اعتصاب، همان دستازکارکشیدن است. این کار مربوط به زمانی است که افراد یک مجموعه، نتوانند از راه گفتوگو و طبق قوانین جاری به حقوق و خواستههای خود برسند.
انتشار خبر لغو الزام دولتیها به انتشار آگهی در روزنامهها که چندی پیش در شبکههای اجتماعی دست به دست شد با واکنشهای مثبت و منفی روبهرو شد؛ آییننامهای که اخیرا هیئت وزیران آن را تصویب کرد و از جمله مهمترین مفاد این مصوبه میتوان به بهرهگیری از امضای الکترونیکی، انجام معاملات و انتشار فراخوانها بر بستر ستاد و بالطبع حذف کاغذ و رویههای سنتی و موازی و همچنین حذف آگهی روزنامه برای مزایدهها و مناقصهها اشاره داشت. علی مزینانی، مدیرعامل روزنامه هفت صبح در مطلبی توییتری نوشت: «شتر حذف آگهی مناقصات و مزایدهها بالاخره جلوی خانه روزنامهها خوابید. به روزهای سخت ولی شاید شیرین روزنامهها نزدیک میشویم.»
بالاخره نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات در مرحله دوم هجدهمین انتخابات مشخص شد و حدود دو هفته پیش به کار خود خاتمه داد. در این دوره از انتخابات که به دور دوم نیز کشیده شد، 69 مدیرمسئول نامزد شدند و حدود 1868 نفر نیز در آن شرکت کردند؛ اما انتخاب نماینده مدیران مسئول، چه تأثیری بر رسانههای محلی دارد و این فرد چگونه میتواند به حمایت از آنها بپردازد. امیر اکبری، فعال رسانهای و سردبیر روزنامه اصفهان امروز، دراینباره سخن میگوید.
هجدهمین دوره انتخابات هیئت نظارت بر مطبوعات که به دور دوم کشیده شد، در حال برگزاری است؛ انتخاباتی که به واسطه آن قرار است نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات کشور انتخاب شود. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، این هیئت، یک نهاد حاکمیتی است که هفت عضو دارد. یکی از این اعضا نماینده قوه قضائیه، عضو دیگر نماینده وزیر ارشاد که معمولا معاون مطبوعاتی است، نفر سوم یکی از نمایندگان مجلس، عضو چهارم یکی از اساتید دانشگاه به انتخاب وزیر علوم، پنجمین نفر یکی از اساتید حوزه علمیه، عضو ششم یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و هفتمین نفر هم یک عضو غیرحاکمیتی و غیر دولتی یا همان نماینده مدیران مسئول است. با نگاهی به این ترکیب میتوان گفت که این نهاد با یک اکثریت مطلق قوی افراد انتصابی حاکمیتی و دولتی مدیریت میشود. این انتخابات هر دو سال یکبار برگزار میشود.
در قسمت قبل خواندیم مجلس چهاردهم شورای ملی در تاریخ 6 اسفند 1322 بازگشایی و در 21 اسفند اولین جلسه رسمی خود را به ریاست سید محمدصادق طباطبایی برگزار کرد. انتخابات مجلس در فضای حکومتنظامی در خرداد 1322 با شرکت 800 نفر برگزار شد. در این دوره 136 نماینده در مجلس حضور یافتند، اما اعتبارنامه سیدجعفرپیشهوری رد و اعتبارنامه آیتالله کاشانی به مجلس نرسید. مجلس فوق درنهایت در تاریخ 21 اسفند 1324 به کار خود پایان داد. دوره پانزدهم مجلس شورای ملی در تاریخ 25 تیر 1326 بازگشایی شد و در 6 مرداد اولین جلسه خود را برگزار کرد. رضا حکمت ملقب به سردار فاخر، در این دوره ریاست مجلس را بر عهده داشت و 134 نماینده به مجلس راه یافتند اما اعتبارنامه سه نماینده رد شد.
در علم ارتباطات، رسانه وسیله یا ابزاری برای رساندن داده یا اطلاعات به مخاطبان است. اطلاعات تولید شده از سوی رسانه، حوزه تخصصی آن را مشخص میسازد. دستهبندی مطبوعات مختلف نیز براساس نوع محتوای تولید شده توسط نشریه، روزنامه، هفتهنامه و ابزار اطلاعرسانی صورت میگیرد. اما این همه میزان تاثیرات کنش رسانهها را در میان اهالی قدرت و سپهر عمومی هویدا نمیکند.
در میان روزهایی که به نام شغلها و حرفههای مختلف در تقویم رسمی کشور نامگذاری شده است، 17 مرداد سهم خبرنگاران است. روزی برای کسانی که معروف است نه روز دارند و نه شب. تمام ساعات زندگیشان به رصدکردن اتفاقات پیرامونی و اطلاعرسانی میگذرد. بااینحال و باوجود اهمیت حضور خبرنگاران در جهان رسانهای جدید، هرروز خبرهایی از تعدیل خبرنگاران و تعطیلی روزنامهها و رسانهها به گوش میرسد و این واقعیت، امنیت شغلی پایین این قشر از جامعه را گوشزد میکند.
سعید ارکانزاده یزدی، روزنامهنگار و پژوهشگر ، با بیان اینکه زندگی در دوران مدرن ما را نیازمند ابزارهایی میکند که یکی از آنها رسانه است، میگوید: «رسانههای رسمی و جریان اصلی در ایران در حال ازدستدادن مرجعیتشان هستند. اگر این مرجعیت بهطورکلی از بین برود، ما با نقصی مواجه میشویم که با پیامرسانها، رسانههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی و… پر نخواهد شد.»
مشکلات رسانههای رسمی ایران قبل از شیوع کرونا کم نبود. گرانی بیرویه کاغذ و ابزار چاپ، جریانهای بدون ضابطه تعدیل و اخراج نیروها و روزنامهنگاران در شرایط اقتصادی و اجتماعی خاص، رقابت نادرست فضای مجازی با فضای رسانهای حرفهای و… با شیوع کرونا شدیدتر شد و شرایط تازه قرنطینه و دورکاری برخی از مشاغل و روزنامهنگاران، کم شدن آگهیها بهتبعِ تعطیلی برخی مشاغل، تغییر لحظهای قیمت کاغذ و چاپ و موارد دیگر باعث شد زنگ خطر رسانهها بهخصوص روزنامهها و نشریات چاپی بلندتر از قبل به صدا درآید و با تعدیل و اخراج بخش دیگری از روزنامهنگاران، کمشدن صفحات و تعطیلی نشریات بیش از قبل مواجه باشیم.
«کار فرهنگی نان و آب ندارد.» این جمله را اهالی فرهنگ و رسانه شاید بارها و حتی از زبان همصنفیهای قدیمی خود که توانستند از رسانه پل بسازند و به اهداف خود برسند، شنیده باشند. خبرنگاری و روزنامهنگاری در ایران درآمد ندارد و همین امر باعث میشود تنها افرادی در آن بمانند که به این حرفه عشق میورزند و برای گذران امور زندگی چندان روی آن حساب نمیکنند؛ خبرنگارانی که بهرغم داشتن شرایط مالی بد، حاضر به خبرفروشی و دیگر کارهایی که برخلاف رسالتشان است نیستند و به همین میزان اندک درآمد قناعت کردهاند.