به گزارش اصفهان زیبا؛ من از سریال امام علی(ع) خیلی میترسیدم! دیدن فضای تاریک فیلم و گریمها در سن حدود هفت یا هشتسالگی برایم سنگین بود. علاوه بر آن اصلا دوست نداشتم امام علی(ع) آخر فیلم شهید بشوند. وقتی بین مرغابیهای سفید قدم برمیداشتند، دلم ریش میشد و میخواستم چنگ بیندازم به تلویزیون صنام مدل ۲۱ اینچمان و خودم را پرت بکنم جلوی پایشان و بگویم نه! نباید بروید مسجد برایتان نقشهها کشیدهاند.
اوایلش فکر میکردم آقای ارجمند که نقش مالک اشتر را بازی میکردند همان امام علی هستند. دو سه سال بعد که بزرگتر شدم در بازپخشها شیرفهمم شد که فیلمها حق نشان دادن ائمه را ندارند.
تا سالها به دنبال تصویر چهره مردی در ذهنم میگشتم که عادل است، پناه بچهشیعههای مظلوم است و شجاع است؛ خیلی شجاع. چند ساله بودم؟ این را درست یادم نیست، اما مطمئنم سالهای راهنماییام بود که تصویرتان را در تلویزیون دیدم.رهبر حزبالله لبنان، رهبر حزبالله لبنان بودن یعنی چه؟ این را پرسیدم.
گفتند که در لبنان شیعیانی هستند که علم حقخواهی در برابر اسرائیل را برافراشتهاند و دفاع از فلسطین و جهان اسلام یکی از آرمانهایشان است. از شما چه پنهان یکی از فانتزیهایم همیشه این بود که بروم برای ادامه زندگیام لبنان. دلم میخواست همانجا بمانم، بعد یک روز یک سرباز اسرائیلی محکم با لگد درِ کوچک فلزی خانهمان را که رویش دوتا گل رز بزرگ حک شده بود، از جا میکند و میآمد با قنداق اسلحهاش یکی محکم میکوبید توی صورتم و همین که پرت میشدم کف حیاط کوچک خانه، یک مشت خاک میریختم توی صورتش و تف میانداختم روی چکمهاش و همینطور که رد خون از گوشه دهانم جاری بود، میگفتم عاقبت یک روز نابودتان میکنیم. این وعده الهی است، حق است. بعد با گلوله سرباز شهید میشدم و روی تابوتم از این پرچمهای زرد حزبالله که آرم تفنگ سبز و الله دارند میانداختند.فانتزی است دیگر! آرزو است دیگر، بر من جوان که عیب نیست.دوست داشتم به دست شما دفن بشوم سید، یا لااقل بیایید یک نماز میت هول هولکی بر جنازهام بخوانید و بروید. اولین بار که تصویر و شمایلتان را دیدم و وصف مبارزاتتان را شنیدم، بشکن زدم و گفتم بازیگر نقش امام علی (ع) را پیدا کردم. باید بدهند سید حسن نقششان را بازی بکند، چه کسی بهتر از ایشان؟ حالا تو در کجای جهان هستی سید؟