چشم‌انداز یک رابطه پر‌فراز‌و‌نشیب

مذاکرات ایران و عربستان در حالی پشت درهای بسته انجام می‌شود که ایران به عنوان دیرینه‌ترین قدرت منطقه شناخته می‌شود و در مناسبات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تأثیرگذار است. از سوی دیگر عربستان نیز یکی از کشورهای قدرتمند منطقه محسوب می‌شود. مذاکرات بین دو کشور ایران و عربستان، خاورمیانه را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد. به همین دلیل و برای بررسی هر چه بیشتر روابط دو کشور، نشست تخصصی ایران و عربستان و دورنمای رابطه این دو کشور مهم خاورمیانه با همکاری مرکز مطالعات راهبردی خلیج‌فارس، انجمن ایرانیان مطالعات غرب آسیا و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

تاریخ انتشار: 09:44 - شنبه 1400/09/27
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

ایران و عربستان روابط پر‌فراز‌و‌نشیبی تجربه کرده‌اند

مهدی علیخانی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی و مدیر کارگروه عربستان انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا از مهمانان این نشست تخصصی بود. علیخانی موضوع بحث خود را سطوح هم‌گرایی و واگرایی ایران و عربستان و چشم‌انداز آینده این روابط عنوان کرد و افزود: اگر بخواهیم در خصوص روابط ایران و عربستان به صورت جامع نگاه کنیم، باید یک الگو را مبنای بحث قرار دهیم. ایران و عربستان در دوران قبل و بعد از انقلاب همواره روابط پرفرازونشیبی را تجربه کرده‌اند. می‌توان با یک سؤال اساسی بحث را دنبال کرد؛ اگر ایران و عربستان به جای تقابل هویتی اشتراک یا هم‌سویی هویتی را دنبال می‌کردند، چه اتفاقی می‌افتاد؟ بحث قدرت را باید در قالب و بستر اجتماعی مورد بررسی قرار داد. بستر و تقابل هویتی که همواره میان این دو کشور وجود داشته در دوران مختلف منطق سیاست قدرت را بین این دو کشور یا تضعیف یا تقویت کرده است. این استادیار دانشگاه ادامه داد: روابط ایران و عربستان متأثر از سه سطح بوده است. در سطح ملی بخش هویت، در سطح منطقه‌ای مباحث ژئوپلیتیک و در سطح بین المللی ساختار حاکم بر نظام بین‌المللی مورد توجه است. در بحث هویت برداشت‌های ملی و میهنی مورد توجه است که جزو جدایی‌ناپذیر روابط بین الملل هم محسوب می‌شود که این هویت‌ها می‌توانند با دیگران هم‌زیستی داشته باشند یا در نقطه مقابل، با یکدیگر در تضاد باشند. در بحث قطبیت هم کشورها به طور طبیعی دنبال افزایش قدرت هستند.
علیخانی افزود: اگرابعاد هویتی روابط ایران و عربستان و نقش توزیع قدرت را در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی کنار بگذاریم، ویژگی هایی که ایران و عربستان دارا هستند و منطقه‌ای که این دو نظام در آن قرار گرفته‌اند و در سطح کلانتر تأثیری که این دو بازیگر بر مناطق دیگر جهان دارند، یعنی خلیج فارس، غرب آسیا و مدیترانه و… عامل ژئوپلیتیک را برجسته می‌کند. ژئوپلیتیک عامل اصلی سیاست خارجی است؛ زیرا هم به هویت و هم به قطبیت و توزیع قدرت متصل می‌شود.

توزیع قدرت، ایران و عربستان را به یکدیگر نزدیک می‌کند

او گفت: وقتی معدود آثار مربوط به روابط ایران و عربستان را در گذشته مطالعه می‌کنیم، مهم‌ترین عاملی که این روابط را سامان داده نقش ساختاری نظام بین‌الملل یا همان موقعیت مسلط آمریکا بوده است.
برخی کارشناسان معتقدند که توزیع قدرت، ایران و عربستان را به یکدیگر نزدیک می‌کند؛ اما من معتقدم که این نگاه می‌تواند تقلیل‌گرایانه باشد. در این نظریه ما سطوح دیگری مانند فرایندهای ملی و منطقه‌ای را نادیده گرفته‌ایم. علیخانی در ادامه به پیشینه روابط ایران و عربستان اشاره کرد و گفت: در زمان پهلوی، ایران تحت‌تأثیر ناسیونالیسم ایرانی، محافظه‌کاری‌های پادشاهی و حفظ وضعیت موجود در آن زمان و البته همراهی غرب بوده است. عربستان نیز از سوی دیگر در آن زمان ساختار اجتماعی مبتنی بر عربیت را تجربه می‌کرد و البته نظام پادشاهی که تاکنون ادامه دارد و همچنان به دنبال حفظ وضع موجود است.
او تأکید کرد: تحلیل این ویژگی‌ها گویای این نکته است که ما هیچ‌گاه هم‌پوشانی هویتی نداشته‌ایم و حتی تمایزاتی را نیز تجربه کرده‌ایم. اما ساختار اجتماعی کلی حاکم نشان‌دهنده این است که هر دو کشور اسلامی بوده‌اند؛ هر چند با برداشت‌های متفاوتی از دین اسلام. جالب است که بگوییم دلیل قطع روابط ایران و عربستان در دوران پهلوی گردن‌زدن یک حاجی ایرانی بود.

عامل رقابت میان ایران و عربستان، عنصر قدرت است

او ادامه داد: نکته مهم این است که ایران چالشی برای رهبری ایدئولوژیک عربستان در جهان اسلام نبود، بلکه همین اسلام عامل نزدیکی دو کشور در زمان تهدید پان‌عربیسم جمال عبدالناصر شد، که هم پادشاهی ایران و هم عربستان را تهدید می‌کرد. پس نتیجه می‌گیریم که این هویت‌های مشترک عامل نزدیکی منافع دو کشور بوده است. این استاد دانشگاه در ادامه عامل رقابت میان ایران و عربستان را عنصر ژئوپلیتیک و قدرت عنوان کرد و گفت: مباحث دو‌جانبه مانند فلات قاره، سرکردگی در منطقه، موضوع بحرین و جزایر سه‌گانه و… از مهم‌ترین رقابت‌ها و چالش‌های میان ایران و عربستان است. او افزود: بعد از پیروزی انقلاب و تغییر نظام حکومتی در ایران نوع رابطه ایران و عربستان هم دستخوش تغییر شد. عنصر انقلابی‌گری و میل به تغییر وضعیت حاکم و از همه مهم‌تر عدم تعهد به غرب بر روابط این دو کشور تأثیر گذاشت. این تحولات اجتماعی و برداشت‌های متفاوتی که ایران و عربستان از نظم حاکم بر روابط بین‌الملل دارند، باعث می‌شود نقش، منافع و رفتارهای متفاوتی در پیش بگیرند و خود را بازخوانی و بازتعریف کنند.
مدیر کارگروه عربستان انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا ادامه داد: از زمان پهلوی تا زمان سقوط صدام ما سه بازیگر داشتیم که مسائل منطقه را نظم و سامان می‌دادند؛ عراق که سودای رهبری اعراب را در سر می‌پروراند، ایران که بعد انقلاب بر منطقه موثر بود  و عربستان که هم به دنبال رهبری منطقه و گسترش مفهومی خاص از اسلام بود. از سال 2003 زمانی که عراق از دور خارج شد، وزن ایران افزایش پیدا کرد و کشور عراق محلی برای رقابت میان ایران و عربستان شد.

تعارض، پرتکرارترین الگو در روابط دو کشور بوده است

او همچنین بیان کرد: نتیجه تغییر و تحولاتی که در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی رخ داده است، جنبه‌های مختلف ملی و هویتی و ساختارهای سیاسی را تحت تأثیر خود قرار داده است و باید به این نکته اشاره کرد که نظام بین‌الملل در ده‌های گذشته همواره علیه ایران و بیشتر با عربستان همراهی کرده است. علیخانی در ادامه به نقش دولت‌های مختلف بعد از انقلاب و تأثیر آن بر روابط ایران و عربستان اشاره کرد و گفت: با روی کار آمدن دولت‌های مختلف در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد رفتارهای متنوعی از این دو بازیگر در سطح روابط دیپلماتیک بوده‌ایم؛ از جمله همکاری‌های مشترک، تقابل، تعارض و…؛ اما باید گفت تعارض پرتکرارترین الگو در روابط این دو کشور بوده است. سؤال اینجاست که چرا تعارض و واگرایی جنبه پررنگ‌تری در روابط ایران و عربستان داشته است؟ در روابط این دو بازیگر منطقه هرآنچه که عامل هم‌زیستی و نزدیکی تعریف می‌شود، همان عامل می‌تواند موجب تفرقه و دشمنی هم باشد و این بستگی به برداشت‌هایی دارد که از رفتارهای طرف مقابل منتج می‌شود. او تجدید نظرطلبی طرفین، تصمیماتی که بر مبنای بدبینی گرفته می‌شود، تقابل هویتی، معماهای امنیتی، بی‌اعتمادی، سیاست نامحدود قدرت را از عوامل واگرایی میان دو کشور نام برد و افزود: تقابل هویت در شرایط رقابت ژئوپلیتیکی نامحدود اتفاق می‌افتد و البته فشارهای بین‌المللی تعرضات را برجسته می‌کند. تلفیق روابط هویتی و ژئوپلیتیک مهم‌ترین عامل تعارض میان ایران و عربستان است.

عربستان خواهان برهم‌خوردن برجام بود

این تحلیلگر روابط بین‌الملل افزود: در نقطه مقابل هر زمانی که چالش‌جویی هویتی متوقف یا تضعیف شده، نوعی هم‌زیستی و همکاری میان دو کشور شکل گرفته است.  حتی در دوره‌ای که عدم تقابل هویتی را شاهد بودیم اما فشار ساختاری وجود داشته مثل مهار دو جانبه، اعراب حتی با آمریکا هم همکاری نکردند و به سیاست‌های این کشور معترض شدند. علیخانی به نقش برجام در تیره‌شدن روابط ایران و عربستان نیز اشاره کرد و گفت: زمانی که برجام در شرف امضای ایران و 5+1 بود، عربستان سعودی برای برهم زدن این توافق از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. امضای توافق برجام می‌توانست ایران را از یک تهدید به یک بازیگر عادی تغییر بدهد، پرونده هسته‌ای را به یک برنامه مشروع سوق داده بود، ایران هراسی را بی‌ثمر کرده بود و صحبت از این بود که ایران در منطقه نقش پررنگ‌تری ایفا کند و با وجود همه این نتایج، عربستان شکست سنگینی را متحمل می‌شد. زمانی که برجام امضا شد، ما شاهد تحولات منطقه‌ای بر خلاف خواسته عربستان بودیم؛ به عنوان مثال، حکومت سوریه پابرجا باقی ماند، عربستان در یمن ناکام شد، عراق به ایران نزدیک‌تر شد و… . عربستان در همین زمان سیاست تهاجمی در قبال ایران پیش گرفت که هم‌زمان با دوران روی کار آمدن بن‌سلمان بود. علیخانی در پایان گفت: ایران و عربستان تعارضاتی دارند که ریشه بنیادی و رفتاری دارد. تعارضات رفتاری منجر به تشدید تعارضات بنیادی می‌شود و اگر کنترل شود، روابط قاعده‌مند خواهد شد. اگر به شکل یک الگو روابط دو کشور را بررسی کنیم، می‌توانیم چشم‌انداز این روابط را پیش‌بینی کنیم.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط