وزیر امور خارجه کشورمان در بدو ورودش به مسکو (سهشنبه هفته گذشته) و متعاقب صحبتهای حسن روحانی و ولادیمیر پوتین به روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه راهبردی اشاره کرد و گفت: «در شرایط کنونی که تحولات عمدهای در سطح بینالمللی در حال وقوع است، ضروری است که گفتوگوها میان ما و دولت روسیه و سایر دوستانمان مثل دولت چین مرتب انجام شود.» محمدجواد ظریف در پاسخ به سؤالی درباره اینکه مارس سال آینده بیستمین سال توافقات ایران و روسیه است، آیا ایران برنامهای برای تمدید این توافق دارد؟ گفت: «تمدید قرارداد در دستور کار ماست و اگر دوستان روسی آماده باشند قرارداد بلندمدت دیگری داشته باشیم، قابلبررسی است و حتما تمدید قرارداد در دستورکار ما قرار دارد.» سفر ظریف به مسکو که به دنبال دیدار با نخستوزیر عراق در بغداد رخ داد، در شرایطی که ایران با تحریمها و فشارهای حداکثری آمریکا دستوپنجه نرم میکند، میتواند جبرانی برای کمبودهای اقتصادی ایران و با هدف جذب حمایت کشورهای همسایه در مقابله با آمریکا و اروپا صورت گیرد. موضوعی که ظریف هدف گفتوگوی یکساعته تلفنی خود با رئیسجمهوری روسیه را رایزنی درباره توافقی دانست که پیشتر و در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی منعقد و طی ۱۰ سال دو بار تمدید شده است. قراردادی که هشتماه دیگر 20 ساله و بار دیگر در قالب یک قرارداد جامع راهبردی درازمدت همچون قرارداد با چین و البته پس از تصویب مجلس از سر گرفته خواهد شد. اقداماتی که به عقیده کارشناسان بینالملل بهترین راهکار برای رهایی از بحرانهای ایران به شمار میآید؛ تقویت همکاریهای دوجانبه با قدرتهای برتر جهان (چین و روسیه) که میتواند زمینهساز توسعه در همکاری با کشورهای اروپایی نیز باشد.
ایران باید در پی همکاریهای دوجانبه باشد
این در حالی است که آمریکا از روابط ابرقدرتهای شرقی با کشورمان دل خوشی نداشته و در واکنش به انجام توافقات چین با ایران خواستار تعطیلشدن کنسولگریهای این کشور در آمریکا شده است. در مقابل وزارت امور خارجه چین نیز روز جمعه دستور به تعطیلی کنسولگری آمریکا در شهر چنگدو در استان سیچوان را داد؛ بیانیهای در وبسایت وزارت امور خارجه چین آمده است که مقامهای این کشور تصمیم پکن برای لغو مجوزش به فعالیت این کنسولگری را به اطلاع آمریکا رساندهاند. پاسخی مشروع از سوی پکن و در پاسخ به تصمیم اخیر آمریکا برای بستن کنسولگری چین در شهر هیوستن که نشان از شدت وخامت روابط این دو کشور دارد. چین عنوان کرده است که وضعیت فعلی با آمریکا چیزی نیست که او خواستارش باشد و مسئولیت این شرایط کاملا به عهده آمریکاست. از طرفی ماده 6 معاهده میان ایران و روسیه که بر همکاری دو کشور در حوزه انرژی، ازجمله هستهای اشاره کرده است و تصریح میکند که طرفین به گسترش مناسبات درازمدت و متقابلا مفید خود بهمنظور تحقق طرحهای مشترک در زمینههای حملونقل، انرژی ازجمله استفاده صلحجویانه از انرژی هستهای، احداث نیروگاههای اتمی، صنایع، علوم، فنون، کشاورزی و بهداشت عمومی مساعدت خواهند کرد، بهعنوان نقطه تحولی در دیپلماتیک ایران و روسیه محسوب میشود. توافقی که از ابتدای امر که به سال 1379 (برابر با 12 مارس 2001) برمیگردد، مخالفانی داشته و باعث واکنش آمریکاییها در آن سال نیز شده است. به عبارتی انعقاد این توافق که در زمان دولت جورج دابلیو بوش نیز رخداده، مبنی بر این بود که ایران و روسیه قصد دارند نفوذ آمریکا در منطقه را محدودتر کنند و از طرفی احتمال خریدوفروش تسلیحات نظامی میان این دو کشور از طریق این قرارداد بالا برود. موضوعی که آمریکا را در آن زمان نگران کرد و امروز تمدید دوباره این قرارداد بار دیگر او را به فکر انداخته است و مطمئنا واکنشهایی را از سوی این کشور همانند واکنش به قرارداد 25 ساله ایران و چین در پی خواهد داشت. ایالاتمتحده در همه زمانها به دنبال ایجاد محدودیت اقتصادی برای ایران بوده است و هرگونه رابطه کشورها با ایران را نفی و خلاف قوانین و سیاستهای کلی خود عنوان کرده و میکند. از طرفی ایران نیز برای مقابله با سیاستهای یکجانبه آمریکا و رفع مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها چارهای جز همکاریهای دوجانبه و راهبردی ندارد.
در مقابل تخلفات کشورها از اقدام متقابل استفاده میشود
این تقابلات اما تا جایی ادامه پیدا کرده است که ایالاتمتحده از راهکارهای نظامی نیز در نشان دادن قدرت خود بر ایران استفاده میکند. دونالد ترامپ زیربار فشار افکار عمومی داخلی و به دلیل ناتوانی در مهار بحرانهایی چون شیوع کرونا، اعتراضات ضدنژادپرستی، بیکاری گسترده و روزافزون، شکست تجاری در رقابتهای بینالمللی بهویژه در مواجهه با چین و… دچار نوعی سردرگمی در تصمیمگیریهای اساسی شده و اظهارات و اقدامات این روزهای او و کابینهاش بیش از آنکه نتیجه عقلانیت راهبردی باشد، جایگاه او و کشورش را با چالشهای شکنندهای روبهرو کرده است. اتفاقی که پنجشنبه دوم مرداد از سوی دو جنگنده آمریکایی از نیروهای سنتکام و با نزدیکشدن آنها به هواپیمای ایرباس مسافربری A310 خطوط هوایی ماهان ایر در مسیر تهرانبیروت شکل گرفت، ازایندست تصمیمات نادرست و تنشزای ترامپ در مقابله با ایران است. رفتار تحریکآمیزی که هدف مشخصی نداشته و تنها به دنبال قدرتنمایی آمریکا در منطقه بوده است که البته با واکنشهای بسیاری علیه ترامپ ناکام ماند. وزیر امور خارجه ایران، مزاحمت جنگندههای آمریکایی برای پرواز ماهان را بیقانونی توصیف کرده و گفت: «قانونشکنان را باید متوقف کرد قبل از اینکه فاجعه بیافرینند.» محمدجواد ظریف در صفحه توییتر خود با اشاره به حضور غیرقانونی نظامیان آمریکا در منطقه «التنف» واقع در شرق سوریه، نوشت: «آمریکا بهصورت غیرقانونی سرزمین یک کشور دیگر را اشغال میکند. این گستاخی برای انباشتن بیقانونی روی بیقانونی است. قانونشکنان باید قبل از اینکه فاجعه درست شود، متوقف شوند.» این در حالی است که سخنگوی شورای نگهبان معتقد است علاوه بر پیگیریهای حقوقی مرسوم در ماجرای تعرض به هواپیمای ماهان، باید نسبت به این اقدام آمریکاییها واکنش متقابل نشان دهیم. عباسعلی کدخدایی در صفحه خود در توییتر به موضوع تعرض جنگندههای آمریکایی به هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت هواپیمایی ماهان واکنش نشان داد و نوشت: «در مقابل تخلفات کشورها علاوه بر پیگیری حقوقی، لازم است از اقدام متقابل نیز استفاده شود؛ چراکه ذات اقدامات حقوقی مستلزم طی زمان طولانی است. اقدام تروریستی رژیم آمریکا علاوه بر تعقیب حقوقی که مقامات محترم دولت تأکید کردند، مستلزم اقدام متقابل نیز هست.» بااینحال تمامی این موضوعات از قرار داد 25 ساله با پکن تا تمدید توافق 20 ساله با مسکو و واکنشهای اخیر آمریکا به آنها و تحرکات او در منطقه، همگی نشان از نوعی ارتباط میان آنهاست. آنچه مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با «اصفهانزیبا آنلاین» بر آن تأکید دارد و معتقد است که همه این اتفاقات در یک بازه زمانی معنادار است و با یک هدف ازپیشتعیینشده رخ داده است.
قرارداد 25 ساله با چین یک چارچوب رسانهای دارد
این استاد دانشگاه با اشاره به موضوع قرارداد 25 ساله میان ایران و چین میگوید: «آنچه اکنون در فضای رسانهای و در خصوص این قرارداد وجود دارد، بیشتر بیان یک اراده در جهت امضای یک قرارداد 25 ساله با چین و تمدید قرارداد با روسیه است. این در حالی است که هنوز هیچکدام از این جهتگیریها از سوی منابع رسمی مسکو و پکن بهصورت جدی و در مسیر ایجاد یک وحدت استراتژیک شکل نگرفته است. ایران سالهاست که میخواهد به سازمان همکاری شانگهای بپیوندد و در یک سازمان تعریفشده با اساسنامهای مشخص در کنار چین و روسیه و کشورهای شرقی نگاه به شرق را در دستگاه سیاست خارجی خود قوام بخشد؛ اما دو کشور چین و روسیه هیچگاه همراهی با ایران را در پیوستن به شانگهای معنادار نکردند؛ لذا آنچه روی کاغذ و بهعنوان پیشنویس منتشر و از آن سخن به میان میآید تا حدودی میتواند در چارچوب دیپلماسی رسانهای، خود را به نمایش بگذارد که البته با این معنا آرامآرام اثر رسانهای خود را از دست میدهد.» مطهرنیا ادامه میدهد: «ایران هماکنون تحتفشارهای بسیار سهمگین تحریمهای حداکثری آمریکا قرار دارد. از طرفی تحرکات رژیم صهیونیستی در منطقه و پذیرش مسئولیت برخی از حملات بیرون از مرزهای ایران و حتی درون مرزها از سوی این کشور و بهصورت تلویحی ایران را به چالشهای عمدهای کشانده است. سفر روز جمعه مارک الکساندر میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالاتمتحده آمریکا به اسرائیل و مذاکرات نظامی امنیتی خود نشاندهنده جدیبودن این موضوع است. در چنین فضایی دیپلماسی ایران باید در جهت ایجاد یک فضای پشتیبانیکننده با کشورهای شرقی خود برآید. درنهایت با این شرایط میتوانیم بگوییم که همه اینها در یک بازه زمانی و با یکدیگر معنا پیدا میکنند؛ اما در اینکه میزان این ارتباطات تا چه اندازه است، باید به آن اندیشید.»
قراردادهای بینالمللی در جهت ردوبدل امتیازات است
این کارشناس بینالملل با اشاره به ارتباط سفر ظریف به مسکو و گفتوگوی تلفنی او با پوتین و دیدارش با سرگئی لاوروف و از آنطرف گفتوگوهای ترامپ با پوتین و به فوریت آن تهدید هواپیمای مسافربری ایران، میگوید: «به ادعای سنتکام هواپیمایی ماهان از مسیر حرکت هواپیماهای مسافربری خارج شده بود و به همین خاطر مورد هجمه جنگندههای نظامی آمریکایی قرار گرفت. آمریکاییها مدعی هستند که بر اساس موازین بینالمللی عمل کردهاند. آنچه ایران میگوید این است که این اقدام تنها یک عمل تروریستی از سوی آمریکا بوده و صحبتهای سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به همراه توییت محمدجواد ظریف و همچنین معاون بینالملل قوه قضائیه همگی بیانکننده این معناست.» او ادامه میدهد: «درواقع این اتفاقات و نقطه نظرات دراینباره نشان میدهد که درست است مذاکراتی از سوی روسیه و چین با ایران انجام میشود، اما هماهنگیها در جهت ردوبدل امتیازات اساسی قدرتهای بزرگ با یکدیگر و پایتختهای پکن، مسکو و واشنگتن و همراهی کشورهای اروپایی است و این بدان معناست که هر چه ایران بیشتر میکوشد تا یک حرکت سازنده در جهت ایجاد یک اتحاد معنادار در منطقه و نظام بینالملل به وجود آورد، معادات بیشتری در خارج از مرزهای ایران و از طریق این معاهدات بینالمللی رقم می خورد.»
ایران و لزوم نگاه به درون
به گفته مطهرنیا، ایران باید به جای نگاه به شرق و غرب نگاه به درون را با ایجاد یک انسجام درونی ناشی از یک تحول عظیم در عرصه سیاست داخلی پیگیری کند تا با توجه به داشتهها و انباشتههای درونی خود و تکیه بر ملت بتواند شعارهای برخاسته از ارزشهای ملی را بار دیگر احیا کند. او میگوید: «به نظر میرسد این جهتگیریها اگر هم به امضای قراردادی منجر شود، چالشهای بسیاری در پکن، تهران و نظام بینالملل به وجود خواهد آورد. 20 سال است که یک پیمان استراتژیک میان روسیه و ایران به امضا رسیده است. بهزعم وزیر امور خارجه ایران در پی تمدید این قرارداد 20 ساله و به قول کاظم جمالی، سفیر ایران در مسکو بهروزکردن این قرارداد در چارچوب همکاریهای تهران مسکو شکل گرفته است. پرسش اینجاست که در 20 سال گذشته کدامیک از تحرکات روسیه در جهت ایجاد فضای همکاری استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران بوده است. s300 ها، نیروگاه بوشهر یا تحرکات دیگری که در همکاری نظامی بین ایران و روسیه در سوریه وجود دارد؟ اکنون خبرهایی شنیده میشود که روسها نیروهای ایران را از بلندیهای جولان به عقب میرانند و نیروهای خود را جایگزین آنها میکنند. این خبرها اگر صحت داشته باشد و تأیید شود، نشان میدهد که ظریف با پوتین به یک توافق نهایی با ترامپ رسیده است و در مقابل آمریکا و روسیه به ردوبدل کردن امتیازات به نفع خود پرداختهاند. بنده بارها گفتهام که اولیت در استراتژی آمریکا ایران است، اما اولویت استراتژیک آمریکا چین است و دلیل اینکه هر دو موضوع را همیشه مطرح میکند این است که آمریکا برای بسط قدرت خود به نظام بینالملل و عبور از اروپا به آسیا نیاز به این راهکار دارد.» به هر ترتیب آمریکا در حال رصد تحرکات تهران، پکن و مسکو است و مطمئنا در راستای ایجاد یک جبهه آمریکایی در مقابله با چارچوبهای این توافقات بهخصوص موضوع جاده ابریشم جــدید نهتنها ایران بلکه پکن و مسکو را مدنظر میگیرد.




