همین هفته پیش بود که پیامکهای رگباریام به «سیروس دهقان مشیری» بالاخره سین شد؛ بالاخره جواب داد و صبح جمعه روزی که فقط پنج روز با شهادت سردارسلیمانی فاصله داشت، پیامش روی گوشیام آمد که «ظهر ساعت 2 تماس بگیرید».
سیزدهم دی سال جاری، مصادف با چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید «حاجقاسم سلیمانی»، فرمانده اسبق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
روزی هزار بار میآمدند جلوی چشمم و میرفتند. روزی هزار بار با خودم مرورشان میکردم؛ همان روزهایی که بهتزده اخبار سوریه را دنبال میکردم؛ همان روزهایی که خبر اشغال شهربهشهر سوریه توی دهان میچرخید و همهجا را رعبووحشت گرفته بود؛ همان روزها بود که تصویر آن بچه یکیدوساله مدام جلوی چشمهایم بود.
حرفهایمان کوتاه آمدند و قد آههایمان بلند شد. شال عزا افتاد دور گردن ایران خانم ما (ایران جان ما). تن وطن زخمی شد و آشفتگی ریخت توی دلهایمان.
قلبش همیشه تند تند میزد. دوستانش تند تند رفته بودند و او در این زمین فقط با قلبش زنده بود. با قلبی که همیشه عجول بود، دلی که تحمل این زمین را نداشت و میخواست هرچه زودتر آسمانی شود؛ اما قلب او یک راز دارد. رازش این است که قلبش مال خودش نبود؛ قلبش برای همه میتپید. در قلبش برای همه غیر از خودش جا داشت. در آسمان دلش همه غیر از خودش میدرخشیدند. او فقط نور آنها را نگاه میکرد و به دنبالش بود. نور چیزی است که او را بیتاب کرد و آخر نیز به سرچشمه تمام نورهای عالم رسید.
در ادامه پیگیریهای ایران و عراق در رابطه با حل پرونده امنیتی بین تهران-بغداد بر سرفعالیت گروهکهای تروریستی در اقلیم کردستان عراق و دیدارهای آبان مقامات ارشد نظامی دو کشور در بغداد، روز گذشته (سه شنبه 8 آذر) محمد شیاعالسودانی، نخست وزیر عراق نیز در اولین سفر دیپلماتیک خود به دعوت آیتالله سید ابراهیم رئیسی عازم تهران شد تا در راستای تقویت روابط به منظور تحقق منافع طرفین با محوریت حملات سپاه ایران به مقر گروهکهای تروریستی، با مقامات ارشد ایران رایزنی و گفتوگو کند. موضوعی که به نظر میآید در حال حاضر از نظر دفاعی و امنیتی در رأس توجه هر دو طرف قرار دارد و هر یک خواهان حل این مشکل به صورت دیپلماتیک هستند. درعین حال میانجیگری عراق برای احیای روابط ایران و عربستان و همچنین انعقاد تفاهمنامههایی در حوزه اقتصادی از دیگر مسائل مورد بحث میان مقامات دو کشور در تهران بود که به آن پرداخته شد.