تغییراتی که اگرچه متأثر از دگرگونی باورهای غالب مردم جهان نسبت به ساختار خانواده شکلگرفته، اما در جامعه ایرانی به دلیل غلبه نوعی سنت سابقهدار و غنی که از گذشته به امروز رسیده بیشتر به چشم میآید و تبعات و نتایج نگرانکننده بیشتری را نیز برای متخصصان این حوزه در پی داشته است. تا آنجا که بهزعم برخی از این کارشناسان، نشانههای هشداردهندهای که امنیت خانوادههای ایرانی را در معرض تهدید قرار داده است، امروز بهطورجدی در جامعه قابلمشاهده است و باید فکری به حال کنترل آنها کرد.
نشست شنبههای روانشناسی با محوریت آسیبشناسی خانواده ایرانی، دگرگونیها و چالشهای آن نیز با همین رویکرد برگزار شد و به بررسی این موضوع پرداخت. در این نشست «شادی نوروزعلی» دکتری تخصصی مشاوره و توانبخشی و دکتری حرفهای پزشکی عمومی توضیحاتی را درباره تحولات اجتماعی شکلگرفته در قرن بیستم بیان کرد و گفت: «در این قرن و بهویژه دهههای اخیر آن شاهد تسهیل ارتباط میان افراد از طریق رسانهها و شبکههای مجازی هستیم که تأثیرات گستردهای را بر ساختار داشته است. چهبسا که امروز تنها خانواده عامل اثرگذار بر تربیت فرزندان نیست و رسانهها، فضای مجازی، همسالان و جو موجود در جامعه باعث ایجاد ناهماهنگیهایی در تربیت فرزندان از سوی والدین شده است.»
او بابیان اینکه تفاوت بین نسلها پدیده نوظهوری نیست و هر نسلی با خصوصیات خاص خودش در مواجهه با نسل جدید عمل کرده است، افزود: «نکته حائز اهمیت این است که فرزندان باید برای دوره و زمانه خودشان تربیت شوند. چنانکه امام علی (ع) میفرمایند فرزندان خود را به رعایت آدابورسوم روزگار خودتان مجبور نکنید زیرا آنها برای روزگار دیگری آفریده شدهاند. پس باید بپذیریم که ساختار خانواده خواهناخواه با گذر زمان دچار تغییر میشود. اما این تغییرات نباید آسیبزا باشند و اگر به این مرحله رسیدند باید احساس نگرانی کنیم.»
به گفته او، کاهش تمایل به ازدواج، افزایش سن ازدواج، کاهش تمایل به فرزند آوری، افزایش طلاق افزایش زوجین هر دوشاغل، افزایش پیمانشکنی در روابط زناشویی و برقراری روابط خارج از عرف، افزایش تعارض بین نسلها که حتی در ادبیات و لغات گفتاری نسل امروز نمایان است، در حال حاضر ازجمله تحولات آسیبزا در خانوادههای ایرانی است.
محتوای معضلات خانوادگی در ایران بهشدت تغییر کرده است
پسازآن «بهمن بهمنی» عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی و دکتری تخصصی مشاوره از نگرانیاش درباره تغییر گسترده نوع و محتوای مشکلات خانوادگی در خانوادههای ایرانی گفت و تأکید کرد: «بعد از 32 سال فعالیت درزمینه ارائه مشاوره به شکل حرفهای باید بگویم تا 20 سال پیش بسیاری از مشکلات مراجعان مشکلات دیگری بود و امروز محتوای این مشکلات تغییر کرده است. چنانکه مشاوران باید خودشان را با انواع جدید خانوادهها در ایران منطبق کنند.»
او ادامه داد: «عرصه تحول انسان، هستی انسان است و تحول خانواده هم جدای از تحولات هستی انسان نیست و این تغییرات همیشه در طول تاریخ بوده است، اما برخی از مشکلات جنبههای آسیبزا پیداکرده و باید امروز تمرکز بیشتری بر آنها داشته باشیم.»
تغذیه، حفاظت و التیام بخشی کارکردهای یک خانواده سالم است
این استاد دانشگاه، تغذیه جسمی و روانی، تأمین حفاظت و التیام بخشی را سه کارکرد مهم یک خانواده سالم دانست و توضیح داد: «اعضای یک خانواده باید نیازهای جسمی خود مانند آب و غذای و امنیت بدنی را در کنار نیازهای روانی مانند احساس آرامش، تعلق ارزشمندی، امنیت و اطمینان را در چارچوب خانواده تأمین کنند. تأمین حفاظت از اعضای خانواده در برابر خطرات مادی و محیطی و تهدیدکنندههای روانشناختی مانند احساس بیکفایتی، مفید نبودن و… نیز باید در خانواده صورت بگیرد. التیام بخشی نیز سومین کارکرد خانواده است. چنانکه هسته مرکزی خانواده ارتباط عاطفی میان اعضا است که تعامل پیچیده و نسبتاً عمیق عاطفی را بین آنها ایجاد کرده و سایر کنشهای انسانی را در این بستر شکل میدهد. هرگاه این سه کارکرد اصلی در معرض تهدید قرار بگیرند، آسیبزایی در خانواده ایجاد میشود.»
فردگرایی زمینهساز طلاق و بیمیلی به فرزند آوری است
پسازآن نوبت به «عباس موزیری» خانواده درمانگر و مترجم حوزه خانوادهدرمانی، دکتری تخصصی مشاوره و مدرس دانشگاه رسید تا به برشمردن چالشهای موجود در خانوادهای ایرانی بپردازد. او بابیان اینکه در دو دهه اخیر مسئله فردگرایی در غرب و همچنین در ایران بسیار رواج یافته است، گفت: «توجه بیشازحد افراد به رشد فردی و شخصیشان دردسرهایی را برای خانواده ایرانی ایجاد کرده است. چنانکه بیمیلی به فرزند آوری و تمایل به طلاق نتیجه همین فردگرایی است.»
او اضافه کرد: «خانوادههایی که حضور در جمع و توجه به جمعگرایی را الگوی عمل خود قرار دادهاند، در عبور از بحرانها توانمندی بیشتری از خود نشان دادهاند.»
بحرانهای اقتصادی چالشی پیش روی جامعه ایرانی
این استاد دانشگاه، چالش دوم خانوادهای ایرانی در عصر حاضر را بحرانهای اقتصادی دانست و گفت: «این چالش در چند دهه اخیر در دنیا منجر به شکلگیری خانوادههای هر دوشاغل شد و در ایران نیز رواج یافت. در چنین خانوادهای توان کافی برای مراقبت کامل از فرزندان وجود ندارد و خانه محلی برای استراحت است نه محلی برای تجربه صمیمیت، رشد و…» او افزود: «میل به طلاق، دسته جدیدی از خانوادهها را به ما شناسانده به نام خانوادههای تک والد که یکی از والدین بهصورت فردی فرزند را بزرگ میکند. نوع دیگر نیز، خانوادههایی هستند که با ازدواج زوجهای طلاق گرفته شکل میگیرند که معمولاً آسیبهای بسیاری را برای فرزندان به دنبال دارد».
چه باید کرد؟
در بخش دوم این نشست، حاضران سعی در ارائه پاسخ به این سؤال داشتند که برای حل معضلات ذکرشده چه باید کرد؟ «بهمن بهمنی» عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در انباره گفت: «از سی چهل سال قبل رفتهرفته گرایشی درزمینهٔ تربیت فرزندان برای والدین از سوی رادیو و تلویزیون القا شد که میگفت فرزندان شما نیازهای خاصی خودشان را دارند و باید به این نیازها توجه شود. منتها همان موقع گفته نمیشد که باید ضمن توجه به نیازهای فرزندان، آنها را مسئولیتپذیر نیز بار آورد و به آنها فهماند که باید سهم خودشان در آرامش خانواده و پایداری آن را بشناسند و بپذیرند. درواقع در واکنش به غفلتی زیادی که سالهای قبلتر به نیازهای کودک و نوجوان شده بود، این اشتباه شکل گرفت و درنهایت نسلی بار آمد که نمیتواند بهاندازه کافی مسئولیتپذیر باشد.»
او این نسل را در بازه سنی 258 تا 30 سال دانست و گفت: «بسیاری از تربیت شدن نسل فعلی از حقوقشان آگاه هستند ولی درکی از مسئولیتهایشان ندارند و وقتی در کاری مشارکتی قرار میگیرند دچار مشکل میشوند. این فردیت گرایی به خانوادهها نفوذ کرده و خانوادهای که باید در تأمین اهداف مشترک حرکت کند، بر اساس فردگرایی عمل میکند. یعنی زن و شوهر هرکدام به دنبال سهم خود در زندگی است و کمتر به سهم انجام نداده خودشان وقوف دارند.»
بهمنی تأکید کرد: «یکی از نکات تربیتی این است که نهادهای تربیتکننده برای نسلهای جدیدتر این اشتباه را تکرار نکنند و منجر به شکلگیری نسلی مسئولیتپذیر نشوند.»
فرزندسالاری را کنترل کنیم
«عباس موزیری» خانواده درمانگر و مترجم حوزه خانوادهدرمانی نیز دراینباه گفت: «رواج سبک تربیتی فرزندسالارانه در سالهای اخیر بسیار اشتباه بوده است. همچنین ما در ایران نسبت به تربیت فرزند و نوع نگاه به خانواده دچار ابهامات و تشتت آرا هستیم و یک برنامه آموزشی مشخص درباره آن نداریم. پس باید به دنبال الگوهای بومی کاملاً پژوهش شده برای تربیت یک انسان ایرانی باشیم که در حد شعار باقی نماند و اهداف ایدئال گرایانه ناملموس نداشته باشد، بلکه کاملاً عملی و واقع بینانه باشد.»
او افزود: «در دهه اخیر میل به رشد شخصی و پیروزی در ایران بهشدت افزایشیافته و باعث شده تا افراد چشم بر روی بسیاری از ارزشها بسته و مفاهیمی همچون خانواده و ایثار برای همسر و فرزند را بهعنوان یک ارزش تلقی نکنند.»
او کنترل میزان و نوع استفاده از فضای مجازی در خانوادهها را راهکار مؤثر دیگری دانست و تأکید کرد: «متأسفانه امروز خانوادهها زمان اندکی را باهم میگذرانند تا جایی که بسیاری از مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره نسبت به استفاده طولانیمدت همسر یا فرزندشان از فضای مجازی بسیار گلهمند هستند. این معضل بسترساز ایجاد مشکلاتی همچون پیمانشکنی مجازی نیز شده است.»