به گزارش اصفهان زیبا؛ عکسهای دستهجمعی معرکهاند. این را وقتی روابط عمومی آموزشوپرورش بودم و همه خدمتگزارهای مدارس را توی یک قاب جا دادم، کشف کردم؛ آنهایی که توی کمتر عکسهای دستهجمعی پیدایشان میشود. همان سال، جشن روز معلم، عکسهای دستهجمعی معلمهای بیستسی سال پیش گراش را از آلبومهای خاکخورده اداره کشیدم بیرون و به در و دیوار سالن جشن آویزان کردم.
وقتی معلمها میآمدند روبهروی عکسها میایستادند و خیره میشدند به خود گذشتهشان که موهایشان پرپشت بوده و سیاه، لبخند میزدند که «چه دورانی خوشی بود». امسال که مدیر مدرسهام، دانشآموزها برای گرفتن عکسهای دستهجمعی همیشه اجازه مثبت من را دارند. راهرو مدرسه را هم پر کردهایم از عکسهای دستهجمعی معلمها و دانشآموزها؛ عکسهایی از همان ده سال پیش که مدرسه افتتاح شده تا پاییز همین امسال که تیم کلاس دوازدهم ریاضی قهرمان مسابقات فوتبال بینکلاسی شد و عکس دستهجمعی انداختند و چه عکسی! پر از چهرهها خندان. کلا کسی در عکسهای دستهجمعی اندوه به چهره ندارد. آدمها وقتی غمگیناند برای عکس یادگاری کنار هم نمیایستند. حتی وقتی اربعین، با پیراهن مشکی ایستادهاید کنار هم و زمینه عکس گنبدطلای سقاست، گرچه دلها از غم موج میزند؛ اما ذوقوشوقی نهفته در چشمهاست که انگاری فریاد میزند «خدا رو شکر یه سال دیگه زنده موندیم و حرم رو دیدیم».
عکسهای دستهجمعی فوتبالیها هم همیشه قبل سوت شروع مسابقه گرفته میشود. هیچکس عکسِ دستهجمعی تیم آثمیلان افسانهای پیرلو و مالدینی و گتوزو و شوچنکو و کاکا را بعد از باخت فینال لیگ قهرمانان اروپای سال ۲۰۰۵ بهیاد ندارد؛ چون اصلا چنین عکس دستهجمعی از آن فوتبالیستهای گریان هیچوقت ثبت نشد. آدمها وقتی شاد و خرماند میایستند کنار هم. پس عکسهای دستهجمعی باید ثبت شود؛ چون لحظات شاد باید ماندگار شود.
برگردیم سراغ مدیرنویسی. بین همه دردسرهای مدیریت مدرسه، ذوقهای کوچکی هم پیدا میشود؛ مثل فراهمکردن شرایط عکسهای دستهجمعی. اینکه صبحجمعهای معلمها و دانشآموزها دعوت میشوند مدرسه و قبل از اینکه بنشینند سر سفره صبحانه و بعد هم نشاط فوتبال و والیبال، عکس دستهجمعی گرفته میشود بهیادگار. یا ساعت دهصبحی که آسمان را یکدست ابر پوشانده و بوی نَمِ باران از پشت کوهها به حیاط مدرسه میرسد و جان میدهد برای یک عکس دستهجمعی، همه فراخوانده میشوند برای ثبت یک قاب و یا وقتی دورهمی میرویم رستوران شام بخوریم و بچهها عکسهای سهچهار یا بیستسینفری میگیرند، سلفی میاندازند، وقتی لبهایشان به خنده باز است. دلخوشی یعنی اینکه وقتی سی سال بعد برمیگردند به این عکسها، باز لبها به همان خندهها باز شود. آری؛ این خندههاست که باید بماند. پس عکسهای دستهجمعی فوقالعادهاند.