فراز و فرودهای تعامل ایران و مسکو

دور جدید روابط دیپلماتیک ایران با تأکید بر اولویت سیاست همسایگی و منطقه‌ای و بر مبنای گفت‌وگوهای دوجانبه و چندجانبه دردولت سیزدهم آغاز شده است. تعاملاتی که این روزها بر پایه سفــرهای منطقه‌ای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان می‌چرخد و موضوع تحولات مرزی شمال غربی ایران نیز پایه ثابت دیدارهای او با همتایانش در کشورهای میزبان بوده است.

تاریخ انتشار: ۲۱:۴۲ - سه شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه

بغداد اما اولین مقصد امیرعبدالهیان بود و به دنبال آن مسکو، بیروت و دمشق دیگر میزبانان او در این دور از سفرهایش بودند. اما سفر دیپلمات ارشد ایران به مسکو در تاریخ 13مهر ماهیت استراتژیک داشت و حول موضوعات مربوط به قفقاز جنوبی، تعامل ایران با ارمنستان زیر سایه آذربایجان و البته موضوع برجام و احیای آن رقم خورد و بر سر ابتکار ایجاد اتحادیه 3+3 نیز بحث شد. پیشنهادی از سمت مسکو به منظور همکاری در زمینه‌های امنیتی و مبادلات اقتصادی کشورهای روسیه، ایران و ترکیه با سه کشور آذربایجان، گرجستان و ارمنستان که طبق شنیده‌ها تا اندازه‌ای مورد استقبال و موافقت ایران نیز قرار گرفته است. در شرایطی که اولویت سیاست خارجی ایران متوازن و با تمرکز بر همسایگان پیش می‌رود، روسیه از جمله کشورهایی است که جایگاه مهمی در رویکرد نگاه به شرق ایران دارد؛ آن هم در موقعیتی که ایران از لحاظ پرونده هسته‌ای و تحریم‌های آمریکا دچار چالش است. جعفر قناد باشی، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفت‌و‌گو با «اصفهان زیبا آنلاین» از تعاملات اخیر تهران و مسکو گفت و مواضع و رویکردهای دو طرف را در رابطه با تنش‌های قفقاز جنوبی بررسی کرد. به گفته این تحلیلگر بین‌الملل اهداف ایران در رابطه با روسیه گسترده‌تر از رفع مناقشات منطقه‌ای است. مشروح این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

در سفر وزیر خارجه‌ ایران به مسكو، تحولات و تحرکات قفقاز جنوبی مورد بررسی قرار گرفت، به نظر شما روسیه چه نقشی در کاهش این تنش‌ها و کمک به ایران دارد؟

موضوع سفر وزیر امور خارجه ایران به مسکو به‌هیچ‌وجه با هدف درخواست کمک یا حمایت از ایران نبوده و نیست. بلکه صحبت از تبادل نظرات و اطلاعات در خصوص تنش‌ها در مرزهای دو کشور ایران و آذربایجان است. البته ایران انتظار ندارد که روسیه بتواند در مساعد کردن این شرایط کمکی کند. بلکه با توجه به اشرافی که این کشور بر سیاست‌های این منطقه و البته روابطی که با کشورهای ناحیه قفقاز دارد، می‌تواند یک موضع موافق برای حل این مسائل گرفته و درصدد تنش‌زدایی حرکت کند؛ آنچه مطمئنا در پایان‌دادن به این مناقشات مؤثر خواهد بود. از سویی حتی اگر روسیه سیاستی خلاف این امر مد نظرش باشد، بدان معنی نیست که جمهوری اسلامی ایران سیاست‌های خود را در قفقاز اعمال نکند. بنابراین هدف از این دیدارها مشاوره و تبادل نظر با توجه به حسن هم‌جواری است تا کشورهای همسایه اطلاعات بیشتری از مواضع یکدیگر در این قضیه داشته باشند.

نظر شما در رابطه با پیشنهاد مذاکرات 3+3 با حضور ایران، ترکیه، روسیه، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان چیست؟ اصلا با توجه به تنش‌ها و رقابت میان این کشورها، این موضوع شدنی است؟

معمولا اصل مذاکره با هر ترکیبی خوب است. اما اینکه شرایط این مذاکره چیست و چه موضوعاتی در آن مورد بررسی قرار می‌گیرد، بسیار مهم است. مسائلی که طرف‌های مذاکره‌کننده را وادار می‌کند، قبل از موافقت با چنین پیشنهادی از همه جوانب و ابعاد آن اطلاع پیدا کنند و با آگاهی کامل در خصوص اثرات این مذاکرات به آن بپردازند. اینکه آیا این موضوع شدنی است یا خیر، باید گفت بله، شدنی است. در ابتدا شاید مذاکرات تنها میان یک یا دو کشور صورت گیرد؛ اما به مرور زمینه برای مذاکره میان کشورهای بیشتر فراهم می‌شود. در حال حاضر برخی از این کشورها با یکدیگر اختلاف دارند؛ اما سیاست آن‌ها کم‌کم و در راستای حل این اختلافات پیش خواهد رفت. آن هم کشورهایی که دارای روابط و تعاملات جاری اقتصادی و تجاری با یکدیگر هستند. برای مثال در سال‌های گذشته ایران و عربستان وارد یک مخاصمه جدی شدند، اما حالا با یکدیگر بر سر میز مذاکره نشسته‌اند. لذا اینکه ما بگوییم به هیچ وجه روابط با کشورهای منطقه به سمت بهبودی پیش نخواهد رفت، رویکرد غلطی است. طبیعتا مذاکرات می‌تواند هر مشکلی را حل کند.

نظر خود را در رابطه با رویکرد اصلی روسیه در خصوص منطقه قفقاز جنوبی بگویید. چرا مسکو در مقابل تنش‌های اخیر این منطقه سکوت اختیار کرده است؟

روسیه با توجه به تحریم‌های شدید آمریکا علیه خود، دارای یک رویکرد دفاعی در منطقه و نسبت به ایالات متحده است. او تلاش می‌کند ناتو را به مرزهای جنوبی خود بکشاند تا کشورهای جنوبی‌اش به عضویت ناتو درآیند. از طرفی روسیه همچنان به حفظ اقمار شوروی سابق همچون ارمنستان، گرجستان و آذربایجان که یک زمانی جزو خاک شوروی سابق بودند، علاقه دارد و از گرایش آن‌ها به سمت غرب نگران است. درحال حاضر دغدغه اصلی مسکو چرخیدن آذربایجان به سمت اسرائیل یا ترکیه است. چراکه آن‌ها توانمندی بیشتری دارند تا آذربایجان را زیر تسلط خود در آورند تا روسیه. روسیه توان خود را در عدم حفظ کشورهای اقماری‌اش در گذشته نشان داده است. این‌طور نیست که روسیه قدرت نامحدودی داشته و اراده‌اش در این باره نامحدود باشد. البته این بدان معنی نیست که روسیه همچنان به دنبال مقاصد استعماری‌اش است. بلکه رویکرد اصلی این کشور جلوگیری از اعمال سیاست‌ غربی‌هاست که با استفاده از تبلیغات وسیع، بدبینی شدیدی را علیه روسیه ایجاد می‌کنند.

برخی از کارشناسان معتقدند این اختلاف دیدگاه‌ها در قفقاز و در تقابل با ایران و به سود روسیه است. آیا شما با این تحلیل موافقید؟

شاید در بعضی مواقع به سود روسیه باشد و در بعضی مواقع به ضررش. اگر روسیه به قدرت‌های غربی در نفوذ به منطقه کمک کند، مطمئنا به ضرر او تمام خواهد شد. زمانی این موضوع به نفع روس‌ها تمام می‌شود که کشورهای منطقه قفقاز در عدم ارتباط با ایران تضعیف و نیاز به روسیه احساس شود. البته بسته‌شدن راه‌های تجاری از طریق کریدور شمال‌جنوب به ضرر این کشور نیز خواهد بود و رابطه با ایران در هر شرایطی برای روسیه مفید است. به عبارتی تمام این سیاست‌ها در کنار هم معنا پیدا می‌کند. هر کشوری با سیاست یک‌سویه نمی‌تواند اهداف منطقه‌ای و بین‌المللی خود را دنبال کند. مجموع اهداف کشورها به‌خصوص کشورهای یک منطقه و همسایه تا حد ممکن در کنار هم تحقق پیدا می‌کند. کما اینکه سیاست ایران نیز همچون روسیه عدم نفوذ غربی‌ها و به‌خصوص رژیم صهیونیستی به شمال غربی کشورمان است.

از هم‌سو بودن ایران با روسیه درخصوص عدم نفوذ اسرائیل به قفقاز گفتید. رویکرد کلی ایران در همراهی و همکاری با قدرتی که نمی‌توان آن را به صورت مطلق جدای از آمریکا و رژیم صهیونیستی دانست، چیست؟

اگر بخواهیم زاویه نگرش واقعی و منصفانه‌ای به این موضوع داشته باشیم، باید بگوییم که بسیاری از کشورها با این سه کشور یا با اکثر کشورهای جهان در تعامل‌اند. کمتر کشوری را پیدا می‌کنید که با این کشورها در ارتباط نباشد. سیاست‌های روسیه به ما ارتباطی ندارد. اگر ما با روسیه رابطه نزدیک داشته باشیم، روسیه ناگزیر نیست روابطش را با تمام کشورهای جهان قطع کند. این رویکرد غلط است؛ آنچه رسانه‌های غربی در ذهن ایرانی‌ها ایجاد کرده‌اند. از طرفی سیاست کلی ایران هم این نیست که به سمت کشورهایی کشیده شود که با هیچ کشوری در دنیا ارتباط نداشته باشد. ما روسیه را به طور کامل می‌شناسیم و هیچ‌گاه به روابط خفت‌بار با این کشور تن نمی‌دهیم. همان‌طور که با چین، انگلیس و فرانسه، رابطه اقتصادی،فرهنگی داریم، اما آن‌ها همچنان از آمریکا در خصوص تحریم‌ها علیه ایران حمایت می‌کنند. در خصوص روسیه نیز همین‌طور است. در واقع تبلیغات سنگین و گسترده غرب این‌گونه وانمود می‌کند که ایران زیر سلطه روسیه است. همان‌طور که این موضوع را در خصوص رابطه ایران با چین نیز بارها شنیده‌ایم. در حالی که این‌طور نیست و جمهوری اسلامی ایران یک سیاست مستقل را دنبال می‌کند.

از جمله موضوعاتی که در رابطه تعامل اخیر ایران و روسیه شنیده شده است، یارگیری ایران در پیش‌بینی جنگ احتمالی در قفقاز است. نظر شما چیست؟ آیا این رویکرد حقیقت دارد یا سیاست ایران فراتر از تحولات مرزی یا تأمین امنیت منطقه‌ای در مقابله با رژیم صهیونیستی، همچون مذاکرات وین است؟

ما به سمت جنگ یا یارگیری پیش نــمی‌رویم. بــرگزاری مــانور ســپاه ایران هم تنها یادآوری قدرت ایران به برخی از کشورها بود، نه پاسخ پشیمان‌کننده‌ به کشورهای همسایه شمال غربی ایران. در همه جای دنیا هدف از برگزاری رزمایش یا مانورهای نظامی، یادآوری قدرت نظامی و توانمندی دفاعی و البته جلب توجه مردم آن کشور است. از سویی این تصور باید وجود داشته باشد که ایران تحت تحریم‌های ظالمانه آمریکا توانایی خود را از دست نداده است. ایران حتی اگر با کشورهای همسایه خود وارد جنگ شود، باز هم می‌تواند پاسخ آن‌ها را بدهد. ایران کشوری است که آمریکا نیز جرئت نمی‌کند نگاه نظامی به آن داشته باشد. لذا ما دنبال یارگیری نیستیم. البته که دوست داریم در جای جای جهان متحدان بیشتری داشته باشیم.

از تأثیر این روابط (ایران و روسیه) بر مذاکرات وین بگویید. نقش مسکو در راستای احیای این توافق‌نامه چیست؟

مذاکرات وین، مذاکراتی است که آمریکا از آن خارج شد و اروپا نیز در تحریم علیه ایران، همچنان پافشاری کرد. به عبارتی عامل توقف برجام ابتدا آمریکا و پس از آن فرانسه، انگلستان بود. در این میان چین و روسیه اما هرگز بر ادامه تحریم‌ها بر علیه ایران تأکید نکردند. لذا زمانی که ایران با روسیه وارد روابط گسترده‌تری می‌شود، با یکی از طرف‌های برجام که اصراری به ادامه تحریم‌ها ندارد، مواجه است. بنابراین منطق هم ایجاب می‌کند ایران با این کشورها که موضعی بر علیه ایران ندارند به تعامل سازنده بپردازد. در عین حال هم‌سو‌بودن با ایران به سود روسیه نیز هست.

در آخر بهترین رویکردی که ایران می‌تواند در کاهش تنش‌های منطقه‌ای از خود نشان دهد، چیست؟ سفرهای وزیر امورخارجه ایران به کشورهای روسیه، لبنان و سوریه تا چه اندازه در حفظ قدرت و امنیت منطقه‌ای کشورمان مؤثر خواهد بود؟

ما باید به همه نشان دهیم که ما آسیب‌ناپذیریم و به قدرت‌هایی که تهدید یا خطایی علیه کشورمان و مرزهای ایران نشان می‌دهند، پاسخ دندان‌شکنی خواهیم داد. این نمایش قدرت و حفظ قدرت برای ایران یک ضرورت است؛ آنچه قسمتی از آن را سپاه، ارتش و نیروهای مسلح به نمایش گذاشت. از سویی ایران نباید مسئله را پیچیده‌تر از آن چیزی که هست، کند. آن‌طور که ترکیه با حمایت از آذربایجان یا با برگزاری مانور مشترک با پاکستان موجب پیچیده‌شدن فضا شده است. حل‌شدن این مناقشات تنها از طریق مذاکره ممکن است. اینکه حسن نیت خود را نشان دهیم. ایران باید به دنبال گشایش کانال‌های تجاری و جهانی خود باشد؛ سیاستی که در شرایط تحریمی ایران به نفع مردم و منافع ملی است.