
از وقتی چشم به دنیا باز میکنیم اتفاقاتی پیرامونمان رخ میدهد و شرایطی برایمان بهوجود میآید که باعث میشود بهصورت ناخودآگاه ذهنمان بین ما و زندگی دیگری خط پررنگی بکشد. «همکلاسیام درسش خوب نیست، پس ما باهم فرق داریم.»، «همسایهمان از ما پولدارتر است، پس دخترش با من بازی نمیکند.»، «پسری که در باشگاه است، کمشنواست، پس نمیتوانیم باهم دوست شویم.» این خطهای پررنگ باعث مرز و جدایی بین ما و دیگران میشود. مرزهایی که ما را از دوستی و همدلی با دیگری محروم میکند و باعث میشود خودمان یا طرف مقابلمان را در یک بُعد زندگی ناتوان ببینیم؛ اما کتاب «جهان مال من است» قضیه را برعکس کرده است.









