تا جایی پیش از آغاز بهکار بایدن در کاخ سفید، وزرای امور خارجه کشورهای عضو برجام، آلمان، فرانسه و انگلیس سه شنبه هفته گذشته (4 آذر) برای گفتوگو درباره اتخاذ رویکردی مشترک با رئیس جمهور منتخب آمریکا نسبت به احیای برجام با یکدیگر دیدار کردند. این در حالی است که بایدن با معرفی وزیر امور خارجه، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی خود که میانهروترینهای حزب دمکرات هستند، درصد احتمال بازگشت آمریکا به توافقات و قطعنامههای بینالمللی را که ترامپ آنها را نادیده یا از آنها خارج شده بود، بالا برده است. از طرفی رئیس جمهور کشورمان از دولت آتی آمریکا خواسته است در اولین قدم سیاستهای ترامپ را نسبت به ایران با صراحت محکوم و سیاستهای نادرست دولت قبلی را جبران کند. حسن روحانی با اعلام اینکه سیاست ایران «تعهد در برابر تعهد؛ اقدام در برابر اقدام؛ کاهش تنش در برابر کاهش تنش است»، نشان داد که هر توافق یا مذاکرهای دوطرفه است و نمیتوان تنها از یک طرف انتظار عقبنشینی داشت. در این میان، اما نباید از موانعی که بر سر راه بازگشت آمریکا به برجام و تغییر رویکردهای این کشور وجود دارد، چشمپوشی کرد. برنامه موشکی ایران و شروطی که هر دو طرف ایران و آمریکا برای این توافق مد نظر دارند و البته مواضع رژیم صهیونیستی، عربستان، امارات و بحرین به آمریکا در خصوص ایران نیز مطمئنا در روند این موضوع مشکل ساز خواهد بود. پژمان میرکریمی، استاد دانشگاه و تحلیلگر حقوق بینالملل در گفتوگو با «اصفهان زیبا» به تحلیل و بررسی سیاستهای احتمالی دولت جدید آمریکا پرداخت و معتقد است دولت بایدن برای بازگشت به برجام با متحدین منطقهای و بینالمللیاش مذاکره و مشاوره خواهد کرد و تمامی اقدامات او در راستای سیاستهای کلان آمریکا در خاورمیانه و جهان خواهد بود. این گفتوگو را میخوانیم.
با پیروزی جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آینده آمریکا، احتمال بازگشت آمریکا به تعهدات و توافقات بینالمللی قوت گرفته است، با این پیشبینی چه تغییراتی در معادلات جهانی بهوجود خواهد آمد؟ آیا بایدن میتواند با اعمال سیاستهای جدید، بار دیگر رهبری جهان را در رقابت با روسیه و چین به دست گیرد؟
معادلات بینالمللی در دوران دونالد ترامپ دستخوش یک تحول اساسی شده بود. اقداماتی چون خروج از توافق پاریس، برجام و برخی از معاهدات و سازمانهای بینالمللی و همچنین نقض تعهد آمریکا در تأمین امنیت اروپا توسط ناتو به واسطه کاهش بودجه ناتو و تغییر تراز تجاری با اروپا و چین توسط ترامپ، بهتدریج آمریکا را در تقابل با همپیمانان سابق خود قرار داد و همین مسئله باعث شد این کشور در شورای امنیت و دیگر مجامع بینالمللی در انزوا قرار گیرد. در حقیقت اتحادیه اروپا، چین، روسیه و برخی از کشورها هرکدام با انگیزههای متفاوتی سعی کردند تا آمریکا را در این راه همراهی نکنند و همین موضوع آن را در یک انزوای بینالمللی آشکاری قرار داد که بارزترین نمود آن عدم همراهی کشورهای عضو برجام با آمریکا در شورای امنیت و همچنین ماجرای فعالسازی مکانیزم ماشه بود. هم اکنون مواضع اتخاذی جو بایدن دقیقا برخلاف ترامپ است. بایدن به جهانیشدن اعتقاد و التزام راسخ دارد. بنابراین یقینا ما شاهد بازگشت آمریکا به سازمانها، عهدنامهها و توافقات بینالمللی خواهیم بود که این رویکرد میتواند بار دیگر، جایگاه راهبری و کدخدایی را به آمریکا بازگرداند.
بایدن بارها و پیش از پیروزی در انتخابات نیز از بازگشت آمریکا به برجام صحبت کرده است. آیا برگشت به معاهده برجام یا دیگر معاهدات و توافقات بینالمللی که دونالد ترامپ آنها را نادیده گرفت یا از آنها خارج شد به راحتی امکانپذیر و در مدت زمان کوتاه صورت خواهد گرفت؟ چه الزامات یا موانعی برسر راه آمریکا برای ورود دوباره به این تعهدات بینالمللی (به خصوص برجام) وجود دارد؟
بازگشت به این معاهدات توسط آمریکا قطعا سخت نخواهد بود، اما مقوله برجام متفاوت است. زیرا این احتمال قوی وجود دارد که بایدن قبل یا بعد از بازگشت به برجام همان فشارهای حداکثری ترامپ را ادامه دهد تا برخی موارد از جمله سامانههای موشکی، فعالیتهای نظامی برون مرزی و مسئله حقوق بشر در ایران را در قالب برجام به مذاکره بگذارد که اگر ایران نپذیرفت، بایدن میتواند با ایجاد اجماع بینالمللی نسبت به فعالسازی مکانیزم ماشه در شورای امنیت اقدام کند. البته این روند به سرعت و در کوتاهمدت انجام نخواهد شد و منوط به مذاکرات است. مگر آنکه جمهوری اسلامی ایران حاضر به مذاکره بر روی موارد خارج از برجام با آمریکا نشود.
نظر شما از انتخاب سه گزینه میانهروی کابینه بایدن در جایگاه وزیر امور خارجه، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی آمریکا توسط بایدن چیست؟ آیا حضور آنها در دولت آمریکا میتواند به بازسازی روابط این کشور با جهان به خصوص مذاکره با ایران بینجامد؟
بله، حضور احتمالی گزینههای میانهرو در کابینه بایدن میتواند روابط آمریکا با جهان را بهبود و تقویت بخشد و این مسئله تفاوت اصلی بایدن و ترامپ در حوزه بینالملل است. در واقع اعضای کابینه بایدن را باید بیشتر قانونمدار دانست تا میانهرو. آنها با اشراف بیشتر بر واقعیتهای بینالمللی میتوانند در صفحه شطرنج بینالملل، حرکتهایی را انجام دهند که در نتیجه آنها و در سایه حرکتهای اجماعی و البته هماهنگ با اتحادیه اروپا، چین و روسیه، میتوانند قطعنامههایی را در شورای امنیت تصویب کنند که در انزوا امکانش وجود نداشت.
آیا دمکراتها در آمریکا با سیاست خارجی بایدن در خصوص بازگشت به برجام موافق هستند؟
همانطور که میدانیم بیشترین تحریمها و قرار گرفتن پرونده ایران در ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد در زمان باراک اوباما انجام شد. ازهمینرو، قطعا دمکراتها با بازگشت آمریکا به برجام مخالف نبوده و البته با اصرار بر روی مقوله سامانههای موشکی، حضور نظامیایران در منطقه و مقوله مهم حقوق بشر با بازگشت به برجام موافقت خواهند کرد.
بایدن با معرفی کابینه خود نشان داد که بیش از اندازه میخواهد میانهرو باشد. رویکردی که فی مابین رویکرد باراک اوباما و دونالد ترامپ هم نیست. نظر شما چیست؟
معادلات دنیای امروز و شرایط آمریکا با زمان اوباما و حتی با سالهای اولیه ترامپ نیز متفاوت است و نمیتوان بایدن را چیزی میان اوباما و ترامپ دانست. اما در نگاه کلان، همه آنها یک موضع مشترک با راهکارهای متفاوت پیرامون جمهوری اسلامی ایران دارند.
آیا ممکن است بایدن تحت تأثیر فشارهای رژیم صهیونیستی، عربستان، بحرین و امارات در بازگشت به برجام و در فشار به ایران قرار گیرد و راهبرد خود را در این باره فراموش کند؟
یقینا دولت بایدن برای بازگشت به برجام با متحدین منطقهای و بینالمللیاش مذاکره و مشاوره خواهد کرد. او سعی میکند آنها را قانع کند تا با حفظ تحریمها یا تعهد به حفظ منافع آنها در خصوص ایران تصمیم بگیرد. بایدن به آنها اطمینان خواهد داد که بازگشت آمریکا به برجام در جهت سیاستهای کلان آمریکا در خاورمیانه و جهان خواهد بود.
به نظر شما نگاه و سیاست بایدن نسبت به خاورمیانه و روابط با کشورهای این منطقه چیست؟ (آنچه دونالد ترامپ آن را در قالب عادیســـــازی روابــــــط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه به راه انداخت و توافقاتی را با آنها انجام داد.)
یقینا اقدامات ترامپ در عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل همــــــواره مورد تأیید همه رؤسایجمهور آمریکا بوده و خواهد بود. کما اینکه همه رؤسایجمهور آمریکا به عادیسازی روابط مصر و اسراییل پایبند بودند و برای حفظ این روابط تلاش کردهاند وحالا نیز همین سیاست را در مورد این قبیل اقدامات ترامپ تداوم خواهند بخشید. اگرچه رژیم صهیونیستی، عربستان و متحدان منطقهای آمریکا از بازگشت او به برجام ناخشنودند و با آن مخالفت خواهند کرد، اما این نمیتواند مانع یا ناقض عادیسازیهای انجام گرفته میان اسراییل و برخی کشورهای عرب تلقی شود.
اخیرا امارات ممنوعیت صدور ویزا برای 13 کشور را که ایران نیز جزو آنهاست، صادر کرده و ولیعهد عربستان نیز دیدارهایی را با وزیر امور خارجه آمریکا و نخست وزیر رژیم صهیونیستی پشت سر گذاشته است. این اقدامات آیا نشانه ترس از تزلزل موقعیت آنها در منطقه و رویکردهای دولت آینده آمریکا نسبت به ایران و در خصوص برجام است یا برنامه ریزی برای فشار به ایران را دارند؟
عربستان معتقد است که کاهش فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی میتواند به شکست احتمالی عربستان در رقابت منطقهایاش بینجامد و عادیسازی روابط جمهوری اسلامی با عموم کشورها از مشروعیت هرگونه تقابل نظامی احتمالی با ایران خواهد کاست و با این اقدام از سوی آمریکا این کمپین عربستان اسراییل امارات نیز شکست خواهد خورد.
بررسی شما از نشستهای اخیر تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) با موضوع اقدامات هستهای ایران و ارسال بیانیه آنها به سازمان بینالمللی انرژی هستهای در خصوص عدم تعهدات ایران به برجام چیست؟
تروئیکای اروپایی حالا که از رفتن ترامپ مطمئن شدهاند، با این اقدام سعی دارند تا زمینه فشار را برای توسعه گفتوگوهای درون برجامی با جمهوری اسلامیایران ایجاد کنند. آنها بدون توجه به اینکه جمهوری اسلامیایران به واسطه اعمال سیاست فشار حداکثری نهتنها از منافع اقتصادی پیشبینی شده در برجام برخوردار نشد، بلکه دچار شدیدترین فشارها و بحرانهای اقتصادی نیز شد، خواهان پایبندی جمهوری اسلامیبه مفاد برجام هستند و با نگارش این نامه در حین عدم تأمین منافع اقتصادی برجام، به نوعی به پیشواز دولت بایدن برای افزایش قدرت چانه زنی با جمهوری اسلامی رفتهاند.
این سه کشور با اینکه برای کاهش فوری تنشها با ایران نگاهشان را به دولت بایدن دوختهاند از طرفی نمیخواهند واشنگتن را برای بازگشت فوری به توافق هستهای حاصلشده در سال 2015 تحت فشار قرار دهند. چرا؟
آنها در تلاش هستند تا بازگشت آمریکا و توسعه دامنه موضوعات برجام را به یکدیگر گره بزنند. به همین خاطر، برای بازگشت فوری آمریکا به برجام نیز اصرار ندارند. البته اقدامات اخیر جمهوری اسلامیدر افزایش میزان غنیسازی و فعالکردن تعداد بیشتری سانتریفیوژ را نیز باید در راستای افزایش قدرت چانهزنی در مذاکرات احتمالی آینده ارزیابی کرد.
و در آخر پیش بینی از مواضع ایران در خصوص برنامههای هستهای با احتمال بازگشت آمریکا به برجام چیست؟ با توجه به اینکه رئیسجمهور ایران نیز طی روزهای اخیر سیاست تهران را تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام، کاهش تنش در برابر کاهش تنش، احترام در برابر احترام و تعهدات بینالمللی در برابر تعهدات بینالمللی عنوان کرده است.
اگرچه سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامیایران خاصه در مسئله برجام توسط رئیسجمهور اتخاذ نمیشود، اما همین گامدر برابر گام نشانگر دونکته است: اول تمایل جمهوری اسلامیبه رفع فشارها در قبال بازگشت به میز مذاکره و دوم از عبارت احترام در قبال احترام نیز اینگونه استنباط میشود که جمهوری اسلامیایران برخی موارد همچون حقوق بشر اسلامی، حق داشتن سامانههای دفاع موشکی و غنی سازی و حمایت از همپیمانان منطقهای را حق خود میداند و خواهان احترام طرف مقابل به این حق است. در حالی که طرف مقابل این را نقض موازین شناخته شده بینالمللی میداند. مسئلهای که باعث ناکام ماندن برجام و احتمالا در آینده خواهد شد.




