به گزارش اصفهان زیبا؛ نمایش «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» با نگاهی شاعرانه و اجتماعی، بحران آب و تأثیر آن بر زندگی مردم اصفهان را به تصویر میکشد و مخاطبان را به تجربهای تعاملی برای احیای زایندهرود دعوت میکند.
گاهی هنر رساترین زبان برای بیان دردها و امیدهای جمعی است؛ زبانی که میتواند پلی میان انسان و طبیعت، دیروز و امروز و فرد و جامعه بسازد. در این میان، تئاتر بهعنوان هنری زنده و پویا، بیش از هر ابزار و رسانهای دیگر، این رسالت را بر دوش میکشد. نمایش «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» با قلم و اندیشه محمدرضا رهبری، نویسنده و کارگردان خلاق اصفهانی، تلاش میکند تا با نگاهی هنرمندانه به بحران آب و محیطزیست بپردازد.
این اثر، روایتی از زندگی، هویت و خاطرات جمعی مردمانی است که حیاتشان با زایندهرود و تالاب گاوخونی گره خورده است. محمدرضا رهبری، نویسنده و کارگردان این نمایش، یکی از چهرههای نوآور در عرصه هنرهای نمایشی اصفهان است. او در آثارش همواره دغدغههای اجتماعی و زیستمحیطی را با زبانی شاعرانه و نمایشی به تصویر کشیده است. این نمایش، بهزودی در خانه هنرمندان اصفهان به روی صحنه خواهد رفت و گفتوگوی «اصفهان زیبا» با محمدرضا رهبری، فرصتی است تا با دیدگاهها، تجربیات و اهداف او در خلق این نمایش آشنا شویم.
نمایش «سکوتِ وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» به چه موضوعاتی پرداخته است؟
این نمایش یک اثر نمایشی با محوریت مسئله آب و مشخصا زایندهرود است. در این اثر، مسئله حیاتی تالاب گاوخونی، یکی از مهمترین اکوسیستمهای طبیعی اصفهان، مورد توجه قرار گرفته است. داستان نمایش حول مطالبات و دغدغههای یک خانواده در ارتباط با آب و تأثیر آن بر زندگی روزمره ساکنان استان اصفهان و محیطزیست میچرخد. تالاب گاوخونی، که زمانی شاهرگ حیاتی این منطقه بوده، امروز با خطر نابودی مواجه است و اگر احیا نشود، پیامدهای جبرانناپذیری برای استان اصفهان و استانهای همجوارش دارد و از طرفی برای خود محیطزیست استان خطراتی به همراه دارد؛ ضمن اینکه موجب میشود فرونشست زمین در اصفهان ادامه پیدا کند و زندگی در اصفهان را پرمخاطره میکند.
اما این نمایش تنها به جنبههای محیطزیستی محدود نمیشود. ما در «سکوتِ وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» به لایههای عمیقتری نیز پرداختهایم؛ محیطزیست اصفهان خاطرات جمعی ما را میسازد و از لحاظ روانشناختی بسیار مهم و تأثیرگذار است. خاطرات جمعی مردم از زایندهرود و تالاب گاوخونی در فرهنگ، ادبیات و زندگی اجتماعی مردم ما نقش پررنگی داشته است. آب برای مردم اصفهان و حتی ایران تنها یک عنصر مادی نیست؛ بلکه نماد حیات، شکوفایی تمدنی و سازنده هویت فرهنگی آنهاست.
این نمایش سعی دارد تا با نگاهی هنری و روایی، مخاطب را به تأمل درباره این موضوعات وادار کند و اهمیت توجه به بحران آب و ضرورت احیای تالاب گاوخونی و تداوم جریان زایندهرود را برجسته سازد. هدف ما این است که علاوه بر اطلاعرسانی، احساس مسئولیت اجتماعی همه هموطنان را در قبال زایندهرود و تالاب گاوخونی بیدار کنیم و آنها را به بازنگری در رابطهشان با طبیعت و منابع حیاتی آن تشویق کنیم. سرنوشت یک خانواده از میان چند میلیون خانواده بهعنوان نمونه روایت میشود.
در این نمایش چه روش اجرایی استفاده شده است؟
در این نمایش تلاش ما بر این بود که از روشهای نوین و خلاقانه در اجرا بهره بگیریم. در جهان معاصر تئاتر، رویکردهایی که محیط اجرا را با موضوع نمایش پیوند میزنند، جایگاه ویژهای دارند. از همین رو، تصمیم گرفتیم نمایش را در فضایی اجرا کنیم که مستقیما با مضمون آن ارتباط داشته باشد. از لحاظ شیوه اجرا نمایش تلاش میکند خارج از جریانهای مرسوم تئاتری و سالنهای مرسوم اجرا کنیم و به دغدغه بزرگ ایران در زمان حاضر یعنی محیطزیست بپردازیم و در شیوه اجرایش تا حد ممکن به تئاتر تعاملی نزدیک شود تا دغدغهای ملی را در قالب سوژهای مشخص آن را با تماشاگر مطرح کند.
در فصل گذشته فرصتی دست داد و کوتاهشده نمایش «سکوتِ وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» در نزدیکی تالاب گاوخونی یا حاشیه زایندهرود اجرا شد و این بسیار مطلوب و تأثیرگذار بود و اکنون در اجرای عمومی بهترین گزینه اجرا در جایی است که چشمانداز تماشاگر زایندهرود باشد تا به تماشاگران امکان ارتباطی عمیقتر با داستان و موضوع بدهد.
یکی از تجربههای منحصربهفرد ما، اجرای نمایش در شهر ورزنه بود؛ جایی که تالاب گاوخونی در نزدیکی آن قرار دارد. این اجرا با حضور محیطبانها و فعالان محیطزیست برگزار شد و فضایی بسیار خاص و تأثیرگذار خلق کرد.
این روش اجرا نهتنها بر جذابیت بصری و حسی نمایش افزود، بلکه بهگونهای تماشاگر را به دل مسئله اصلی نمایش میکشاند و او را با چالشها و زیباییهای این زیستبوم آشنا کرد. هدف ما این بود که مخاطبان، حتی بعد از پایان نمایش، این تجربه را در ذهن و قلب خود حفظ کنند و به ضرورت حفاظت از محیطزیست و منابع آبی بیشتر بیندیشند. در این اجرا پایان نمایش را تماشاگر است که تعیین میکند و تماشاگران جزئی از فرایند تولید نمایش هستند.
هدف اصلی این نمایش چیست؟
هدف اصلی نمایش «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» فراتر از ارائه یک اثر فرهنگی یا هنری صرف است. ما میخواهیم مخاطب را به تفکر عمیق درباره بحرانهای زیستمحیطی و اهمیت منابع آبی وادار کنیم و او را به یک مطالبهگر فعال در راستای احیای تالاب گاوخونی و جاری شدن زایندهرود تبدیل نماییم.
این نمایش تلاش دارد تا آگاهی عمومی را نسبت به وضعیت بحرانی تالاب و رودخانه افزایش دهد و احساس مسئولیت اجتماعی را در تماشاگران برانگیزد. تالاب گاوخونی، که زمانی نماد حیات و زیبایی طبیعت اصفهان بوده، امروز در آستانه نابودی قرار دارد. هدف ما این است که این پیام را منتقل کنیم که احیای این تالاب تنها بهمعنای حفظ یک زیستبوم نیست، بلکه به معنای حفظ خاطرات، فرهنگ و هویت جمعی مردم اصفهان است.
ما امیدواریم که «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» بتواند تأثیرگذار باشد و به تقویت صدای مردم در مطالبهگری برای تحقق این خواستههای بهحق کمک کند. این اثر هنری بهنوعی پلی است میان هنر و جامعه، که هدف آن همدلی بیشتر و تشویق به اقدام عملی برای نجات این زیستبوم ارزشمند است. نمایش نهتنها تماشاگران را به تماشای داستانی زیبا دعوت میکند، بلکه از آنها میخواهد که سفیران تغییر و حرکت در مسیر بهبود وضعیت محیطزیست منطقه شوند.
از مشاوران و همراهان خود در این پروژه بگویید.
در فرایند نویسندگی و اجرای نمایش «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری»، از حمایت و همراهی افرادی برجسته در زمینههای علمی، هنری و اجرایی بهره بردم که نقش چشمگیری در شکلگیری این اثر داشتند.
برای تقویت جنبههای علمی و محیطزیستی نمایش، از مشاورههای ارزشمند دکتر امیر فرخنسب و دکتر محمد کوشافر استفاده کردم. دیدگاههای تخصصی این دو مشاور در زمینه بحران آب و تالابها به ما کمک کرد تا محتوای نمایش هم از لحاظ علمی معتبر باشد و هم بتواند مسائل زیستمحیطی را با دقت بیشتری به تصویر بکشد.
در بخش اجرا، تیمی از بازیگران توانمند همراه من بودند: دکتر سوده امیرخانی، مهندس ناصر طالبی، آوینا خدایی فر و مهربانو رهبری که با ایفای نقشهای خود، به نمایش، عمق و حسی ویژه بخشیدند. همکاری این افراد، ترکیبی از تجربه و خلاقیت را در صحنه ایجاد کرد و توانست مخاطب را به دنیای داستانی نمایش نزدیکتر کند.
از سوی دیگر، موسیقی که نقش مهمی در ایجاد فضای احساسی و تقویت پیام نمایش داشت، توسط دکتر حامد یونسی طراحی و اجرا شد. موسیقی او توانست با بهرهگیری از عناصر بومی و هنری، روح تالاب گاوخونی و روایتهای مرتبط با آن را به شنونده منتقل کند و لایهای عاطفی به اجرا اضافه نماید.
این نمایش نتیجه همکاری گروهی متعهد است که هر یک از آنها با تواناییها و دانش خود، به شکوفایی این اثر کمک کردند. امیدوارم نتیجه این تلاش جمعی برای مخاطبان تأثیرگذار و الهامبخش باشد.
نظر شما درباره مخاطبان و نقش آنها در این نمایش چیست؟
در نمایش «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» نقش مخاطب فراتر از تماشاگری منفعل است. امیدوارم شیوه اجرایی تعاملی نمایش بتواند مخاطبان را به بازیگرانی فعال در فرایند اجرا تبدیل کند. هدف ما این بوده که مخاطب، بهنوعی در سرنوشت نمایش و پیام آن نقش داشته باشد و ارتباطی زنده و پویا با اثر برقرار کند.
از نظر شیوه اجرایی، این تعامل میتواند توجه مردم را جلب کند و تجربهای متفاوت و ماندگار برای آنها خلق کند. مخاطب در این نمایش تنها یک ناظر نیست؛ بلکه بخشی از روایت است که میتواند با دیدگاهها، احساسات و واکنشهای خود، فضای اجرا را تکمیل و غنیتر کند.
از نظر محتوایی نیز، نمایش تلاش دارد تا بازتابدهنده مسئله و خواسته بهحق شهروندان اصفهانی باشد. ما بر این باوریم که مخاطبان نهتنها باید پیام نمایش را دریافت کنند، بلکه خود به سفیران این پیام تبدیل شوند. احیای تالاب گاوخونی و زایندهرود یک خواسته جمعی است که نیازمند آگاهی، همدلی و مشارکت مردمی است. امیدوارم این نمایش بتواند با ایجاد این تعامل دوطرفه، گامی در جهت تقویت آگاهی عمومی و افزایش مطالبهگری اجتماعی بردارد. نقش مخاطب برای ما بسیار حیاتی است؛ چرا که هر واکنش، هر فکر و هر مشارکت آنها میتواند به نوعی بر شکلگیری و اثرگذاری این اثر هنری تأثیرگذار باشد.