اسرائیل به دنبال ایرانی سربه‌زیر و مطیع است

اسرائیل از خاکستر ایران هم نمی‌گذرد!

این روزها مردم ایران به دلیل تجاوز خارجی رژیم صهیونیستی با محوریت مقام معظم رهبری، به یک وحدت سیاسی بی‌سابقه رسیده‌اند؛ وحدتی که طی سال‌های گذشته و به دلیل مسائل مختلف اقتصادی و سیاسی دچار خدشه شده بود.

تاریخ انتشار: ۱۹:۳۹ - یکشنبه ۱ تیر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
اسرائیل از خاکستر ایران هم نمی‌گذرد!

به گزارش اصفهان زیبا؛ این روزها مردم ایران به دلیل تجاوز خارجی رژیم صهیونیستی با محوریت مقام معظم رهبری، به یک وحدت سیاسی بی‌سابقه رسیده‌اند؛ وحدتی که طی سال‌های گذشته و به دلیل مسائل مختلف اقتصادی و سیاسی دچار خدشه شده بود.

جدای از این فضای متحد، ممکن است این سؤال در ذهن‌ها متبادر شود: این جنگ، جنگِ کیست؟ جنگی است با حکومت یا جنگی است با مردم؟

بیایید به شکلی علمی و با زبانی ساده این مسئله را بررسی کنیم. متخصصین علوم اجتماعی از دوره‌های پیشین تاکنون تلاش کرده‌اند که تهدیدات مختلف علیه مردم و حاکمان را در اشکال مختلف بررسی کنند.

به عنوان مثال، نسل‌کشی، تهدیدی علیه مردم و شورش تهدیدی علیه طبقه حاکم است. اما جنگ، به عنوان تهدیدی علیه مردم و حاکمان شناخته می‌شود. جنگ، تنها دولت‌ها را تهدید نمی‌کند، بلکه مردم، موجودیت و امنیت‌ جانی، مالی و روانی آنان را نیز تهدید می‌کند.

تاریخ گواه می‌دهد

به گواه تاریخ، حتی صلح‌آمیزترین نبردها نیز تهدیدی علیه ساکنان سرزمین اشغالی بوده‌اند. راه‌دوری نمی‌رویم! ارتش ايالات متحده آمریکا، پس از جنگ کویت با شعار ایجاد صلح و آزادی وارد عراق شد.

یک گزاره واحد پس از اشغال این کشور توسط آمریکا در میان مردم عراق، که از ستم صدام حسین به ستوه آمده بودند، رواج یافت: «نظم بد، از بی‌نظمی بهتر است» این گزاره به ظاهر درست است. اما باید به این نکته هم توجه کرد که هیچ دولتی نمی‌تواند برای کشوری دیگر، دولت بسازد.

حتی اگر قدرت‌های جایگزین با حمایت این نیروهای نظامی اشغالگر بر مسند قدرت بنشینند، تجربه‌ای مشابه آنچه در افغانستان شکل گرفت، رخ خواهد داد.

بحران مشروعیت

همچنین، دولتی که با یک نیروی اشغالگر بر مسند نشسته است، قادر به ایجاد توسعه نیست. در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن هم توقع نداشته باشید که ارتش اشغالگر بتواند دولتی مردمی بر سر کار بیاورد. چون دولتی که از طریق جنگ تشکیل شود، دیگر زیرساخت‌های لازم را به منظور ایجاد توسعه برای سرزمینش ندارد. چون از ابتدا با بحران مشروعیت روبه‌رو است.

اسرائیل به دنبال ایرانی سربه‌زیر و مطیع است

به همین دلیل در پاسخ به سؤال این نوشته باید گفت جنگ اصلی، جنگ با مردم است. هر مشکلی که از طریق مذاکره حل نشود و به جنگ ختم شود، یک طرف بی‌خرد دارد که دنبال بیشینه‌سازی منافع خود با تحمیل بیشترین هزینه برای طرف مقابل است.

در جنگی که اکنون بین ایران و رژیم صهیونیستی در گرفته است، این رژیم با کم‌عقلی عجولانه وارد ورطه‌ای شد که به خیال خود می‌تواند در کوتاهترین زمان بیشترین هزینه را به ایران تحمیل کند.

باوجود اینکه ورق به نفع جمهوری اسلامی برگشته است، اما آنچه رژیم صهیونیستی مدنظر داشت، نه فقط تحمیل هزینه به حکومت، بلکه تضعیف ملت بود تا از پس آن، کشوری سربه‌زیر، ضعیف و تحت فرمان ایجاد شود تا مانعی برای منافع اسرائیل نباشد.

در نهایت باید گفت که انسان ایرانی، عدالتخواه است و قطعاً چه با جمهوری اسلامی و چه بدون آن، افراد زیادی هستند که به آرمان فلسطین وفادارند.

این افراد در هنگامی که از سوی قدرت مرکزی حمایت نشوند، اقدام به تشکیل گروه‌های بدون‌ مرز خواهند کرد که بی‌شک به جهت آزادی عملی که دارند، توان بسیاری برای برهم‌زدن امنیت اسرائیل را خواهند داشت‌.

هدف اصلی اسرائیل، ثبات امنیت برای شهروندان مهاجر خود است. اسرائیل به خوبی می‌داند که نمی‌توان فکر، اندیشه و ایده را به کل ریشه‌کن کرد. همواره انسان‌هایی به دنیا می‌آیند که ایده‌های گذشتگان را بازآفرینی می‌کنند. به همین جهت، اسرائیل از خاکستر ایران هم نخواهد گذشت، چه برسد به مردم ایران.