گفت‌وگو با بابک خواجه‌پاشا، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان «در آغوش درخت»

سینمای کودک قصه می‌خواهد

بابک خواجه‌پاشا از جمله فیلم‌سازانی است که در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان با فیلم بلند داستانی «در آغوش درخت» خوش درخشید.

تاریخ انتشار: 09:59 - سه شنبه 1403/07/17
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
سینمای کودک قصه می‌خواهد

به گزارش اصفهان زیبا؛ بابک خواجه‌پاشا از جمله فیلم‌سازانی است که در سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان با فیلم بلند داستانی «در آغوش درخت» خوش درخشید. در این جشنواره، جایزه ویژه هیئت داوران پروانه زرین بخش بین‌الملل به این فیلم رسید. همچنین این فیلم در چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به عنوان فیلم محبوب منتقدان و اهالی رسانه معرفی شد و نامزد دریافت هفت سیمرغ و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردان شد.

در ادامه «در آغوش درخت» موفق شد به‌عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۵ معرفی شود. این فیلم اولین اثر بلند سینمایی خواجه‌پاشا است و با تمرکز بر مضامین تربیتی و خانواده ساخته شده است. خواجه‌پاشا در این فیلم تلاش کرده است مسائل و مشکلات پیچیده خانواده را از زاویه دید کودکان نشان بدهد.

آنچه سینمای کودک و نوجوان را از سینمای بزرگ‌سال متمایز می‌کند، ظرفیت تربیتی آن است. با توجه به شرایط سنی حساس کودکان و نوجوانان، میزان تأثیرپذیری آن‌ها از یک اثر مانند فیلم بیشتر از بزرگ‌سالان است؛ به همین جهت تربیت در سینمای کودک یکی از مهم‌ترین عناصر فیلم است که با توجه به نسل امروزی و ارتباط گسترده‌ بچه‌ها با دنیای اطلاعات و ارتباطات، پرداختن به این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. از این رو با بابک خواجه‌پاشا به گفت‌وگو نشستیم تا عنصر تربیت در سینمای کوک و نوجوان و نحوه به‌کار‌گیری آن را بررسی کنیم.

چگونه می‌توانیم سینمایی با مضامین تربیتی داشته باشیم و عنصر اولیه سینمای تربیتی چیست؟

‎ما در ابتدا باید این مبحث را در فیلم‌نامه بررسی کنیم. وقتی که در فیلم‌نامه یا به‌طور کلی در سینما ورود می‌کنیم، در ابتدا باید دارای قصه باشیم؛ یعنی نباید مضمون بر قصه چیره بشود. مضمون زیرمتن قصه است. حالا اگر ما به‌دنبال هر چیزی که هستیم این را باید در زیرمتن قصه بیان بکنیم. اتفاقا آسیبی که فیلم و به‌دنبالش سینما می‌تواند بخورد، این است که ما هرازچند گاهی می‌خواهیم حرف‌هایی را بزنیم و فیلم ما در گرو همین حرف‌ها باقی می‌ماند؛ بدون اینکه قصه‌ای داشته باشد! یعنی سینما به جای اینکه کارکرد سینمایی داشته باشد، تبدیل به نصیحت می‌شود.

شما اصلا در فضای اجتماعی هم اگر یک نفر را فقط نصیحت کنید، احتمالا به حرف‌های شما گوش ندهد، چه برسد در سینما! سینما نیازمند قصه و داستان است. کارکرد و جذابیت سینما در این است که هم‌زمان که مخاطب را با داستان سرگرم می‌کند، مضمونی را هم تحت‌نظر دارد و آرام‌آرام سعی می‌کند آن را به مخاطبش برساند.

در این چنین سینمایی ما شاهد عنصر تربیتی و تأثیر آن نیز خواهیم بود؛ مثلا شما می‌خواهی درمورد موضوع دوستیابی فیلم بسازی؛ اگر بخواهی در فیلم به مخاطب دوستیابی را یاد بدهی، شکست می‌خوری؛ بلکه فیلم‌ساز در فیلم باید قصه بگوید، داستان جذابی را تعریف کند تا مخاطب مجذوب شود؛ سپس ناخودآگاه تأثیر بگیرد. این امر بسیار پیچیده و تخصصی است و آنقدر راحت نیست که مفاهیم والای انسانی را بشود به همین سادگی به مخاطب انتقال داد؛ اما این مسئله را در قصه‌‌گویی مادران برای فرزندانشان می‌توانیم به خوبی ببینیم.

در گذشته مادران وقتی که برای کودکشان قصه می‌گفتند، سعی می‌کردند با آرامش، با لحن مناسب و با یک قصه تأثیرگذار کودک را با خود همراه کنند. حالا در درون آن قصه مباحثی هم بود که به لحاظ تربیتی دارای اهمیت است و در ناخودآگاه کودک اثر می‌گذاشت؛ اما اگر قصه جذاب نباشد و گوینده، قصه‌گوی خوبی نباشد، کودک نمی‌تواند تأثیر بگیرد. عینا چنین چیزی باید در سینمای کودک و نوجوان نیز رعایت شود و آنچه اکنون سینمای ما نیازمند آن است، قصه‌هایی تأثیرگذار که در درونشان مضامین موردنیاز جامعه نیز وجود داشته باشد.

به‌نظر شما سینمای تربیتی نیازمند تولیدات درباره کودک است یا فیلم‌هایی برای کودک؟

‎ چه فیلم‌هایی که درباره کودکان است و مخاطب آن‌ها والدین و بزرگ‌سالان هستند و چه فیلم‌هایی که برای کودکان و تأثیرگذاری مستقیم بر آن‌هاست، باید تولید بشوند؛ اما هر دو آن‌ها باید از زاویه‌ دید مناسب تولید شوند. اکنون مشکلی که در سینمای کودک و نوجوان وجود دارد، این است که فیلم‌ها از زاویه دید بزرگ‌ترها نوشته می‌شوند. شناخت جهان کودکان و پیداکردن زاویه دید کودکان بسیار اهمیت دارد. چه در معماری مکان‌هایی که برای کودکان ساخته می‌شود، چه در کتاب‌هایی که برای کودکان نوشته می‌شود و چه در فیلم‌هایی که برای کودکان ساخته می‌شود، باید زاویه دید و زبان کودکان را پیدا کرد. متأسفانه چه فیلم‌سازان، چه معماران و چه مسئولان فرهنگی گاهی از زاویه دید خودشان به جهان کودکان نگاه می‌کنند. باید از زاویه دید بچه‌ها به جهان خودشان نگاه کرد.

آیا تمرکز سینمای تربیتی بر نگاه بومی و اقلیمی است؟

‎شما ذاتا اگر به این مبحث نگاه بومی داشته باشید، جهانی هم می‌شود؛ یعنی ابتدا به ساکن، ما هم موظفیم و هم بهتر بلدیم که بر روی شاخصه‌های تربیتی خودمان کار کنیم و این شاخصه‌ها را اگر بتوانیم ترویج بدهیم؛ یعنی سینما دارد کار خودش را درست انجام می‌دهد. اگر ما بتوانیم تأثیر بومی و منطقه‌ای بگذاریم، می‌توانیم تأثیر بین‌المللی نیز داشته باشیم؛ اما اگر فقط به دنبال تأثیر بین‌المللی باشیم کار ما بی‌نتیجه می‌ماند؛ زیرا ما شناخت تربیتی درستی از جهان نداریم. در همه جای دنیا هم همین کار را می‌کنند؛ یعنی هر فیلم‌سازی در هر کشوری ابتدا با توجه به شاخص‌های تربیتی خودشان فیلم می‌سازد و سپس اثرش را صادر می‌کند و کشور‌های دیگر تأثیر می‌گیرند. وظیفه ما این است که شاخص‌های بومی خودمان را ترویج بدهیم.

به‌نظر شما چقدر می‌توان با نگاه بومی در شاخصه‌های تربیتی، نسل امروز را با خود همراه کرد؟

اولا ما باید زمانی که داریم فیلم تولید می‌کنیم، شناخت درستی از این رده سنی داشته باشیم؛ از جهانش، افکارش، زبانش و امکاناتی که امروزه با آن روبه‌رو است. ما امروزه برای نسلی فیلم می‌سازیم که آن‌ها از طریق مدیا با یک جهان گسترده دیگری ارتباط دارند و زمانی که این ارتباط وجود دارد، جلب رضایت او با یک اثر هنری بسیار سخت است. درواقع نسل امروز عناصر را، چه عناصر داستانی و چه عناصر زیبایی‌شناسی، در سایه دیگر آثار بین‌المللی بررسی می‌کند؛ اما اگر شناخت فیلم‌ساز از مخاطب نوجوان درست باشد، قصه خوبی داشته و کیفیت فیلم مناسب باشد، قطعا نوجوان ایرانی هم وقتی‌ دغدغه‌‌هایش را در این آثار ببیند با این پروژه‌‌ها همراه می‌شود.

در پایان، چگونه باید آثاری تولید کنیم که بتوانیم در جلب رضایت نسل امروز با آثار بین‌المللی در رقابت باشیم؟

برای جذب این رده سنی در سینما بهترین راهکار این است که ما وارد قصه‌ها و زیست‌بوم‌های دیگری به جز مرکز کشور بشویم. پرداختن به قصه‌های اساطیری، قصه‌های اصیل ایرانی و ادبیات عامه و محلی راه‌گشای این مسئله است؛ اما مشکل این است که ما برای خلق اثر هنری جدید، در آثار قدیمی و بومی خود جست‌وجو نمی‌کنیم. ما در ادبیات خود مابه‌ازای تمام قهرمان‌های ساختگی دیگر کشورها را داریم؛ اما به سراغ پرداخت آن‌ها نمی‌رویم؛ پرداختی درست، جذاب و تولید باکیفیت که بتواند کودک و نوجوان امروزی را جذب کند. در سه‌چهار سال اخیر چند مؤسسه و ارگان انیمیشن‌هایی ساخته‌اند که مخاطبان زیادی توانسته‌اند جذب کنند و در سینمای کودک و نوجوان تأثیرگذار بوده‌اند.

کیفیت چنین آثاری نشان می‌دهد که ما هم به لحاظ امکانات و هم توانایی، قدرت ساخت آثار باکیفیت را داریم و باید تولیدات بیشتری داشته باشیم. اما به این نکته نیز باید توجه داشت که تولید چنین آثاری زمان‌بر و پرهزینه است. به شدت باید وقت بگذاریم و سرمایه‌گذاری کنیم. مسئولان فرهنگی ما باید بدانند که برای تولید یک فیلم کودک و نوجوان و تأثیرگذاری آن، چندین برابر یک فیلم سینمایی باید هزینه شود؛ اما متأسفانه ما از این حوزه مهم به راحتی گذر می‌کنیم. امروزه تولید آثاری برای کودک و نوجوان بیشتر از تولید آثار در حوزه بزرگ‌سالان مهم است. اگر این اهمیت را درک کنیم باید دوبرابر حوزه بزرگ‌سال سرمایه‌گذاری کنیم تا هم به لحاظ کمی و هم کیفی آثار بیشتری تولید شود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

نه + یک =