به گزارش اصفهان زیبا؛ بسیاری از انگاشتههای ذهنی، در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرد. دادههای تجربی و تصویری مثل آنچه در ویدئو گیم ارائه میشود، یکی از منشأهای اصلی ثبت انگارهها و پنداشتهای ذهنی از وقایع و مفاهیم جهان در ذهن نسل امروز است که در آینده و همین اکنون تبدیل به چیزی میشود که افکار عمومی را شکل میدهد.
در ادامه قصد داریم ابتدا ببینیم تاکنون بازیهای ویدئویی چه انگارههایی از چه شهرهایی در افکار عمومی ایجاد کردهاند و سپس به این بپردازیم که رویکرد ما در این زمینه چگونه میتواند باشد و نقطه شروع کجاست.
نیویورک – The Division – Spider Man
برخی از شهرها مانند نیویورک در بازیها و فیلمهای بسیاری حضور مستقیم یا غیرمستقیم (و با نام مستعار) دارند. یکی از این حضورها مربوط به بازی The Division است. در این بازی یک سلاح بیولوژیک بسیاری از جمعیت شهر را از بین برده است. شما به عنوان یک سرباز نخبه بازی میکنید که سعی میکند ساکنان شهر نیویورک را از آشفتگی کامل دور نگه دارد. در این بازی شما با یک نیویورک ویرانشده و متروکه ولی بسیار پرجزئیات روبهرو هستید.
در نمونه دیگر میتوان به سری محبوب اسپایدرمن که به موازات فیلم سینمایی آن و با داستانی متفاوت عرضه میشود، اشاره کرد. ساختمانهای بلند نیویورک در این فیلم و بازی از یک نماد شهری خارج شده و امکان ایجاد رویدادهای هیجانانگیز برای تاربازی را به بازیکن میدهد.
رم – Assassin›s Creed Brotherhood
به طور کلی بازی اسسینز کرید در نسخههای مختلف در شهرهای متفاوتی رخ میدهد. در این نمونه در نسخه Brotherhood شاهد این هستیم مکانهای تاریخی شهر رم در این بازی با جزئیات خوبی پیادهسازی شده و نشان میدهد شرکت Ubisoft سازنده این بازی به خوبی بر روی معماری رومی و بناهای تاریخی و ساختار این شهر تاریخی تحقیق و پژوهش انجام داده تا بازیکن هرچه بیشتر خود را در آن حال و هوای رم با شکوه باستانی تصور کند.
سری GTA پرفروشترین سری ویدیو گیم در جهان است. در آخرین نسخه آن که حدود ۱۰ سال پیش منتشر شد، بازی در شهری به نام لوس آنتوس جریان داشت که در واقع یک نام مستعار برای لوس آنجلس بود.
ترجیح شرکت راک استار این است که از اسامی مستعار اما نزدیک به واقعیت استفاده کند تا هم به خاطر شرایط بازی از بحثهای حقوقی جلوگیری کند، هم جنبه طنز و شوخیطوری در کارهای خود حفظ کند. در این بازی شما امکان گشتوگذار در مکانهای مختلف شهر و سر زدن به مکانهای متفاوت شهر و اطراف آن را دارید. هرچند همه قسمتهای شهر دقیقا شبیه سازی نشده اما به شما کاملا فضای حضور و زندگی در لوس آنجلس با آن فرهنگ خوشگذرانی و آزادی حتی غیر قانونی را انتقال میدهد؛دقیقا همان شناختی که ما از لوس آنجلس در افکار عمومی میشناسیم.
هنگکنک – Sleeping Dogs
ساختمانهای بلند، دستفروش ها، بازارهای شبانه، نورهای نئون و صداها به شما تجربه قدم زدن در خیابانهای هنگکنگ را میدهد. گشتوگذار و رانندگی در خیابانهای هنگکنگ تجربهایاست که این بازی به شما میدهد. Sleeping Dogs جزو معدود بازیهایی است که به شما قابلیت گشتوگذار آزادانه در یک شهر در آسیای شرقی میدهد.
آمستردام – MAFIA III
گذر در کانالهای پیچ در پیچ آمستردام، سازههای باستانی و مناطق رنگارنگ معماری شهر و حتی کافیشاپ های معروف چیزهایی است که در بازی مافیا ۳ میتوانید از آمستردام پیدا کنید.
توکیو – Persona 5
در این بازی نه تنها در خیابانهای توکیو قدم میزنید بلکه توکیو را در سبک انیمههای ژاپنی میبینید؛ یعنی نهتنها بازسازی شهر بلکه سبک هنری مخصوص به کره نیز در این بازی ایفای نقش میکند.بازتولید شهر در سبک هنری کشور ایدهای است که در بازیهای شرقی نسبت به بازیهای غربی بیشتر دیده میشود و نقطه تمایز این بازیها محسوب میگردد.
موسکو – Metro 2033
مترو همیشه یکی از نمادهای موسکو و روسیه بوده است. مترو ۲۰۳۳ یک بازی پسا آخرالزمانی است که اتفاقا در داستان و روند این بازی اشاره زیادی به تبدیل شدن این متروها به پناهگاههای آخرالزمانی دارد. هرچند امکان گشتوگذار در این بازی مانند بازیهای قبلی نیست اما پیوند مترو و موسکو در این بازی و استفاده از این نماد در داستان به شکل جالبی صورت گرفته است.
دبی – Spec Ops: The Line
یکی از بهترین مکانها برای یک شهر پیشرفته که دچار طوفان شن فاجعهبار شده و آن را تبدیل به یک میدان نبرد بینظیر کرده میتواند دبی باشد. این ترکیب آخرالزمانی یک ژانر زیبا برای یک بازی مبارزهای ایجاد کرده و به شما امکان تیراندازی و انجام عملیات در دبی نابودشده توسط شنها را میدهد.
ونیز – Final Fantasy XV
هرچند نام ونیز در این بازی نیامده است، معماری ایتالیایی و شهر روی آب نشان میدهد که چقدر این محیط از ونیز الهام گرفته است. در این مورد نیز با یک شهر خیالی طرفیم که موبه مو با شهر واقعی در ارتباط نیست؛ اما با یک نگاه ساده و استفاده از انگارههای ذهنی، ونیز ایتالیا در ذهن شکل میگیرد و حال و هوای معماری ایتالیایی القا میشود.
میلان – Dark Souls
در بازی دارک سولز هیچ شهر واقعی وجود ندارد و در هر نسخه بازی از مناطق گوناگونی تشکیل شده که هر یک از داستان یا فیلم یا تخیل سازنده الهام گرفته است.
اما در بخشی از این بازی با شهر باشکوهی روبهرو میشوید که معماری خاص آن شما را یاد میلان قرون وسطا میاندازد. این شهر که در بازی به اسم Anor Londo شناخته میشود، بسیار در بین مخاطبان این بازی معروف شده است؛ زیرا فضای روشن و سفید آن و تضاد با دیگر بخشهای غمگین و تاریک بازی و تلفیق آن با داستانی تراژدیک نقش بسیار جدی را در به تعادل رسیدن فضای بازی ایفا کرده است. در واقع پس از گذشتن از فضاهایی که توسط هیولاها و مردگان احاطه شده، رسیدن به این شهر روشن و باشکوه حس متفاوتی را در هنگام بازی کردن برای شما ایجاد میکند.
یکی از ویژگیهای این بازی محتوای بسیار زیادی است که طرفداران این بازی از آن استخراج میکنند و با دیگران به اشتراک میگذراند. شاید به عنوان یک نوجوان در یک کشور دیگر یا حد اقل یک کشور غیراروپایی در هنگام بازی کردن متوجه اشاره این بازی به شهری مانند میلان نشوید؛ اما با دنبال کردن محتوای تولید کنندگان محتوا که به صورت اختصاصی برر روی این بازی فعالیت میکند از الهام گرفتن معماری چنین شهری از یک شهر واقعی مطلع میشوید و همین باعث شده تا این مسئله اثرگذارتر و بهیادماندنیتر شود و نسبت به سایر بازیها نقطه تفاوتی ایجاد کند و انگاره محکمتری را در ذهن مخاطب ایجاد کند.
تا اینجا حدود ۱۱ مورد از حضور شهرهای معروف در بازیهای ویدئویی را بررسی کردیم. این موارد برای برخی شهرها به شکل غیر متناسبی بیشتر است؛ برای مثال میتوانید لیستی از صدها بازی بیابید که داستان در نیویورک به وقوع پیوسته و روایت میشود. عدم حضور شهرهای ایرانی در بازیهای ویدئویی جزو موارد پیوست فرهنگی است که بسیار خود را نشان میدهد؛ زیرا به عنوان مثال شهری مانند اصفهان دارای بسیاری از المانهای لازم برای روایت یک داستان در حال و هوای این شهر است؛ هرچند این موضوع به این معنی نیست که به عنوان مثال شهرداری باید یک پروژه بازی بزرگ ایجاد کند. تقریبا این مسئله غیر منطقی و غیر شدنی است.
مسئله از قبل از این مورد شروع میشود. همانطور که در موارد بالا هم دیدیم در بسیاری از اوقات بازی به شما مستقیم نمیگوید شهر موجود در بازی از کدام شهر در دنیای واقعی الهام گرفته، بلکه هویتی که شهر برای خود تعریف کرده این را به مخاطب میگوید. همین که بگویند در یک بازی یک شهر وجود دارد که در بخشی از آن شهر آسمان خراشهای بزرگ خودنمایی میکند، احتمالا شما را به یاد نیویورک میاندازد، یا همین که بگویند در یک بازی شهری وجود دارد که شهر با بازارهای شبانه با لامپهای نئون تزیینشده شما را به یاد شهرهای آسیای شرقی میاندازد.
قدم اول این است که شهر ما نمادهای برجسته و البته ساده داشته باشد؛ بهعنوان نمونه نماد گنبدهای فیروزهای به این مورد نزدیک است. هرچه این نمادها با شهرهای دیگر قابل تفیکتر باشد و به خودی خود بتواند داستانی را نقل کند، امکان استفاده آن در این مسیر هموارتر میشود.
منظور از نقل داستان را میتوان برای همان مثال شهر نیویورک که آسمانخراشها و ساختمانهای بلند دارد بیان کرد. همین انگاره نشان میدهد احتمالا با شهری طرفیم که تجارت و گردش پول در آن نقش مهمی دارد.
بازارهای شبانه و لامپهای نئون میتواند به تنهایی داستان شبهای رمانتیک و مافیای مواد مخدر را تعریف میکندیا برای مثال متروهای بسیار عمیق میتوانند پناهگاههای آخرالزمانی و قدرت بمبهای اتم را به ذهن منتقل کنند.
ایجاد چنین ظرفیتهایی، نویسندگان و سازندگان چنین محصولاتی از قبیل فیلم و سریال و بازیهای رایانهای را ترغیب میکند تا به سراغ چنین شهری بیایند. ممکن است این مواجهه مثبت یا منفی باشد که پرداختن به آن در قدم بعدی ممکن است. در قدم اول اصلا باید چنین امکانی توسط تولیدکنندگان هویت شهری ایجاد شود تا بتوان قدمهای بعدی را نیز برداشت و این مسئله نیازمند برنامهریزی و داشتن نقشه راه است و بدون برنامه ریزی مشخص برای یک شهر در حال توسعه که مدام در حال تغییر و تحول است، رخ نخواهد داد.