سیاست ایران در بحران قره‌باغ متوازن بود

هم‌زمان با مناقشات مرزی جمهوری آذربایجان با کشورمان، دوشنبه گذشته (12 مهرماه) وزیر خارجه ارمنستان نیز به منظور دیدار و گفت‌وگو با همتای ایرانی خود وارد تهران شد. سفری دو روزه با هدف بررسی روابط همسایگی و البته با محوریت بازگشایی و بهره‌برداری از تمام مسیرهای ارتباطی ایران و ارمنستان که این روزها جمهوری آذربایجان نسبت به آن واکنش نشان داده و راه‌های ارتباطی این دو کشور همسایه را در تضاد با ارمنستان به چالش کشانده است. پس از استقلال ارمنستان در سال 1992،  ایران همیشه در یک رابطه متعادل و نزدیک با این کشور همسایه خود قرار داشت و هم‌زمان با جنگ قره‌باغ و اعمال رویکرد عدم حمایت از هر دو طرف آذربایجان و ارمنستان این رابطه را حفظ کرد.

تاریخ انتشار: ۰۹:۱۸ - شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه

همکاری‌هایی که پس از این جنگ و طی یک سال گذشته در قالب تعاملات اقتصادی نیز ادامه پیدا کرد. حالا پس از بحران قره باغ و در شرایطی که تقویت روابط ایران با همسایگان از اولویت بالایی برخوردار است، اختلافات ارضی و مرزی میان آذربایجان و ارمنستان بر ساختار روابط ایران با همسایگانش از این ناحیه تأثیر گذاشته و در کنار آن سیاست خارجی بازیگران منطقه‌ای همچون ترکیه و البته حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز شرایط را برای تعاملات منطقه‌ای ایران سخت‌تر کرده است. بازیگرانی که کشورمان را مانعی بر سر راه اهداف خود می‌دانند و برای دستیابی به منافع خود به دنبال ایجاد تنش بین کشورهای منطقه هستند.  سید احمد فاطمی‌نژاد، استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌و‌گو با «اصفهان‌زیبا» به علل و ابعاد اختلافات آذربایجان با ایران و رویکرد ایران در رابطه با ارمنستان و آذربایجان پرداخت. مشروح این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

کمی از پیشینه رابطه ایران و ارمنستان بگویید. رابطه‌ای که با وجود موانع بسیار و فشارهای جمهوری آذربایجان همچنان پابرجاست و دو کشور در تلاش برای حفظ آن هستند.

رابطه ایران و ارمنستان از بعد تاریخی بسیار قابل توجه است و به پیش از شکل‌گیری ارمنستان در ابتدای دهه 90 بر می‌گردد. از سویی رویکرد قومیت ارمنی نیز نسبت به ایران و در مقایسه با ترکیه (با توجه به نسل‌کشی ارامنه توسط امپراطوری عثمانی) مثبت است. آن‌ها در طول این سال‌ها هیچ‌گونه خاطره بدی از ایران به یاد ندارند. بنابراین ارتباط این قوم با کشورمان فراتر از رابطه دولت ارمنستان با ایران است؛ چراکه روابط دیپلماتیک ایران و ارمنستان به سه دهه اخیر بر می‌گردد؛ بنابراین طبیعی است که با وجود این ذهنیت مثبت ارامنه، ایران روابط خوبی با این کشور نوپا داشته باشد. روابطی بی‌حاشیه، نسبتا با ثبات و با تمرکز بر مسائل اقتصادی.
با همه این‌ها رویکرد ایران در منازعه قره‌باغ و برخلاف کشورهایی همچون ترکیه که بیشتر سمت آذربایجان را گرفته است، بی‌طرفانه و متوازن بود. برای ایران هم مطلوب این است که میان ارمنستان و آذربایجان توازن وجود داشته باشد و این توازن به نفع یک طرف بر هم نخورد؛ چراکه تنها در این شرایط ایران می‌تواند ارتباط امنی هم با ارمنستان، هم با گرجستان و فراتر از آن با اروپا داشته باشد. در واقع اهمیت و جایگاه ارمنستان برای ایران از همین منظر مورد توجه است.

پس سفر وزیر امور خارجه این کشور به تهران نیز در راستای این موضوعات رقم خورد؟

بله. همان‌طور که اشاره شد ارمنستان به عنوان یک دالان به سمت قفقاز و اروپا برای ایران عمل می‌کند و مهم‌ترین جایگاه و خاصیت ارمنستان در سیاست خارجی ایران، این موضوع است؛ بنابراین رفت‌و‌آمدها و گفت‌وگوهای اخیر میان ایران و ارمنستان نیز به منظور حفظ این شرایط است. اخیرا صحبت‌هایی درخصوص مرزهای شمال‌غربی ایران از سوی جمهوری آذربایجان شنیده می‌شود. اگر باردیگر ارتباطی بین نخجوان و سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان شکل گیرد، ارتباط زمینی ایران با ارمنستان نیز قطع خواهد شد. از سویی علاوه بر این شاهراه ایران به سمت گرجستان و اروپا بعد از مناقشه قره‌باغ در کنترل آذربایجان قرار گرفت و این موضوع دردسرهایی را برای سیستم ترانزیتی ایران به وجود آورد. موضوعاتی که ایران و ارمنستان هم‌اکنون بر سر آن‌ها به مذاکره نشسته‌اند تا هر چه سریع‌تر آن‌ها  را حل‌و‌فصل کنند.

از حضور بازیگران فرامنطقه ای در این ناحیه و تأثیر آن‌ها بر روابط همسایگی ایران، آذربایجان و ارمنستان بگویید و اینکه چرا آذربایجان به سمت این قدرت‌ها همچون رژیم صهیونیستی کشیده شده است؟

همان‌طور که ایران دنبال ضربه‌زدن به رژیم صهیونیستی از هر طریق ممکن است، اسرائیل نیز در تلاش برای نفوذ اطلاعاتی و امنیتی در مناطق پیرامونی ایران است تا تحرکات نظامی ایران را رصد کند. آذربایجان و مناطق اطراف آن یکی از نقاط مورد نظر رژیم صهیونیستی است که توانست طی دهه‌های اخیر بر آن تسلط پیدا کند.
اما اینکه چرا جمهوری آذربایجان گرایش به رژیم صهیونیستی در همکاری با آن داشته است، به معذوریــت‌ها و مــحدودـیت‌های استراتژیکی آذربایجان بر می‌گردد. از یک طرف رابطه جمهوری آذربایجان با روسیه در قیاس با رابطه ارمنستان با این کشور آن‌چنان گرم و نزدیک نیست و از طرف دیگر جمهوری آذربایجان از همسایگان زیادی در نقاط مختلف برخوردار نیست. ضمن اینکه آذربایجان در موارد متعددی مورد تحریم آمریکاست. نکته‌ای که شاید در تحلیل مواضع و رویکردهای منطقه‌ای این کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که در منازعه قره باغ، ارمنستان با کنگره آمریکا لابی بسیار قوی داشت و همین نزدیکی باعث اعمال تحریم‌های شدید تسلیحاتی آمریکا علیه آذربایجان شد. همه این عوامل به مرور زمان باعث شد آذربایجان به سمت اسرائیل کشانده شود تا این کشور برخی کمبودهای خود را همچون تسلیحات نظامی از طریق رابطه با اسرائیل تأمین کند. در این شرایط طبیعتا در مقابل نیز امتیازاتی را به رژیم صهیونیستی داده است که شاید مهم‌ترین آن‌ها نزدیک‌شدن به ایران و در اختیار گذاشتن پایگاه‌هایی در نــزدیــکی مــرزهـــای ایـــران باشد.

با این حال جمهوری آذربایجان حضور نیروهای رژیم صهیونیستی در مرزهای مشترکش با ایران را انکار کرد و این موضوع را یک توهم دانست. نظر شما چیست؟

این طور وانمود می‌کند. اما در اصل تنها قدرت‌هایی که به صورت فعالانه و در منازعه قره‌باغ از آذربایجان حمایت کردند، اسرائیل و ترکیه بودند. حمایت‌هایی که جمهوری آذربایجان را وام‌دار رژیم صهیونیستی و ترکیه کرد.

جمهوری آذربایجان در عین حال که گرایش به رژیم صهیونیستی با اهداف ضد ایرانی دارد، ادعای دوستی و نزدیکی با ایران را هم عنوان می‌کند. آیا این دو سیاست با یکدیگر در تناقض نیستند؟

جمهوری آذربایجان با اینکه در مواقعی بر ضد ایران عمل می‌کند، وابستگی بسیار بالایی به‌خصوص از لحاظ اقتصادی به ایران هم دارد. او می‌داند که قدرت آذربایجان در مقابله با ایران بسیار ناچیز است.
هم‌اکنون نیز در واکنش به هشدارهای جدی ایران از مواضع اخیر خود تا اندازه‌ای پایین آمده است. شاید آذربایجان هیچ زمان تصور نمی‌کرد که ایران در این سطح از خود واکنش نشان دهد و به فاصله‌ای کوتاه رزمایش گسترده‌ای را در رقابت با او در مرزهایش برگزار کند.
در واقع آذربایجان می‌داند با این قدرت نسبتا کم نمی‌تواند به رقابت با ایران به عنوان همسایه بزرگ خود بپردازد. به همین خاطرنیز طی این چند روز اخیر سطح تنش در ناحیه قفقاز جنوبی را کاهش داد و از همکاری با رژیم صهیونیستی و حضورش در آذربایجان شانه خالی کرده است. چراکه مطمئن است اگر این واقعیت کتمان‌ناپذیر را تأیید کند، اساسا تنش در مرزهای با ایران از کنترلش خارج می‌شود. البته این سطح تنش‌ها در مرزهای ایران کوتاه‌مدت است و بی‌سابقه هم نیست. در گذشته این تنش‌ها مدتی اوج می‌گرفت و سریع به دلیل نابرابری سطح قدرت طرفین فروکش می‌کرد.

شما از عملکرد بی‌طرفانه ایران در جنگ قره باغ گفتید. اما برخی از کشورها ادعا دارند که موضع ایران در این منازعه حمایت از ارمنستان بود.

منظور بنده از بی‌طرف بودن ایران، در مقایسه با رویکرد ترکیه نسبت به آذربایجان است. ترکیه صراحتا در جنگ قره باغ حمایت نظامی و تسلیحاتی خود را از آذربایجان به نمایش گذاشت.
 به عبارتی موضع ترکیه در قره‌باغ مشخص بود و همچنان این سیاست ادامه دارد. اما ایران چنین همکاری را با ارمنستان نه در دهه 90 که اوج تنش این کشور با آذربایجان بود، داشت و نه در حال حاضر این مواضع را دارد. ضمن اینکه ما در همین منازعه اخیر هم دیدیم که سیاست رسمی ایران احترام به مرزهای بین‌المللی و بازگشت نیروهای ارمنستان به کشورشان بود.

انتظار جمهوری آذربایجان از ایران در بحران قره‌باغ چه بود؟

ایران آن‌طور که جمهوری آذربایجان در جنگ قره‌باغ انتظار حمایت داشت،‌ رفتار نکرد. در عین حال آذری‌های ایران نیز خواستار این بودند که ایران مستقیم وارد حمایت از آذربایجان شود.
اما رفتار نسبتا بی‌طرفانه و عاقلانه کشورمان در عدم حمایت نظامی از ارمنستان و عدم وجود رفتاری‌هایی علیه آذربایجان، نشان داد که نمی‌خواهد خود را درگیر منازعه کند و در نهایت هر دو طرف را به آرامش دعوت کرد. در حالی که جمهوری آذربایجان تا به امروز در بسیاری از موضوعات سیــاسی و قــومیــتی دردسرهای بسیاری برای ایران به وجود آورده است.

چرا با اینکه نیاز جمهوری آذربایجان به ایران با توجه به بحران‌های اقتصادی و تحریم‌ها علیه این کشور کم نیست، باز هم در مقابله با ارمنستان دست به تحرکاتی علیه کشورمان می‌زند؟

در گذشته کل مسیر ترانزیتی آذربایجان از ایران بود. بسیاری از نیازهای این کشور در بازارهای مـــرزی ایـــران تــأمین می‌شـــد. جمهوری آذربــایــجان با اینکه از لحاظ قومیتی و مذهبی به ایران شبیه است، دولت این کشور دارای دیدگاه‌هایی غربگرا و البته سکولار دارد.
در حال حاضر نیز واردات نسبتا گسترده محصولات غذایی جمهوری آذربایجان از ایران صورت می‌گیرد. به عقیده بنده آذربایجان خود را از لحاظ قومیتی و مذهبی (شیعه) شبیه به ایران می‌داند. به همین خاطر از ایران به عنوان کشور همسایه‌اش انتظار داشت که یک رویکرد حمایتی قوی در مقابله با ارمنستان از خود نشان دهد. اما رفتاری مخالف انتظارش از ایران دید و حالا در مقام رقابت و مقابله با کشورمان برخاسته است.

تنش‌ها و تحرکات از جانب جمهوری آذربایجان و البته ترکیه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و آیا ممکن است این محاصره مرزی ایران در ناحیه قفقاز جنوبی بستری را برای سوء‌استفاده دشمنان ایران همچون رژیم صهیونیستی فراهم کند یا موانع ارتباطی میان ایران با دیگر همسایگانش شود؟

همان‌طور که اشاره کردم عمر تنش‌های مرزی همشگی است؛ اما طولانی نیست و تنها گاهی شدت می‌گیرد. چراکه نه به لحاظ عقلانی و نه به لحاظ هزینه‌ای امکان ادامه این تنش‌ها همچون برگزاری رزمایش‌های نظامی برای هیچ کشوری وجود ندارد. این سیاست برای رساندن پیام‌های طرفین درگیری است، کشورهای همسایه پیام را می‌گیرند و طبیعتا این شرایط تغییر می‌کند.