به گزارش اصفهان زیبا؛ شاید بارها و بارها، هنگامی که بحث سینما پیش آمده، کلمهای به نام «گیشه» به گوشتان خورده است. اما معنای این کلمه بهاحتمالزیاد در ذهن شما و اکثر مردم با «فروش سینما» مترادف شده و معنایش را فقط به معنای فروش یک فیلم میدانید. گیشه یکی از موضوعات مهم در سینماست که از ابتدای پیدایش این هنرصنعتِ شگفتانگیز با او همراه بوده و بر او تأثیرات مهمی گذاشته است.
این کلمه بعضا تا حدی منفی معنی میشود و آن را به فیلمهای خالی از محتوا و پرچهرهای که تنها با هدف فروش بالا و سود سرمایهگذار تولید میشود، نسبت میدهند و این دست از فیلمها را «فیلم گیشهای» مینامند.
اما بررسی گیشه در جهان با آنچه ما میدانیم بسیار متفاوت است. نگاه سینمای جهان به گیشه نه فقط نگاه منفی و به دور از واقعگرایی است، بلکه بسیار تحلیلی و با تصور مثبت به این مؤلفه نگاه میشود و پراهمیتترین موضوع برای تولیدات کمپانیها و استودیوهای بزرگ فیلمسازی در جهان است. اگر بخواهیم درباره این موضوع بهصورت گسترده حرف بزنیم، باید ابتدا تأثیر هر نوع فیلم را بر گیشه بررسی و سپس ماهیت گیشه را تحلیل کنیم.
بهطورکلی فیلم را میشود به دو دسته تقسیم کرد؛ دستهای فیلمهایی برای مخاطب عام هستند که برای همه مردم ساخته میشوند و معمولا موضوعاتشان به مذاق اکثر مخاطبان سازگار است. دسته دیگر فیلمهای روشنفکری یا مستقل هستند. در این آثار، فیلمساز معمولا دغدغههای خویش را دنبال میکند و برای یک مخاطب خاص فیلم خود را تولید میکند. بدیهی است که این نوع فیلمها در مقایسه با فیلمهای دسته اول کمتر به گیشه نظر دارند و حتی گاهی اصلا با نگاه به گیشه جلو نمیروند. بااینحال، فیلمهای دسته اول یا موفق به کسب گیشه میشوند یا در رسیدن به این هدف شکست میخورند. علت موفق بودن یا نبودن این فیلمها در گیشه موضوع اصلی این یادداشت است که در ادامه بررسی خواهد شد.
سالهاست در سینمای ایران موفقیت در گیشه اغلب به فیلمهای کمدی ختم میشود و فیلمهای دیگر همیشه در پله بعدی میایستند. اما در همین سالها نیز فیلمهای غیرکمدیای بودهاند که توانستهاند تا حد قابل قبولی در گیشه موفق باشند. اما این موفقیت آیا فقط به فروش فیلم تعبیر میشود، یا موفقیت فیلم در جذب مخاطب و استقبال سینمادوستان نیز یکی از مؤلفههایی است که در مبحث گیشه مدنظر قرار میگیرد؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید نوع فیلم و موضوع و میزان تبلیغات و حمایتها را از فیلم درنظر بگیریم و سپس به این نتیجه برسیم که فیلم با این میزان فروش موفق بوده است یا خیر؛ برای مثال فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» که در ژانر دفاع مقدس تولید شده است، توانست فروش گیشه 14 میلیارد تومانی را در سال 1401 رقم بزند.
این میزان فروش با توجه به موضوع فیلم، حمایتهای متوسط و تبلیغات به نسبت کمتر از فیلمهای همژانرش، بسیار عالی بود و به همین دلیل، لقب پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای دفاع مقدس را به خود اختصاص داد. اما فیلمهای دیگری در این ژانر تولید شدهاند که هماکنون نیز در حال اکراناند؛ اما با توجه به تبلیغات و حمایتهایی بیشتر از «موقعیت مهدی» فروشی نزدیک یا کمتر از دهمیلیارد تومان را در سال 1403 برای خود رقم زدهاند. این مسئله نشان میدهد که فیلم نتوانسته است مخاطب را جذب کند و با استقبال کمرنگ مخاطب مواجه شده است.
در فیلمهای کمدی نیز این موضوع به همین ترتیب باید بررسی شود. آن دسته از فیلمهای کمدی که معمولا به کمدی بیمحتوا معروفاند و صرفا با اتکا به شوخیهای کلامی و سخیف سعی در جذب مخاطب دارند، متأسفانه نسبت به کمدیهای استانداردی که با خلق موقعیتهای صحیح کمدی مخاطب را میخندانند، پرفروشترند؛ اما نمیتوان گفت آن دسته از کمدیهای استاندارد در گیشه موفق نبودهاند؛ چراکه با توجه به رعایت استانداردها و دوری از شوخیهای سخیف و دستهچندم کوچهبازاری، اگر فروشی نزدیک به 50 میلیارد تومان را کسب کنند که شاید یکپنجم فروش کمدیهای سخیف باشد، میتوان گفت در گیشه موفق بودهاند.
در پایان باید گفت نه اینکهفقط بر اساس فروش بالای یک فیلم در گیشه میتوان آن فیلم را فیلم خوب دانست و نه با فروش کم در گیشه میتوان آن را فیلم ضعیف دانست؛ بلکه باید میزان فروش فیلم را با مؤلفههای گفتهشده بسنجیم و تنهایک تعریف ثابت برای تحلیل گیشه سینما نداشته باشیم.