جشنوارهای که امسال ششمین سال استقلال خود را جشن میگیرد، دبیر جدیدی را به خود میبیند. در دوره اول جشنواره جهانی «علیرضا رضاداد»، در چهار دوره بعدش «رضا میرکریمی» و حالا در این دوره «محمدمهدی عسگرپور» دبیر این رویداد جهانی بودهاند تا انتقاد به یکسری افراد برای اتفاقهای سینمایی، اینجا هم تکرار شود و جشنواره جهانی نیز از همان آدمهایی بهره ببرد که عموما در سایر اتفاقهای این سالهای سینمای ایران، به عنوان دبیر و رئیس حاضر بودهاند. کاخ جشنواره امسال هم مانند همیشه، پردیس چارسوست؛ با این تفاوت که سالن روباز این سینما نیز به پخش فیلم میپردازد. ضمن اینکه سالن روباز سینما کانون و دو سالن از پردیس آزادی نیز به نمایش فیلمهای جشنواره جهانی مشغول هستند. برای این دوره جشنواره جهانی با وجود یکسال تعطیلی، انتظار چندانی در بخش آثار جهانی و ورکشاپها نمیرفت؛ اما استقبال فیلمسازان و دوستداران سینما، فراتر از چیزی بود که تصور میشد. در بخش رقابتی سینمای سعادت امسال 30فیلم، جلوهگاه شرق 22فیلم، مستند 10فیلم، جشنواره جشنوارهها 20فیلم، شاخههای زیتون 8 فیلم، نمایش ویژه 6فیلم، فیلمهای کلاسیک مرمتشده 15فیلم، مرور سینمای دانمارک 6 فیلم و در بخش ژانر معاصر نیز 6 فیلم نمایش داده خواهند شد که آمار بسیار خوبی برای یک جشنواره جهانی پس از یکسال تعطیلی به شمار میرود. البته نکته قابل توجه در بخش آثار این است که امسال، فیلمهای ایرانی چندانی در جشنواره حضور ندارند. در دورههای قبلی، بسیاری از فیلمهایی که جواز حضور در جشنواره ملی فجر را به دست نیاورده بودند، در جشنواره جهانی نمایش داده میشدند و همین، بهانه خوبی به دست منتقدان این رویداد میداد چرا که آنها معتقد بودند جشنواره جهانی با این اقدام درصدد شلوغ نشاندادن استقبال از فیلمهای خود است، درحالیکه از فیلمهای جریان اصلی فستیوال، استقبال چندانی به عمل نمیآید. در جشنواره این دوره، تنها چند فیلم ایرانی حضور دارند مانند «شهربانو»، «سرگیجه»، «گیسوم»، «میجر»، «صحنهزنی»، «بوتاکس»، «سیارک» و «دشت خاموش». استقبال مخاطبان نیز از این فیلمها صورت میگیرد و سالنهای نمایش این آثار تقریبا تکمیل شده و ظرفیت فروش بلیت نیز خیلی زود پر میشود. در سالنهای دیگر که فیلمهای خارجی نمایش داده میشوند اما استقبال چندانی به عمل نیامده و گاهی، فیلمی با دو یا سه نفر مخاطب، به نمایش درمیآید.
یکی از امتیازهای تفکیک جشنواره جهانی از جشنواره ملی، تمرکز حرفهایتر بر مقولات اصیل یک فستیوال مطرح بینالمللی است. اتفاقی که در گام نخست سبب شد تا دایره کشورهایی که در جشنواره فجر شرکت میکردند از حداکثر 20 کشور، به بیش از 60 کشور افزایش پیدا کند. در این میان، اتفاقی که افتاد این بود که پیشتر، جشنواره ادغامنشده فجر، پذیرای آثاری از کشورهای همسایه بود که صنعت چندانی در سینما نداشتند. اما در دورههایی که این دو رویداد از یکدیگر جدا شدند، تمرکز ویژه جشنواره، روی سینمای روسیه و کشورهای استقلالیافته از شوروی سابق است. همانگونه که در جشنواره امسال هم پیداست، حجم قابل توجهی از آثار، مربوط به این کشورهاست که سینمای چندان مطرحی ندارند و به دلیل گمنامی آثار و سازندگانشان، استقبال چندانی هم از آنها صورت نمیگیرد. در بخش فیلمهای ایرانی حاضر در جشنواره نیز باید گفت که نام فیلمها و گاهی سازندگانشان، بسیار بزرگتر از محتوای آنهاست. همچنان فیلمسازان طراز اول کشور و آثار جریانساز سینمایی ما، جشنواره ملی را به این رویداد ترجیح داده و از اعطای فیلمشان به جشنواره جهانی امتناع میورزند. به همین دلیل است که جشنواره جهانی طی این سالها، مأمن خوبی برای فیلمهایی است که در جشنواره ملی پذیرفته نشده و کیفیت آنها زیر سؤال است. فیلمهایی که توانستهاند بهواسطه بازیگران یا کارگردانشان، یک جریان رسانهای به راه انداخته و اینطور در ذهن مخاطب جا بیندازند که اثری مهم هستند که جشنواره ملی فجر، به دلایل دیگری غیر از محتوا، از حضور آنها ممانعت به عمل آورده است. بنابراین بزرگترین نقیصه جشنواره جهانی فجر، کیفیت پائین فیلمهای شرکتکننده در آن است که سبب شده این جشنواره نهتنها در عرصه بینالمللی چندان برای سینمادوستان مطرح نباشد، بلکه استقبال چندانی هم از جانب مردم کشورمان از آثار این رویداد صورت نپذیرد.
عضویت در فیاپف
بمب خبری جشنواره امسال، پیوستن فستیوال جهانی فجر به فدراسیون بینالمللی انجمن تهیهکنندگان فیلم (فیاپف) است. فیاپف جایی است که جشنوارههای رده الف جهان در آنجا حضور داشته و هرساله شاخصهای کیفی آن کنترل میشود. اتفاق مهمی که جشنواره جهانی بیش از 3 سال بهدنبال آن بود تا اینکه برای امسال محقق شد. نمیتوان گفت اتفاق کمی است اما قدرمسلم آنکه کمک چندانی به بارورکردن بخش کیفی جشنواره ما نمیکند. این اتفاق در پی نمایش ژانرهای مختلف در جشنواره و البته حضور چند چهره شاخص جهانی چون «پل شریدر» و «الیور استون» رقم خورده و حال بیم آن میرود که با پیوستن جشنواره جهانی به فیاپف، آن تلاشهای فزاینده برای شناساندن این رویداد به سینمادوستان جهانی، از بین رفته و دوستان با خیال راحت به یک دورهمی ساده بسنده کنند. کما اینکه طی این دوره، نهتنها هیچ چهره شاخصی در جشنواره حضور ندارد بلکه هیچ مهمان خاصی هم به این رویداد دعوت نشده و کرونا، دلیل این اتفاق خوانده شده است. حال آنکه در تمام جشنوارههای معتبری که طی یکسال گذشته برگزار شد، چهرههای سرشناسی از هالیوود و سینمای اروپا در آن رویداد حضور داشتهاند. این برای نخستین بار در طول 38 دوره برگزاری جشنواره فجر است که هیچ مهمان خارجی در این رویداد حضور ندارد. سینمادوستان امید بسیاری دارند که عضویت در فیاپف، به رقابتیشدن جشنواره و مطرحشدن آن در عرصههای جهانی کمـــــک کنـــــــد. در حال حاضـــــــر جشنوارههایی چون کن، ونیز، برلین، کارلوویواری، لوکارنو، لندن، مسکو، ورشو، تالین، شانگهای، سنسباستین و… عضو فیاپف هستند؛ جشنوارههایی که آوازه بسیاری دارند و تقریبا تمامی سینمادوستان جهانی، نام آنها را شنیده و سالانه اخبار آنها را رصد میکنند، اما جشنواره جهانی فجر، در مقیاس کوچکتــــــری با این جشنوارهها ایستاده است و راه درازی در پیش دارد تا مانند این جشنوارهها، در زمان برگزاری، به صدر اخبار سینمایی جهان برسد. باید دید دبیران جشنواره جهانی فجر و مدیران سینمایی در ادامه، چه استفادهای از این امکان میکنند.
برگزاری ذیل همان انتقادهای همیشگی
نمایش فیلمهای خارجی در جشنواره فجر، همواره با یک طیف خنثی همراه بوده است. شدت انتقادها اما زمانی بیشتر شد که شکل جهانی فجر از رویداد ملی خارج و برای آن، زمان و بودجه خاصی در نظر گرفته شد. از آن زمان تا به امروز، شکل انتقادها بههمان میزان باقی مانده و سه دبیر حاضر در این رویداد نتوانستهاند از میزان نگرانی منتقدان جشنواره جهانی کم کنند.
طبیعتا ایراد بسیاری به سازِکار جشنواره است که سبب شده شاهد کیفیت چندانی در آثار شرکتکننده و اساسا شکل برگزاری یک رویداد جهانی نباشیم. آثار حاضر در جشنواره جهانی و سازندگانشان، همچنان از میان نامهای مشهور و مطرح سینمای جهان انتخاب نمیشوند و همین، مسیر تعامل دوطرفه آثار با مخاطبانش را دچار مشکل میکند. همچنانکه دبیران پیشین جشنواره نیز بهصراحت عنوان کردهاند که به دنبال شوی تبلیغاتی و استفاده از نامهای مشهور نیستند؛ اما اینکه جشنواره فجر مأمن فیلمهایی باشد که پیشتر منتشر شده و هیچ اتفاقی را در سینمای جهان رقم نزدهاند، اصلا برازنده یک جشنواره جهانی ردهالف نیست. فیلمهایی که بسیاری از آنها را میتوان از بستر اینترنت دانلود و بدون هیچ ممیزی و اصلاحاتی به صورت رایگان تماشا کرد. انتقاد پررنگ دیگر به جشنواره جهانی، به دایره بسته دبیران این رویداد مربوط میشود. رضاداد، میرکریمی و حالا عسگرپور، سه دبیر جشنواره طی شش دوره اخیر بودهاند که پیشتر سابقه مدیریت دیگر ارکان سینمایی را نیز دارا بوده و بهنوعی امتحان خود را پس دادهاند. منتقدان جشنواره یکی از دلایل ناکارآمدی این فستیوال را استفاده از این مدیران تکراری و تیم همیشگیشان عنوان کرده و به همین جهت، جشنواره جهانی را به حیاطخلوت طیف محدودی از مدیران همیشگی سینما تلقی کردهاند که طی آن بودجههای دولتی، حیفومیل میشود. انتقاد دیگر به عدمشفافسازیهایی برمیگردد که بهزعم منتقدان، در هر جشنوارهای باید بیان شود. میزان واقعی تماشاگران، درصد جریانسازی حقیقی جشنواره و البته میزان بودجه و رقم دریافتی مدیران، ازجمله این شفافسازیهاست که از سوی مدیران سینمایی، چندان جدی گرفته نمیشود. این عناوین البته در جشنواره ملی فجر تاحدودی پاسخ داده میشود، اما در جشنواره جهانی، مقاومت عجیبی را از سوی دبیران و دیگر افراد تصمیمگیر در آن شاهد هستیم که این مقاومت، اجازه نداده تا منتقدان برگزاری جشنواره، به آن به چشم یک رویداد مفید و شفاف نگاه کنند. جشنواره جهانی فجر دیگر در تقویم سالیانه سینمایی کشور، جای ثابتی پیدا کرده است. جشنوارهای که حالا، بیشتر از هر زمان دیگری نگاهها به آن خیره شده که چگونه با عملکرد خود، نهتنها از نگرانیهای جمع بسیاری از منتقدان خود بکاهد، بلکه عیار واقعیاش را در یک رقابت سالم با دیگر جشنوارههای سینمایی الف جهان آزموده و سالانه در پی رفع نواقص و تقویت جریانهای مثبت خود باشد.




