به گزارش اصفهان زیبا؛ تا حالا شده که فقط برای صرف یک ناهار خاص، سفر کنید؟! اجازه بدهید از طعم خوش قیمه نثار اصیل قزوینی در یک گرمابه تاریخی مهیا شده برای زیست امروز، به شما بگویم و البته اعتراف کنم که برای من «فضا» بود که بهانه تجربه «غذا» و گردشگری نیمروزه در شهر قزوین شد.
یک ویدئوی پربازدید در اینستاگرام حجت سفر به قزوین را بر ما تمام کرد! قرار گذاشتیم صبح جمعه از تهران راهی قزوین شویم، ناهار قیمهنثار قزوینی را در این گرمابهرستوران بخوریم و برگردیم؛ همین! از سکوت کاروانسرای سعدالسلطنه جا خوردم!
چند سال از آخرین باری که قزوین را دیده بودم، گذشته بود و باید دستکم سفر نیمروزهاش را تجربه میکردم؛ مخصوصا که از تهران با کمتر از دو ساعت رانندگی میتوانید ببینیدش. اولین تابلوهایی که در ورودی شهر دیدم، جهت مستقیم را به مسافران علاقهمند به دیدن مرکز شهر و آثار و بناهای تاریخی دعوت میکرد و مسافران خواهان دیدار با الموت و دریاچه اوان را هم به سمت راست هدایت میکرد.
بعد از این تابلوها رسیدم به المان دروازه ورودی و کاروان مجسمه شترها و عبارت بزرگ «شهر من قزوین». روی تابلوی بعدی که خیلی توجهم را جلب کرد، نوشته شده بود: «خیابان شهدا (سپه اولین خیابان ایران)، مسجدجامع عتیق». مقصد ما البته دیدن سعدالسلطنه (از آن با عنوان بزرگترین کاروانسرای درونشهری ایران و جهان هم یاد میکنند) بود؛ چون میخواستیم ساعت 9 صبح صبحانه را در این کاروانسرای احیاشده و موردعلاقه گردشگران، بخوریم؛ اما فهمیدیم که جمعهصبحها وقت مناسبی برای بازدید از سعدالسلطنه نیست! تنها جایی که درهایش به رویمان باز بود، یک «نوشخانه» کوچک بود که توانستیم دمنوش و باقلوا بخوریم و به دلمان صابون بزنیم برای ناهار! به چند عکس در فضاهای سوتوکور سعدالسلطنه بسنده کردیم.
در چهلستون قزوین، غافلگیر شدم
اصفهانیها در سفر قزوین از کثرت اسامی آشنا غافلگیر میشوند! از چهلستون و عالیقاپو که بگذریم، میرسیم به خیابان سپه و میرعماد و دربکوشک؛ اما پیوندهای تاریخی دو شهر خیلی عمیقتر است. ایسنا در گزارشی از جاذبههای گردشگری این شهر، نوشته است: «اسناد و مدارک قدمت قزوین را به دوران حکومت مادها مربوط میدانند؛ شهری که در دوره حکومت شاهطهماسب صفوی، پایتخت ایران بود و ناصرخسرو قبادیانی هم در سفرنامهاش در 438 قمری، این شهر را اینطور توصیف میکند: باغستان بسیار داشت. بی دیوار و خار و هیچ مانعی از دخول در باغات و قزوین را شهری نیکو دیدم.»
لیست جاذبههایی که این ویدئو توصیه میکند در سفر قزوین ببینیم، عبارتاند از: خانه (حسینیه) امینیها، کاخ چهلستون و کاروانسرای سعدالسلطنه. البته به این لیست، گراندهتل، کلیسای کانتور (ساخته روسها)، آبانبار سردار و مقبره چهار انبیا و البته موزه قزوین را هم باید اضافه کرد. ما راهی موزه اسناد تاریخی قزوین شدیم که در آن سربرگ تجارتخانه میرزا غلامحسین کشاورزیان نظرم را جلب کرد.
زیر نام تجارتخانه نوشته بودند: «طهران-اهواز-عراق-نهاوند» و کمی آنطرفتر نوشته شده بود: «طهران الی قزوین». به تاریخ هشتم اسفند 1312 تلگرافی فرستاده بودند. یک عکس تاریخی از کنسول روس در قزوین متعلق به دوره قاجار هم نظرم را جلب کرد؛ اما دلم میخواست زودتر برسیم به چهلستون. پیاده تا کاخ رفتیم و از دیدن نمای جذاب چهلستون قزوین، نورهای رنگی تابیده از پشت ارسی با شیشهرنگیهای طبقه دوم بنا، نقاشیهای طبقه اول و البته راهپلههایی که نو و سنگی شده بودند، غافلگیر شدیم. دو اثر در طبقه دوم حسابی توجهم را جلب کردند: اولی، خط شکستهنستعلیق علیاکبر گلستانه مربوط به دوره قاجار و دومی که حسابی من را سر ذوق آورد، خط نستعلیق (چلیپا) بود از علیرضا عباسی مربوط به قرن 11 هجریقمری. از مسئول موزه سراغ خطی از میرعماد قزوینی (در اصفهان زیست و در مسجد ظلمات این شهر دفن شد) را گرفتم. برایم عجیب بود که در موزه خوشنویسی زادگاه میرعماد اثری از میرعماد نمیبینم! دلیلش هم البته جالب بود که بهتر است ننویسم. دلم نمیآمد از چهلستون دل بکنم؛ ولی ساعت 11 شده بود و باید میرسیدیم بهجایی که این همه راه برای دیدنش آمده بودیم.
گرمابهای که به زنجیره گردشگری اضافه شد
روی نقشه دنبال بلوار امام خمینی و چهارراه بازار گشتیم و پیاده از سمت سعدالسلطنه راهی چهارراه بازار و خیابان مولوی شدیم و رسیدیم به روبهروی مسجد ملاوردیخانی، گرمابه تنکابنی! از ورودی باریک گرمابه وارد شدیم و اولین مواجههمان، با گنبدهایی روی زمین بود. انگار داشتیم روی بام حمام علیقلیآقای اصفهان قدم میزدیم! اینجا اما ماجرا فرق داشت. از راهپله راهی زیرزمین شدیم. هر گوشه زیبایی خودش را داشت. بنای قاجاری را بهخوبی مرمت کرده بودند و یک رستوران ویآیپی شکیل شده بود برای زندگی قرن بیستویکی ما! من میز زیر گنبد بزرگ را انتخاب کردم؛ چون دلم سقف بلند و نور طبیعی میخواست؛ خیلی هم از کف شیشهای وسط فضا خوشم آمده بود. ما محو فضا بودیم هنوز که منو را آوردند و خب انتخابهای میراثدوستانهمان را اعلام کردیم؛ قیمهنثار اصیل قزوینی به قیمت 355 هزار تومان، مرصعپلو با گوشت به قیمت 590 هزار تومان و مرصعپلو با مرغ به قیمت 410 هزار تومان.
گرمابه تنکابنی از 1399 به مرمتگران سپرده شد. کار مرمت در 1402 به اتمام رسید و حالا در قامت یک بنای تاریخی و جاذبه گردشگری، جایگاهی در قزوین پیدا کرده است. بنا متعلق به صندوق توسعه صنایعدستی و فرش دستباف و احیا و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی است. قدمتش به دوره قاجار میرسد؛ با شماره 7866 در فهرست میراث ملی ایرانیان ثبتشده است و 700 مترمربع مساحت دارد.
میراث آریا به نقل از قنبرپور، مشاور عملیات مرمت حمام تنکابنی، خبر داد که به علت عدم استفاده از بنا به مدت طولانی، تلی از خاک روی پیکره بنا انبار شده بود و عملیات خاکبرداری با دقت زیاد انجامشد؛ بعد هم نیاز بود که آجرهای پوسیده بنا تعویض شوند؛ برای همین دستبهدامان شهرستانهایی شدند که توانایی تولید چنین آجرهایی را داشتند؛ طرح مرمت نیز با پایبندی به فرم اصلی بنا اجرا شده است.
بعد از دیدن گرمابه تنکابنی که حالا به رستوران نوبن تبدیلشده، به یاد عصارخانه جماله اصفهان افتادم و دلم خواست بروم از مالک و مرمتگر و مدیرپروژه گرمابه تنکابنی بخواهم بیایند فکری به حال گرههای کور آن عصارخانه چهارصدوچندساله هم بکنند؛ این الماس خوشتراش را احیا کنند و خوشسلیقگیهایشان را در آن بنا هم به نمایش بگذارند.
دروازه دربکوشک و میدان میرعماد
بعد از ناهار تصمیم گرفتیم دو جاذبه دیگر را هم ببینیم؛ اما چهار انتخاب داشتیم: اولی، مسجدالنبی بود که محل برگزاری نمازجمعه هم هست؛ دومی، بازار علافها بود با سقفی بلند و انبوه مغازههای میوه و ترهبار و طباخی و خلاصه، یک مقصد گردشگری جذاب است برای همه علاقهمندان تجربه زیست روزمره مردم در یک راسته بازار تاریخی. سومین انتخاب میتوانست عالیقاپوی قزوین باشد که از بازار علافها یا حتی چهلستون، کمتر از 10 دقیقه پیادهروی راه بود. برای دیدن چهارمی اما باید سوار ماشین میشدیم؛ همین کار را کردیم. دروازه دربکوشک یکی از تصاویر پررنگ مترادف نام قزوین است.
نقوش سردر برایم خیلی جذاب بود. قدمت دروازه دربکوشک «راهکوشک» را مربوط به دوره قاجار میدانند. یک ورودی با قوس نیمدایره دارد با فقط یک نما بهسوی خارج شهر که از تزیینات کاشیکاری و رسمیبندی برخوردار است و بدنه رو به داخل شهر، آجری ساده است. دیدن این کاشیکاریهای رنگین و نقوش زیبا و اصیل ایرانی حسنختام خوبی برای سفر قزوین بود؛ مخصوصا که در کنارش میدان و تندیس میرعماد هم هست؛ دو پیوند جالب قزوین و اصفهان در یک مکان!