میخ آخر بر تابوت یک تمدن طولانی

ادعای 2500 سال تمدن که در فرازهاوفرودهای خود از یونان و روم باستان به فلسفه مدرسی و سپس به قرون وسطی رسید و در ادامه با نقطه عطف رنسانس به تجدد و پساتجدد وارد شد، به یک‌باره فرو ریخته است؛  الان حصحص الحق.

تاریخ انتشار: 13:22 - دوشنبه 1402/08/22
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
میخ آخر بر تابوت یک تمدن طولانی

به گزارش اصفهان زیبا؛ ابن‌خلدون می‌گفت: تمدن‌ها فرازوفرود دارند و درنهایت (به شکل سینوسی) افول می‌کنند و نابود می‌شوند. وقتی در نیمه اول قرن بیستم جنگ جهانی اول و دوم رخ داد و بشر مدرن وحشیگری خود را با کمک سلاح‌های پیشرفته جنگی نشان داد و بیش از 70میلیون کشته بر جای ماند، عده‌ای به نتایج مسیر تمدنی غرب شک کرده و آن را مذمت کردند و نوشتند: انسان عصر عظمت علم تا حد شریرترین نوع وحشیان سقوط کرده است (جان برنال، تاریخ علم).

اما غرب بر اساس حیله و تزویر همه تقصیرها را به گردن نازیسم آلمان و فاشیسم هیتلری انداخت و با شکست آلمان و خودکشی هیتلر، با فرافکنی، خود را بی‌گناه و پاک دانست و پیروزمندانه بر خرابه‌های برلین شعر شادی سرود و آن را بین دو فاتح جنگ، یعنی بلوک غرب و شرق تقسیم کرد؛ برای بمباران هیروشیما نیز توانست توجیه‌هایی بتراشد که حتی برخی ژاپنی‌ها را تا امروز فریفته است؛ سپس سعی کرد با کمک رسانه‌ها و فناوری‌های جدید بر رفاه و زرق‌وبرق زندگی مردم بیفزاید و آن‌ها را دچار تاریخ فراموشی کند؛ اما بعداز پایان جنگ سرد و یکه‌تازی بلوک غرب، خود را از دست سوسیالیسم و کمونیسم هم رهاشده یافت و مسیر محتوم بشر را به‌سوی لیبرال‌دموکراسی تعریف کرده و با طرح اندیشه پایان تاریخ؛ آن را آخرین، بالاترین، بهترین و کامل‌ترین دستاورد بشر از آغاز خلقت تا پایان آن اعلام کرد.

شعارهای فریبنده‌ای مثل آزادی، دموکراسی، برابری، حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق کودکان، حقوق اقلیت‌ها، حقوق رنگین‌پوستان، حقوق حیوانات و با عرض معذرت،حقوق دگرباشان، گوش فلک را کر می کردو آن‌چنان هژمونی رسانه‌ای آن‌ها را گفتمان غالب ساخته بود که هرگونه مخالفت و حتی نقد آن‌ها از کفر ابلیس هم بدتر بود.

اما امروز!

ادعای 2500 سال تمدن که در فرازهاوفرودهای خود از یونان و روم باستان به فلسفه مدرسی و سپس به قرون وسطی رسید و در ادامه با نقطه عطف رنسانس به تجدد و پساتجدد وارد شد، به یک‌باره فرو ریخته است؛  الان حصحص الحق.

معلوم شد که مشاهیری چون نیچه، ویرجینیا ولف، رابین ویلیامز، هیتلر، ونگوک، تورینگ، همینگوی و… فقط از بقیه باهوش‌تر یا تندعاطفه‌تر بودند که زودتر خودکشی کردند؛ و الا اگر بقیه میراث‌خواران این تمدن نیز وضع کنونی را درمی یافتند، خود را زودتر خلاص می‌کردند.

وقتی آمریکا (اتوپیای آرمانی غرب)، انگلستان، آلمان و فرانسه این‌طور خیره‌سرانه از رژیم کودک‌کش و نژادپرست اسرائیل حمایت می‌کنند و مستقیما سران آن‌ها با سفر به آن سامان بی‌سامان شریک و بلکه مدیر آن خون‌ریزی‌های ددمنشانه می‌شوندو سیل تجهیزات و مهمات خود را رایگان و سخاوتمندانه روانه کشوری می‌کنند که زرادخانه سلاح در غرب آسیاست (و ظاهرا نیازی به تجهیز ندارد) این به معنای ویرانی همه آن بافته‌ها و انهدام همه آن یافته‌هاست

و درواقع معنایی جز به بن‌بست‌رسیدن قرائت رایح و غالب غربی از میراث کهن ارسطو، افلاطون، شکسپیر، نیوتن، دکارت، کانت، هگل، دیکنز، راسل، بتهوون و … نیست. فاعتبروا یا اولی الابصار!

دیوار ابهام فرو ریخته و پوچی همه آن شعارهای مردم‌فریب در چشم‌های وحشت‌زده کودکان غزه که تاکنون پنج‌هزار نفر از آن‌ها با پیشرفته‌ترین سلاح‌های کشتارجمعی به خاک و خون کشیده شده‌اند، هویداست.

این حجم از کشتار و حشیانه د رتاریخ بشر از زمان خلقت آدم تا به حال بی‌نظیر است و این همه حمایت و دخالت چهار ابرقدرت جهان از آن غاصبان قصاب و قصابان غاصب، تشت رسوایی این تمدن را از بام به زیر انداخته است.

چه شد آن همه ادعا؟!

دیگر حتی امپراتوری رسانه‌ای صهیونیستی جهان با آن همه عوام‌فریبی و توان شست‌وشوی مغزها در مقابل آه جگرسوز کودکان مظلوم غزه، مثل شعبده جادوگران است در مقابل عصای موسی!
آه یک روز همین آه تو را می‌گیرد

گاه یک کوه به یک کاه به هم می‌ریزد

بزرگی فرموده بود: این حادثه قربانی اومانیسم در پای صهیونیسم است؛ اما به نظر می‌رسد نتیجه طبیعی اومانیسم غربی است.

چه شد ادعای دموکراسی؟!

این بود تفسیر شما از آزادی بیان؟!

کجا رفت احقاق حقوق اقلیت‌ها!؟

این بود آرمان‌های مدرنیته؟

راستی چه خبر از برابری همه انسان‌ها؟!

شما که طرفدار حقوق اقلیت‌ها بودید!

شما که دم از دفاع حقوق رنگین‌پوستان می‌زدید!

حتی برای دفاع از حقوق حیوانات، گریبان چاک می‌کردید!

اگر کسی انتقادی به دگرباشان می‌کرد، او را محکوم می‌کردید!

مجامع جهانی پرخرج و طمطراق همین قدر کارایی داشت؟

یونیسف ویونسکو وصلیب سرخ کجایند؟

انتهای لیبرالیسم شما، سلاخ‌خانه غزه بود؟!

با چه جسارتی دوبرابر هیروشیما روی این باریکه متراکم بمب ریختید؟

بس کن این مسخرگی مسخ حقایق تا کی

در قدح ریختن خون شقایق تاکی

کلام آخر

حالا دیگر فرقی نمی‌کند فلسطین پیروز شود یا اسرائیل، امروز آتش‌بس شود یا فردا، صلح برقرار شود یا همه غزه را به قول خودتان مثل چمن  شخم بزنید؛ قطعا این حوادث یک پیام دارد و آن، شکست تاریخی ِجبران‌ناپذیر مدرنیته است.

تمدن غرب، گور خود را با این نسل‌کشی کَند و نقاب از چهره پرفریب خود برداشت و آخرین میخ را بر تابوت خود کوبید.

مردم دنیا بیدار شده‌اند و دیگر فریب آن‌ها را نخواهند خورد. ان‌شاءالله

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

19 − 6 =