ساز و کارهای تربیتی در مدارس چطور بنا می‌شود؟

ماتریس در مدرسه اما این بار برای تربیت

کار به جایی رسیده بود که برخی پیشنهاد دادند معاونت پرورشی مدارس را به «معاونت فرهنگ و هنر» یا حتی «معاونت مراسم و اردو» تغییر نام بدهیم تا شأن و جایگاه «پرورش» تا این حد پایین نیاید.

تاریخ انتشار: 08:49 - دوشنبه 1403/11/8
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
ماتریس در مدرسه اما این بار برای تربیت

به گزارش اصفهان زیبا؛ کار به جایی رسیده بود که برخی پیشنهاد دادند معاونت پرورشی مدارس را به «معاونت فرهنگ و هنر» یا حتی «معاونت مراسم و اردو» تغییر نام بدهیم تا شأن و جایگاه «پرورش» تا این حد پایین نیاید. بعد هر مدرسه‌ای که خواست کار واقعی پرورشی انجام دهد، «معاونت پرورشی» یا «معاونت تربیتی» داشته باشد. حرف بی‌راهی نبود اما حذف موضوع پرورش و تربیت از مدارس، بازکردن دست بسیاری از مدارس برای سکولارکردن مراسمات و اردوها و امثال آن بود. دلیلش یک چیز بود: بی‌برنامگی. به‌بیان‌دیگر ما حرف از پرورش می‌زنیم، اما «پرورش را آموزش می‌دهیم». این جمله دقیقی است.

سازوکارهای ویژه تربیتی برای مدارس ما ناشناخته است و طبیعی است در چنین فضایی، معاون پرورشی مسئول حفظ شعائر در مدرسه باشد؛ شعائر اسلامی و ملی. دقت فرمودید؟ «حفظ شعائر در مدرسه» یعنی دانش‌آموزان فقط سیاهی‌لشکر برنامه‌ها هستند تا شعائر در مدرسه حفظ شود و قرار نیست اتفاق خاصی در امر پرورش آن‌ها رخ دهد. فکر می‌کنید با چنین نگاهی چند درصد از جوانانِ دانش‌آموخته ما به‌واسطه حضور در مدرسه در دوران کودکی و نوجوانی (نه به خاطر خانواده مذهبی، مسجد محل یا شخصیت خودش) از انسانیت و اسلامیت واقعی و مؤثر در وجود خود (حتی نه کامل، فقط واقعی و مؤثر) برخوردار خواهند بود؟

به‌واسطه همین نگرانی تعدادی از مجتمع‌های آموزشی به سراغ «امر پرورش و تربیت» به‌عنوان یک موضوع مستقل با برنامه‌ها و سازوکارهای خود رفتند تا آن را از نو بشناسند و بتوانند با سازوکارهای آن مرحله‌به‌مرحله به ارتقای شخصیت دانش‌آموزان دست یابند. البته دانش‌آموز، موم نیست که به‌راحتی تغییر کند. هم خانواده، دوستان، محل زندگی، نهادهای فرهنگی دیگر، گوشی همراه و رسانه‌ها در حال اثرگذاری بر او هستند و هم خودش انگیزه‌هایی از درون دارد که نسبت به بسیاری از تغییرات، مقاومت می‌کند. اما همین حرف‌ها نیز یعنی باید سازوکار تربیت را بسیار دقیق بشناسیم و برنامه آن را با جزئیات حساب‌شده، بنا کنیم. ابتکار ما این بار از مجتمع آموزشى سراج تهران اقتباس شده است؛ اما از آنجا که قصد نداریم خود را به آن محدود کنیم به اندازه آشنایی با سایر مدارس به آن افزودیم و به هفت گام اساسی برای ارتقای امر پرورش و تربیت در مدارس رسیدیم.

1) ماتريس شاخص‌های تربيتى را با نگاهی به همه مکاتب اسلامی و غربی معتبر استخراج کنیم. ماتریس یعنی مجموعه شاخص‌های اصلی یک نوجوان تراز که شامل نسبت این شاخص‌ها با یکدیگر باشد. برای سراج، عزت‌نفس و آرامش‌خاطر در مرکز این شاخص‌هاست و شاخص‌های متعدد دیگر ازجمله وفا، نظم و سلیقه در پیرامون آن قرار می‌گیرند. بااین‌حال هستند برخی مدارس دیگر که به «سطوح تربیتی» قائل هستند، نه شاخص‌ها. به‌بیان‌دیگر بر چهار سطح عقل، قلب، عمل و اراده تأکید دارند و محور همه را یک شاخص یعنی تقوا می‌دانند که باید در همه سطوح، خود را نشان دهد. این سطوح برای برخی از مدارس مبتنی بر اندیشه نظریه‌پردازان غربی به سه بعد جسم، روح و روان تقسیم می‌شود.

2) قرار نیست دانش‌آموز ما در همان سال اول به همه شاخص‌ها برسد. پس نیاز داریم یک سير زمانیِ تربيتى داشته باشیم که اولویت شاخص‌ها را با پایه تحصیلی متناسب‌سازی کند.

3) تربیت بدون مربی، مثل قانون بدون مجری است. در مصاحبه مدیران سراج آمده است: «در مدرسه سراج خبری از مسئول پایه، مشاور، ناظم، مسئول ارتباط با خانواده و نظافتچی نیست. تمام این مسئولیت‌ها در مورد 15 دانش‌آموز کلاس توسط مربی کلاس پیگیری می‌شود.» این مربی قرار است با به‌کارگیری روش‌هاى صحيح تربيتى به بهبود شاخص‌ها کمک کند؛ برای همین در برخی مدارس مثل سراج حتی «این مربی همه درس‌های کلاس را تدریس می‌کند» و البته «در صورت نیاز، معلمی در تدریس درسی خاص به مربی کمک خواهد کرد.»

4) همان‌طور که والدین و همکلاسی‌ها در امر آموزش به دانش‌آموز کمک می‌کنند و قرار نیست همه چیز بر عهده معلم باشد، در امر تربیت نیز باید سهم هر یک مشخص باشد؛ حتی بیش از آموزش؛ زیرا اثرپذیری تربیتیِ یک نوجوان از والدین و همسالانش امری بدیهی است. پس ضروری است علاوه بر آنکه در ابتدای سال جلسات توجیهی با والدین در مورد سازوکار تربیتی و نقش آن‌ها برگزار می‌شود، در طول سال نیز تقسیم کار کتبی به‌صورت ماهانه (و در صورت نیاز، هفتگی) میان دانش‌آموز، والدین و مربی (که شخص او هماهنگ‌کننده همکلاسی‌ها نیز هست) صورت گیرد.

5) خدا را شکر برخی از مدارس اصفهان نیز به این نتیجه رسیده‌اند که بدون کارنامه تربیتی، همچنان آموزش بر همه امور تربیتی در مدرسه غلبه می‌کند. برای همین ضمن ارزیابی روشمند و متناوب تربیتی، کارنامه ویژه‌ای شامل شاخص‌ها برای هر دانش‌آموز صادر می‌کنند. البته ممکن است این کارنامه در مواردی فقط به والدین او داده شود و همچنین بهتر است در تدوین آن از ارزیابی والدین و همکلاسی‌های او نیز استفاده شود؛ زیرا بسیاری از رفتارهای یک نوجوان در خارج ازحیطه ارتباط او با مربی رخ
می‌دهد.

6) برای هماهنگی کادر مدرسه و معلمان در پایه‌های مختلف که با یک نفر یعنی دانش‌آموز در طول چند سال سروکار دارند، نیاز به حضور یک «راهبر تربیتی» داریم که در ساختار اداری، مستقیما ذیل مدیر مدرسه یا مجتمع آموزشی قرار می‌گیرد. وظایف او عبارت است از:

*هماهنگی مربیان در سیر زمانیِ تربیت؛
* آموزش مستمر مربیان برای فهم درست از شاخص‌ها و به‌کارگیری روش‌های صحیح تربیتی؛
* انباشت روش‌های صحیح با گردآوریِ تجربیات مثبت از مربیان؛
* اصلاح مستمر ماتریس شاخص‌ها با توجه به بازخورد سالانه (و در صورت نیاز، ماهانه).

7) تکمیل این فرایند نیازمند ارتباط دوقلو میان مدرسه با یک مرکز فرهنگی پشتیبان است. این مرکز می‌تواند یک مجموعه فرهنگی، کانون مسجد یا مشابه آن باشد که مستقلا برنامه‌هایی دارد؛ اما به‌صورت ویژه با یک مدرسه یا مجتمع آموزشی همکاری می‌کند. دانش‌آموزان بسیاری از برنامه‌های فرهنگی خود را در آن مرکز، اجرا و تجربه می‌کنند و افراد فعال به‌تدریج به عضویت دائم آن مجموعه در می‌آیند.

این هفت گام برای مدرسه‌ای که نگران شخصیت نوجوانان در امروز و آینده‌شان است، مثل شیارهایی است بر روی یک کلید که در کنار هم می‌توانند پرونده قفل‌شده پرورش و تربیت را در مدارس ما باز کنند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

14 − 10 =