به گزارش اصفهان زیبا؛ در عصر حاضر کودکان و نوجوانان (خصوصا دوره ابتدایی) بهعنوان عضو فعال و آسیبپذیر در جامعه حضور دارند و باتوجهبه بحرانهای اجتماعی و خانوادگی که سبب ایجاد اختلالهای روانی و رفتاری در کودکان و نوجوانان میشود، باید این اختلالها با همراهی معلمان، والدین، مشاور و روانشناس مورد بررسی قرار گرفته و بهبود یابد.
رفتارهای تهاجمی یا پرخاشگرانه از شایعترین اختلالات رفتاری دانشآموزان است. پرخاشگری رفتاری است که هدف آن آسیبرساندن به خود یا دیگری خواهد بود. در این تعریف، قصد شخص مهم است؛ یعنی رفتار پرخاشگرانه باهدف آسیبرساندن به دیگران یا خود انجام میشود.
اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهای پرخاشگرانه فیزیکی و کلامی مانند تهدید، مشاجره کلامی و در برخی موارد منجر به دعوا و کتکزدن میشود. از نظر علمی باید گفت پرخاشگری یک کشش غریزی و یا یک گرایش در فرد است که بهصورت زدن یا ویرانکردن خود را نشان میدهد.
کاری که فرد بهعنوان عکسالعمل از خود بروز میدهد، بهگونهای است که باید گفت مناسب عمل و یا رفتار طرف مقابل نیست.
ظاهر این امر نشاندهنده یک شورش و انقلابی در درون کودک یا نوجوان است و حاکی از وجود احساساتی است که فرد گویی از بازگوکردن آن وحشت دارد، رنجی در درون او وجود دارد که قادر به رفع و جبران آن نیست و ناگزیر تلافی آن را سر دیگران در میآورد؛ اگرچه در مواردی این زجردادن متوجه خودش نیز میشود.
دوره ابتدایی؛ مناسبترین سن برای کنترل پرخاشگری
دوره ابتدایی مناسبترین زمان برای شناسایی و برطرفکردن مشکل پرخاشگری است.
رفتار و مهارتهای معلم در شناسایی و کمک به این مسئله بسیار مهم است.
دانشآموزان در این سن انعطافپذیری بیشتری دارند و پرخاشگری در آنها به طور کامل نهادینه نشده؛ به همین دلیل ایجاد تغییر در آنها آسانتر از ایجاد تغییر در سنین بزرگسالی است.
دانشآموزان مبتلا به اختلال پرخاشگری میتوانند به هر مشکل کوچکی واکنش نشان دهند و بهسرعت کنترل خود را ازدستداده و شروع به دعوا کنند.
زمانی که این مشکل پیش میآید، تا حد مشاجره لفظی و خروج بدون اجازه از کلاس و در حضور دوستان و همکاران بهصورت دعوا، ضربهزدن، پرتاب اشیا و حمله بهطرف مقابل پیش میرود.
معلمان برای کنترل خشم دانشآموزان باید بدانند که صمیمیت با دانشآموزان نقش مهمی در کاهش پرخاشگری دارد. بسیاری از رفتارهای خشونتآمیز ناشی از عدمصمیمیت بین طرفین است.
صمیمیت زمانی افزایش مییابد که بین معلم و دانشآموز یا بین والدین و فرزند، اعتماد وجود داشته باشد.
یکی از بهترین راههای کنترل خشونت، بهویژه در نوجوانان این است که برای لحظاتی سکوت داشته باشیم. بهترین کار در این مدت این است که دیگران آرام بگیرند تا فرد بتواند آرامش خود را به دست آورد و سپس در یکزمان مناسب با یکدیگر گفتوگو کنند.
صحبت درباره مشکل بهترین راه برای رهایی از پرخاشگری است؛ اما در لحظهای که پرخاشگری کودک یا نوجوان به بالاترین حد خود میرسد، معلم یا والدین باید سکوت کرده و سعی کنند آرام شوند.
پس از آرامشدن طرفین و گذشت مدتی، با آرامش به بحث درباره موضوع بپردازند و حتما در مورد موضوع بهوجودآورنده خشم، گفتوگو کنند.
معلمان میتوانند حتی در قالب تکلیف، خشم اینگونه دانشآموزان را کنترل کنند.
بهعنوان تکلیف از این دسته از دانشآموزان بخواهند در مورد علت خشمشان بنویسند یا نقاشی کنند و بعد در یک فضای صمیمی دونفره نوشتهها یا نقاشیها را تحلیل کنند و به گفتوگو بنشینند و در صورت نیاز حتی جلسات سهنفره با حضور یکی از اولیا (پدر یا مادر) تشکیل دهند.
در این جلسه معلم سعی کند گفتوگو را بین اولیا و دانشآموز شکل دهد و خود راهنما و هدایتگر باشد. گاهی اوقات در همین گفتوگوها، علتها بروز میکند. البته اگر پرخاشگری و علائم خشم بهدفعات تکرار شد و آسیبزننده به خود و دیگران بود، حتما به روانشناس و روانپزشک مراجعه کند.
فهم خشم؛ عاملی برای خودشناسی
تنبیه یکی از ابزارهای اجتماعی در طول تاریخ بوده که برای جلوگیری از خشونت و سایر رفتارهای پرخاشگرانه بهکار رفته است. تنبیه بهطورموقت خشونت کنونی را متوقف کرده و در درازمدت آن را معکوس میکند و به طور مستقیم آن را تقویت خواهد کرد. در حال حاضر تنبیه بدنی توسط سازمان بهداشت جهانی ممنوع است.ما همیشه یاد گرفتیم که از خشم بترسیم. سرکوبش کنیم یا با خشم منفجر بشویم؛ اما خشم، یک احساس طبیعی است. نه خوب است، نه بد است؛ ولی حرف دارد. پدر و مادر و معلم باید خشم کودکونوجوان را جدی بگیرند؛ چرا که در آن حرف یا دردی نهفته است برای شنیدهشدن. من به دانشآموزانم میگویم هر موقع خشمگین شدند با خشمشان گفتوگو کنند؛ نه اینکه بجنگند، نه اینکه خودشان یا دیگران را زخمی کنند. بهعنوان یک معلم معتقدم خشم، اگر درست فهمیده شود، میتواند دروازهای باشد برای رشد، برای رابطههای سالمتر، برای خودشناسی.