در متن توافقنامه ایران و چین هیچ عدد و رقمی دیده نمیشود. این توافقنامه صرفا بندهای کلی است و هنوز چهارچوب همکاریها و تعاملات اقتصادی بین دو کشور بهصورت جزئی مشخص نشده است. شریک
از زمانی که زمزمه این توافقنامه به راه افتاد، واکنشهای متفاوتی در فضای مجازی و از سوی کاربران در خصوص پیامدهای اقـتصادی این توافقنامه یا بعضا دستاوردهایی که میتواند به دنبال داشته بـاشـد، مـطرح شده است.
موافقان توافقنامه، این تعاملات را مسیری برای کمک به رونق تجارت بینالملل و رشد اقتصادی میدانند
و در مقابل منتقدان این توافقنامه این طرح را طرحی استعماری میدانند که منجر به باخت اقتصادی ایران و صرفا دادن امتیاز به چینیها خواهد شد.
ابعاد همکاری ایران و چین
در بعد اقتصادی، برنامه همکاری جامع ایران و چین اینطور بیان شده است که با توجه بهاتفاقنظر دو کشور بر اینکه ظرفـیــتهـــای بالـقـوه برای همکاریها فراتر از وضعیت کنونی است،
ایران و چین همکاریهای اقتصادی خود را بهویژه در پیونددادن ایران به زنجیره ارزشمحور از طریق تکمیل زنجیرههای مکمل فراوری داخلی
و تولید مشترک بهمنظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و درنهایت بهرهبرداری از ظرفیتهای ایران ازجمله نیروی کار جوان و ماهر ارتقا دهند.
همکاری در حوزههای نفت، صنعت و معدن و حوزههای مرتبط با انرژی (نیرو، انرژیهای تجدیدپذیر و …) مبتنی بر دغدغههای توسعه ملی پایدار و زیستمحیطی در سند مورد تأکید قرار دارد.
در این توافقنامه باهدف بهرهبرداری از مزایای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک، بر مشارکت مؤثر ایران در ابتکار کمربند-راه طرف چینی تأکید شد.
علاوه بر آن همکاری در زمینههای زیرساختی، ارتباطی (ریلی، جادهای، بندری و هوایی مخابراتی، علمی-فناوری، آموزشی و سلامت) مورد تأکید قرارگرفته است.
در این توافقنامه تسهیل همکاریهای بخش خصوصی از طریق رفع موانع همکاری موردتوجه بوده است.
تسهیل همکاریهای مالی-بانکی، گمرکی، مقرراتزدایی و همکاری در توسعه مناطق ویژه و آزاد تجاری و صنعتی ازجمله در سواحل مکران
و تقویت همکاریهای غیرنفتی با تمرکز بر حوزههای کشاورزی و دانشبنیان از دیگر مواردی است که بر آن تأکید شده است.
تسهیل همکاریها درزمینه سرمایهگذاری و تأمین مالی پروژهها و همکاریهای اقتصادی نیز جزو مؤلفههایی است که در قالب این توافقنامه قرار است در دستور کار قرار گیرد.
تمام این موارد چهارچوبهای کلی هستند و هنوز جزئیات دقیق و مشخصی در خصوص همکاریهای اقتصادی بین ایران و چین و چگونگی اجراشدنش اعلامنشده است.
در این خصوص برای بررسی ابعاد اقتصادی توافقنامه بین ایران و چین با دو تن از کارشناسان و تحلیلگران اقتصاد بینالملل گفتوگو کردیم.
فرصتی برای تعامل بردبرد ایران و چین
میرهادی رهگشای، کارشناس اقتصاد بینالملل، درباره دستاوردهای این توافقنامه به اصفهانزیبا میگوید:
ایران از چند جهت باید به سمت تعامل بردبرد با چین حرکت کند؛ چون چینیها برخلاف آمریکا و اروپا تمایلی برای افزایش تعاملات با ایران نشان نمیدهند
و باوجود تهدیدهای آمریکا و تحریمهای کشور ایران به همکاری با ایران تمایل دارند.
رهگشای بیان میکند: میتوان بهواسطه این همکاریها یک تعامل بردبرد چه ازنظر سرمایهگذاریهایی که چین در ایران انجام میدهد چه ازنظر دسترسیهایی ایران برای کشور چین، ایجاد کرد.
البته متن توافقنامه هنوز مشخص نیست و نمیتوان جزئیات این توافقنامه را بررسی کرد؛ ولی بهصورت کلی میتوان گفت فرصت تعامل بردبرد برای ایران و چین فراهم است.
رعایت موازنه در تعاملات با کشورهای خارجی
این کارشناس اقتصاد بینالملل میافزاید: ایران اگر بخواهد رویکرد نه شرقی و نه غربی را دنبال کند،
باید در تعاملات با کشورهای خارجی موازنه برقرار کند. درواقع نباید فقط به توافق برجام اکتفا کرد؛
حتی تمام کارشناسان بینالمللی هم براین نکته اذعان دارند که هدف ایران از برجام، تعامل با اروپا و تا حدی آمریکا بوده و مسیر تعامل با روسیه و چین نیازی به چنین توافقی نداشته است.
بنابراین هدف از برجام تعامل تجاری با غرب بوده است که در کنار آن باید بهطور حتم به سمت تعامل تجاری با شرق
مانند کشورهای چین و روسیه نیز حرکت کرد و بهنوعی در تعاملات با کشورهای خارجی موازنه برقرار کرد.
>او ادامه میدهد: چین کشور اثرگذاری در وضعیت موجود جهان و ده سال آینده به شمار میرود، ازاینجهت تعامل با چین لازم و حرکت خوبی است؛
ضمن اینکه در این دولت که تأکیدش بر برجام و تعامل با اروپا بود، انعقاد این توافقنامه اتفاق مبارکی است؛
چون اگر دولت دیگری سرکار بیاید که متضاد با دولت فعلی بخواهد در عرصه تجارت بینالملل عمل کند و در آن شرایط انعقاد توافقنامه صورت بگیرد،
انتقادهایی مطرح میشود مبنی بر اینکه در ایران عدهای دنبال تعامل با غرب و عدهای دنبال تعامل با شرقاند؛
ولی وقتی این اتفاق در دولت فعلی که برجام را جلو برده است افتاد، نشان میدهد کلیت نظام به جمعبندی درست رسیده که با چین هم باید تعامل بردبرد ایجاد کند.
چین ظرفیت فراوان تجاری دارد
این کارشناس اقتصاد بینالملل بیان میکند: چین ظرفیتهای فراوان تجاری دارد، در شرایط تحریم ایران را کنار نگذاشته است و در وضعیت فعلی برخلاف سایر کشورها از علاقه خود به تقویت تعاملات با ایران میگوید
و از این حیث توافق ایران و چین اهمیت دارد. رهگشای ادامه میدهد: بااینحال اگر متن جزئیات توافقنامه در دسترس باشد
ممکن است انتقادهایی هم به این توافقنامه مطرح شود مبنی بر اینکه ایران نباید برخی امتیازها را به چین بدهد یا در برخی عرصهها باید امتیازهایی به چین بدهد یا یکسری امتیازها را بهطور حتم از چین باید بگیرد؛
بنابراین میتوان به جزئیات انتقاد وارد کرد؛ ولی در حالت کلی این توافقنامه حرکت خوبی است. این کارشناس اقتصاد بینالملل میگوید:
تعامل چین با بسیاری از کشورهای خارجی مانند شرق آسیا یا کشورهای شرق اروپا و آمریکای جنوبی را میتوان مطالعه کرد؛
حتی چین با کشورهای آفریقایی نیز تعامل گستردهای داشته است که میتوان این تعاملات را مطالعه و بررسی کرد،
در برخی مواقع خاص به دلایل بحثهای حقوقی در مسیر این تعاملات مشکلاتی پیش آمده و تجربه نشان داده که کشورها بدهکار چین شدهاند،
از این لحاظ ایران باید احتیاط کند که اگر توافقنامه مالی منعقد میشود به سمتوسویی سوق داده نشود
که شرکتهای خصوصی و دولتی چینی بخواهند بهنوعی آتو دستشان بیاید که امتیازهای بیشتری از توافقنامهای که منعقد میشود از ایران بخواهند.
فضای دوقطبی در داخل
از سوی دیگر علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالملل، به موفقیتآمیز بودن توافقنامه بین ایران و چین خوشبین نیست.
او در توضیحاتش به اصفهانزیبا میگوید: مذاکرات بین ایران و چین یک تفاهمنامه است و هنوز جزئیاتی از این تعاملات مشخص و اعلام نشده؛
بااینحال با انتقادهای بسیاری در داخل و خارج مواجه شده است و ازآنجا که فضای داخلی کشور از قدرت جدا افتاده، شیب دوقطبی پیداکرده و مردم برای واکنش منفی نشان دادن آمادگی دارند.
بیگدلی تصریح میکند: در شرایط کنونی که ایران با تنگناهای اقتصادی و شرایط کرونایی مـواجـه اســـت،
هــر اقـدامــی کــه دولت مخفیانه و محرمانه انجام میدهد با واکنشهای منفی روبهرو میشود.
از سوی دیـگر در فضای بینالمللی چون نهادهای منطقهای نگاه مثبتی به ایران ندارند این نگاه منفی را اشاعه دادهاند و این توافقنامه تعهدی ایجاد نمیکند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه میدهد: صحبتهایی که مطرح میشود
مبنی بر اینکه توافقنامه ایران و چین مانند قرارداد ترکمانچای است درست نیست و هنوز اتفاقی نیفتاده که این توافقنامه را با ترکمانچای مقایسه میکنند.
اولویت «افایتیاف» باشد
او عنوان میکند: این موضوع که براساس توافقنامه ایران و چین، کشور چین حدود 400 تا 600 میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند صحت ندارد،
درواقع زیرساختهای اقتصادی کشورمان توان و کشش این حجم از سرمایهگذاری را ندارد.
از سوی دیگر اگر بر اساس اظهارنظر مقامات وزارت خارجه در سطح وسیع و متنوعی این قرارداد فعال شود
در سطح ارتباطی، امنیتی و نظامی این توافقنامه با اصول قانون اساسی مغایرت دارد.
درواقع بر اساس قانون اساسی هیچ کشوری حق ندارد با ایران قرارداد نظامی منعقد کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح میکند: چین این توافقنامهها را با مصر، امارات، رژیم صهیونیستی و عربستان امضا کرده و بهزودی با عراق نیز توافقنامه امضا میکند.
تجربه نشان داده در خصوص سایر کشورها نیز مفاد این توافقنامه مفید و مشخص تعریف نشده است.
در خصوص ایران هم این توافقنامه قابلیت اجرایی نخواهد داشت؛
تا زمانی که ایران به افایتیاف ملحق نشود و شفافیت اقتصادی برقرار نشود امکان جذب سرمایه را نخواهیم داشت.
توافقنامهای برای تهدید آمریکا
بیگدلی خاطرنشان میکند: توافقنامه ایران و چین شاید اقدامی باشد برای تهدید آمریکا تا این کشور خودش را به برداشتن تحریمها متعهد کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل میگوید: بنده تصور نمیکنم چین با زیرکی که دارد تن به این کار دهد و تصور نمیکنم این توافقنامه موفقیتآمیز باشد،
با توجه به اینکه برخی دشمنان ایران اعلام کردهاند اگر چین با ایران این تفاهمنامه را اجرایی کند تمام توافقنامهها را با چین قطع میکنند.
درواقع در سطح منطقه شرایط مطلوبی نیست که بتوانیم به این توافقنامه تکیه کنیم؛
حتی در عربستان و امارات زمزمههایی سرداده میشود که اگر چین میخواهد به ایران نزدیک شود فروش نفتشان را کاهش خواهند داد.















