امروزه این محور انقلابی شیعی بهمرور تبدیل به یک ژئوپلیتیک با ابعاد بینالمللی شده است و با عنوان قطب قدرت جهان اسلام در راستای کسب آزادی، استقلال و شکلگیری قدرت جامعه مسلمانان به مقابله با سلطهگر غرب و شرق در سطوح مختلف پرداخته است؛ موفقیتهایی که بهنوعی مدیون نقش محوری و سیاستهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در بازآفرینی و تعریف جدید رویکرد مقاومت در سطح بینالمللی است. سردار سلیمانی از جمله پایههای این محور بهشمار میآمد و تقویت جبهه مقاومت در قالب یک مجموعه توانمند، کارآمد و مؤثر شناختهشده در جهان از دستاوردهای ایشان در عرصه میدانداری است. نقشی که حتی با شهادت ایشان از بین نرفت. اصفهان زیبا در بررسی ابعاد محور مقاومت در سطح بینالملل با محمدصادق کوشکی، تحلیلگر مسائل بینالملل گفتوگو کرد. این استاد دانشگاه رمز گسترش محور مقاومت به خارج از مرزهای منطقه را در کشف توانمندی ملتها با هدف دفاع از حقوقشان میداند. به گفته کوشکی با تلاش این اندیشه، مردم متوجه شدند میتوانند از داشتههای خود دفاع و در برابر دخالت قدرتهای فرامنطقهای خود را ثابت کنند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
برای شروع از مفهوم مقاومت، ابعاد قدرت و نفوذ این محور در سطح منطقهای و بینالملل بگویید؟
اگر ملتها در هر کشور و منطقهای متوجه توانمندیهای خود با هدف مقابله با مشکلات مختلف از سوی قدرتهای بینالمللی همچون اشغالگری، استعمار و استثمار شوند تا از این طریق حق تعیین سرنوشت و حق حاکمیت بر خود را به دست آوردند، معنا و مفهوم واقعی مقاومت نمایان میشود.
پس رمز ایجاد محور مقاومت و بسط آن در حوزه بینالملل از درک توانمندی بشری در مقابله با استکبار میآید؟
بله، طبیعتا اگر با این نگرش به مقاومت بنگرید، معنای دقیق مقاومت و رمز این محور طی این سالهای فعالیتش را درک خواهید کرد؛ اینکه مردم با خودباوری و با اتکا به توانمندیهای خود برای پیشبرد اهدافشان تلاش کنند. موفقیت این اندیشه و راهبرد، در مقطعی خود را نشان داد که مردم لبنان و فلسطین بعد از گذشت نیمقرن از عدم موفقیت و شکست در برابر رژیم صهیونیستی با پیروی از آموزههای اندیشه مقاومت در سال 2000 موفق شدند رژیم صهیونیستی را از لبنان اخراج و سرزمین خود را آزاد کنند. در سال 2006 نیز غزه را از چنگال رژیم صهیونیستی نجات دادند و طی سالهای 2006 تا سال گذشته، یک بازدارندگی وحشت علیه اسرائیل ایجاد کردند و با استفاده از رویکرد موازنه و بازدارندگی وحشت از جان، مال و خون خود و هموطنانشان در برابر تهاجمات رژیم صهیونیستی دفاع کردند.
اندیشه مقاومت در جنگهای 22روزه، 51روزه، 8روزه، 3روزه و در آخرین جنگ غزه در سال گذشته میلادی، این توانمندی را به مردم فلسطین داد که میتوانند با استفاده از اقتدار نظامی و جنگ نامتقارن از کشور خود دفاع کنند و به رژیم صهیونیستی اجازه ندهند همچون سالهای گذشته بدون هیچ مانعی از مردم فلسطین تلفات بگیرد و آنها را از سرزمینشان اخراج کند. نتایج اجرای این اندیشه همچنین در عراق، سوریه و یمن نیز نمایان شد. این اندیشه به مردم یمن قدرتی داد تا بتوانند علیه تهاجم سنگین سعودیها، اماراتیها و قدرتهای غربی بهپا خیزند و از سال 2014 تاکنون در برابر آنهایی که باعث سلب حق تعیین سرنوشت مردم یمن شدند، مقاومت کنند و اجازه ندادند کشورشان مستعمره عربستان سعودی و امارات شود. اقدامات محور مقاومت همچنین به شکل دیگری در ماجرای سوریه خود را نشان داد. اندیشه مقاومت جلوی یک ائتلاف جهانی علیه مردم سوریه و تجزیه این کشور را گرفت و اجازه تجزیه سوریه را به گروههای سلفی تکفیری با همراهی قدرتهای غربی نداد. از سوی دیگر، این جبهه مقاومت دولت خودخوانده داعش را وادار به شکست و اخراج از عراق هم کرد.
آیا این اندیشه و اجرای آن تنها در حوزه کشورهای منطقه خاورمیانه و در میان جامعه مسلمان با هدف مقابله با استکبار جواب میدهد؟
تلاش این اندیشه در راستای متوجهکردن مردم هر کشور و جامعه به توانمندیهای آن کشورهاست و همانطور که اشاره کردم، مردم تنها با متکی به این توانمندیها میتوانند از داشتههای خود دفاع کنند. همانطور که کشورهای منطقه با اعمال این اندیشه و پیروی از محور مقاومت در پیادهکردن مواضع و سیاستهایش در برابر دخالتهای قدرتهای فرامنطقهای، توانمندی خود را ثابت کردند.
تا به امروز این محور مقاومت به چه شکلی در قالب بینالمللی ظاهر شده است؟
این محور بهتدریج تبدیل به یک اندیشه فراگیر در جهان خواهد شد؛ همانطوری که خود را در آمریکای لاتین و به شکل جدیدی نشان داد. سالهاست که نیکاراگوئه و ونزوئلا با پیادهکردن اندیشه مقاومت موفق شدهاند با دخالتهای آمریکا در سرنوشت سیاسی این کشورها ایستادگی کنند. محور مقاومت آرامآرام به یک نیروی تعیینکننده و به رسمیت شناختهشده در عرصه روابط بینالملل تبدیل خواهد شد. اینکه امروزه ما شاهد تمایل بسیار کشورهایی همچون روسیه یا چین برای همکاری با ایران هستیم، همگی از بهبارنشستن اندیشه مقاومت در سطح بینالملل است. از طرفی ما میتوانیم با افتخار بگوییم که این اندیشه از کشور ما و در سایه انقلاب اسلامی ایران به منطقه و پس از آن به جهان صادر شده است.
چگونه انقلاب اسلامی ایران، تأثیر عمیقی بر محور مقاومت داشته است و به نوعی باعث دیدهشدن و نهادینهکردن این مفهوم در عرصه بینالملل شد؟
انقلاب اسلامی هرچند که زادگاهش ایران بود، اما یک اندیشه ایرانی نیست. این انقلاب یک اندیشه اسلامی است که تنها مختص ایران نیست و مخاطبان آن نه فقط مردم ایران بلکه کل انسانها در همه کشورها هستند. اندیشه مقاومت در بستر انقلاب اسلامی شکل گرفت؛ اندیشهای برگرفته از اندیشه قرآنی که خداوند میفرماید: سرنوشت هر ملتی جز به دست خود تغییر پیدا نخواهد کرد.
همانطور که مشخص است، سهم بیشتر تقویت و جهش این محور از سطح منطقه تا بینالملل مدیون مدیریت و میدانداری سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است. ادامه اندیشههای مقاومت سردار در مقابله با استکبار و پس از شهادت ایشان از چه طریقی صورت گرفت؟ آیا تنها با انتقام، اعمال سیاست ایشان در جبهه مقاومت تا همیشه باقی خواهد یافت؟
سردار سلیمانی یک جریان و یک راهبرد است و آمریکا در متوقفکردن این راهبرد جمهوری اسلامی، او را به شهادت رساند. آنها به صراحت اعلام کردند که ما این فرد را ترور کردیم تا ایران نتواند اهداف انقلابی خود را تعقیب کند. طبیعتا اگر آن اهداف و راهبرد پیگیری شود و تحقق پیدا کند، انتقام خون سردار هم بهنوعی گرفته خواهد شد. بهترین انتقام خون فردی که نماینده یک کشور است و فرماندهی یک راهبرد مهم سیاست خارجی را در اختیار دارد، ادامه مسیر ناتمام اوست. به همین خاطر است که جمهوری اسلامی همچنان و با جدیت مسیر سلیمانی را دنبال میکند.
نشانههای ادامه راه و سیاست شهید سلیمانی در جبهه مقاومت چیست؟
تضعیف موقعیت آمریکا در عراق، سوریه و افغانستان و خروج نیروهای نظامی آنها از این کشورها نشان از اعمال کماکان راهبرد سلیمانی حتی بدون حضور اوست که اگر ایشان هم حیات ظاهری داشتند این سیاستها را پیگیری میکردند. بهعبارتی مهمترین ضربه به دشمنان ادامه راه و اهداف سلیمانی است. آمریکاییها در طول این دو سال اخیر به همراه شرکای صهیونیست خود از گوشهگوشه منطقه غرب آسیا ضرباتی را از سمت محور مقاومت دریافت کردند و این ضربات تا زمانی ادامه خواهد یافت که آنها منطقه را تخلیه کنند. بهعبارتی انتقام سردار سلیمانی با تبدیل شدن به یک جریان کلان، کل منطقه را برای نیروهای فرا منطقهای همچون آمریکا ناامن کرده است. در حال حاضر، هیچ نقطه امنی برای آنها در منطقه و با احتمال عدم حمله وجود ندارد. بهعبارتی پاسخ ملت ایران و محور مقاومت در به شهادت رساندن محوریت این اندیشه و جدای از پیگیریهای حقوقی، ادامه راه ایشان، عدم توقف این سیاست و ناامنکردن منطقه غرب آسیا برای آمریکا و اسرائیل است.