به گزارش اصفهان زیبا؛ کلاسهای بازیگری در میان اقشار مختلف مردم همواره موردتوجه بوده است و هرسال بر تعداد هنرجویان بازیگری نسبت به گذشته افزوده میشود.
کودکان و نوجوانان نیز جزو اصلیترین افرادی هستند که به عرصه بازیگری بسیار علاقهمندند و به امید کار در فضای حرفهای سینما به این حوزه وارد میشوند.
اما باید توجه داشت که تنها مسیر حرفهای و آموختن تکنیکهای بازیگری کافی نیست و با توجه به حساسیتهایی که این گروه سنی کودک و نوجوان دارند، هم استادان بازیگری و هم کارگردانها و فیلمسازان باید نکاتی را در نظر بگیرند تا بتوانند هم از حداکثر توان و استعداد کودکان استفاده کنند و هم به آنها آسیبی وارد نشود.
بنابراین، در این رابطه با نرگس صابری که از سنین نوجوانی تاکنون در حیطه بازیگری فعال است و هماکنون به آموزش و تربیت بازیگران در ردههای سنی مختلف بهویژه کودک و نوجوان شناخته میشود، به گفتوگو پرداختهایم..
با توجه به اینکه شما به گروههای سنی مختلف، بازیگری آموختهاید، به نظر شما کار با کودکان و نوجوان چه تفاوتی با سایر گروههای سنی دارد؟
تنها تفاوت کودکان و نوجوانان، در ادبیاتی است که در حین کار باید برایشان به کار گرفت. درواقع اگر ما در جایگاه کارگردان، بازیگردان و یا استاد قرار داریم، باید ادبیات مشترک بچهها را بلد باشیم تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. اگر این مسئله محقق شود، تقریباً بیش از نیمی از راه را رفتهایم.
اگر بخواهم دقیقتر توضیح بدهم تکنیکهای بازیگری که به کودک و بزرگسال آموزش داده میشود یکسان است و تنها روش آن یعنی نحوه هدایت هنرجوها متفاوت است. بهعنوانمثال در نظر بگیرید که ما میخواهیم بازیگری جلوی دوربین را به هنرجوها آموزش بدهیم. در جلسات ابتدائی ما تفاوت نماها و جزئیات چگونه بازی کردن در نماهای مختلف را برای هنرجوها آموزش میدهیم، اما برای کودکان تعداد جلسات را کمتر میکنیم و با سادهتر کردن مطالب به فهم و یادگیری بهتر بچهها کمک میکنیم.
نکته بعدی که مهم است آن است که چگونه بتوانیم از بچهها بخواهیم که از تجربه زیسته خوشان در بازیگری استفاده کنند؛ چراکه بازیگران کودک و نوجوان خامتر از بزرگسالان هستند و باید در هدایت آنها استاد از خلاقیت بالایی برخوردار باشد.
دیدگاه شما نسبت به کودکانی که برای آموزش بازیگری ثبتنام میکنند، چیست؟
من به هنرجویانم بهعنوان بزرگسال برتری نمیدهم و همیشه میگویم که تنها تفاوتشان با من این است که بیست سال زوتر از آنها وارد این حرفه شدهام. همه ما شبیه خانواده هستیم و من یک «مادر هنری» برای هنرجویانم هستم؛ یعنی با فراهم کردن یک محیط امن به آنها میآموزم چگونه در فضای هنر زیست داشته باشند تا شأن اجتماعی آن حفظ شود و بتوانند بهخوبی در این فضا با حفظ ویژگیهای متمایزشان باقی بمانند.
همه بهخصوص کودکان و نوجوانان میدانند که قرار نیست کار عجیبوغریبی انجام دهند، بلکه قرار است فقط زندگی کنند.
این فضای امن شبیه خانه باعث همدلی میان اعضا شده و باعث حس آرامش و همدلی میان همه ما میشود. من در بدو ورود هر هنرجو از او یک آزمون بازیگری میگیرم و ابعاد گوناگون هنرجویانم را میسنجم.
گاهی ممکن است کودکی باشد که استعداد خاصی نداشته باشد، اما تشخیص میدهیم که بازیگری در زندگی او میتواند اثرگذار باشد و حالش را بهتر کند. از طرف دیگر بچهها را نیز اجبار به بازیگر حرفهای شدن نمیکنم، اما این فضای امن تقریباً همه را علاقهمند به ادامه دادن مسیر میکند.
آیا کارگردانها هم موفق میشوند این فضای امن را برای بازیگران بهخصوص بازیگر کودک در روز تولید ایجاد کنند؟
در بیشتر مواقع متأسفانه نمیتوانند این فضای امن را ایجاد کنند. چون چنین ارتباطی نیاز به زیست در مدتزمان بیشتر با بازیگران دارد، اما زمان کارگردان و گروه فیلمسازی محدود است.
البته کارگردان حق دارد که کار خود را با تحکم جلو ببرد و ما بهعنوان هنرآموز باید به هنرجویان بیاموزیم که چگونه بیشترین همراهی را با کارگردان داشته باشند تا بتوانند تجسمهای او را به واقعیت تبدیل کنند.
البته من بیاحترامی کردن را به هر شخصی حین تولید قبول ندارم و محکوم میکنم؛ بنابراین بهغیراز اینکه قانونپذیری را به هنرجویانم میآموزم، تلاش میکنم آنها را نسبت به حقوق خودشان نیز آگاه کنم. همچنین هرسال با برگزاری یک جشنواره تئاتر، شرایطی را فراهم میکنم که همه بتوانند فضای کار را تجربه کنند.
به نظر شما کارگردانان، در مواجهه با کودکان سر صحنه چه نکاتی را باید در نظر بگیرند؟
اگر وجهه انسانی را هم در نظر نگیریم و از جنبه حرفهای بهطور مطلق نگاه کنیم، باید طوری با کودکان برخورد کنیم که بیشترین کارایی را داشته باشند و کمتر خسته شوند.
بنابراین در نظر گرفتن مواردی مثل حضور پرستار بچهها برای نگهداری از آنها، تشویق بچهها در پایان یک روز کاری و از این قبیل موارد که البته مسائلی انسانی است، از جنبه حرفهای هم باید مدنظر گروه فیلمساز قرار بگیرد.
فارغ از آن دیالوگ و زبان مشرک با کودکان که قبلاً هم به آن اشاره شد باید در نظر گرفته شود. تا با همدلی کارها جلو برود.
آیا این همدلی همیشه میان کارگردان و بازیگر رخ میدهد؟
قطعاً کارگردانها نیازمند تجربه بیشتری هستند که تنها به تجربه حرفهای محدود نمیشود و تجربه زیست کارگردان نیز اهمیت دارد؛ بنابراین اولین توصیه من به کارگردانها این است که حداقل یکترم بازیگری بگذرانند تا روال کار بازیگر برای رسیدن به یک نقش و چالشهایش را درک کنند تا بتوانند به این همدلی در درازمدت برسند.
بهصورت کلی چه نکاتی را باید برای هدایت و انتخاب بازیگر در نظر بگیریم؟
پرداختن به این موضوع زمان بیشتری را میطلبد، اما مهمترین نکته این است که کارگردان توجه کند با چه کودکی در مدتزمان کوتاه میتواند بهخوبی ارتباط برقرار کند تا بتواند سریع به نتیجه مطلوب برسد. بهعنوانمثال گاهی کارگردان نمیتواند بهدرستی با بچه لجباز در زمان محدود ارتباط بگیرد و به نتیجه مطلوب برسد. بنابراین ولو آنکه نقش موردنظر در فیلمنامه هم به این بجه نزدیک باشد، باید او را کنار بگذارد و سراغ فردی برود که بتواند با او ارتباط بهتری در مدتزمان کوتاه بگیرد.
همانطور که میدانید حضور بازیگران کودک و نوجوان در یک فیلم همواره به این معنا نیست که فیلم برای کودک و نوجوان ساختهشده است و گاهی فیلمهایی با مخاطبان بزرگسال نیازمند بازیگران کودک و نوجوان است؛ بنابراین محتوا ممکن است برای کودکی که قرار است در فیلم بازی کند، آسیبزا باشد. دراینباره چگونه باید گروه کارگردانی تصمیم بگیرند؟
بگذارید مثالی بزنم. آقای محمدعلی طالبی برای فیلم «جای خالی دوست» به من مراجعه کرد. اما با توجه به حساسیت موضوع که به خودکشی نوجوانان میپرداخت، تصمیم بر آن شد تا جلساتی را با حضور یک روانشناس که سالها در حوزه رفتارهای پرخطر کارکرده بود، داشته باشیم. ما بعد از ساعتها گفتوگو با او به یک نتیجه واحد رسیدیم که چطور این مسئله فیلم را برای بازیگران نوجوانمان بیان کنیم و آزمون بازیگری بگیریم تا آنها بتوانند همدلانه وارد این مسیر شوند و محتوای حساس فیلم اثر منفی برایشان برجای نگذارد.
همچنین ما برای بازیگران کودک موضوع فیلمنامه را بیان نکردیم و بهطورکلی تنها نقش هرکدام را برایشان توضیح دادیم.
خوشبختانه فیلم نیز به نتایج خوبی دست پیدا کرد و مشکلی به وجود نیامد؛ به علت اینکه روی تأثیرات فیلم بر بچهها بسیار حساس بودیم. در مجموع این حساسیت و آگاهی باید در خانواده کودکان، گروه کارگردانی و بازیگردان وجود داشته باشد تا هم مسیر پروژه بهدرستی پیش برود و هم تاثیرمنفی روی بچهها نداشته باشد.
در استان اصفهان کارگردانهای زیادی به شما برای انتخاب بازیگر مراجعه میکنند؛ اما به نظر شما همه آنها موفق به هدایت صحیح بازیگران کودک و نوجوان میشوند؟
مطلقاً نمیتوان گفت بله یا خیر. به نظر من میزان کارگردانهای حرفهای در اصفهان نسبت به کارگردانهای غیرحرفهای خیلی کمتر است و بنابراین با توجه به اینکه میزان موفقیت در بازیگردانی یا هدایت بازیگر برای کارگردانها بستگی به میزان تجربه آنها دارد. گاهی پیش میآید که کودکی بسیار باهوش و بااستعداد به علت اینکه کارگردان تجربه کافی ندارد نمیتواند بازی خوبی را ارائه دهد.















