها، طبیعت و موضوعات بکری که من در نوجوانی مشاهده کردهام، الآن دیگر وجود ندارند.
نام آخرین اثر شما از یک کتاب گرفته شده و مضمونش با محتوای کتاب همخوانی دارد. یک مستندساز تا چه حد نیاز به مطالعه و جستوجو در دنیای کتابها دارد؟درواقع سوای از بحث پژوهش که قسم ضروری و لاینفک مستندسازی است، پرسهزنی در دنیای کتابها چقدر و از چه جهاتی به یک مستندساز یاری میرساند؟
من بهعنوان یک فیلمساز، در مسیر بیپایان تکامل هستم و مطالعه و پژوهش یا بهقول شما پرسهزنی در میان کتابها، چیزی به من اضافه میکند که تأثیر خود را بهشکلی ناخودآگاه در فیلمسازیام نشان خواهد داد. در مستند «چه کسی پنیر مرا جابهجا کرد؟» دقیقا بخشی از ایده اصلی که نقش اصلی در دراماتورژی فیلم داشت نتیجه خوانش همین کتاب در گذشته دور بود. کتابها چه داستانی و چه غیرداستانی، مثلا تاریخی، میتوانند منبع ایدههای نابی باشند.