حالا که روز خبرنگار را پشت سر گذاشتهایم، بد نیست گریزی بزنیم به حال بد روزنامه و روزنامهنگاری در این روزها! کمتر کسی میداند که روزنامهنگاری زنجیرهای از اتفاقات است.
شهروندروزنامهنگار را گروهی از این منظر نگاه میکنند که یکی از انواع روزنامهنگاری است. درواقع، نوعی روزنامهنگاری است در جهان رسانههای عصر جدید که خصوصا در پیوند با فناوریهای نوین شکل گرفته است.
بسیاری از چهرههای برجسته ادبیات داستانی در ایران و جهان کارشان را از دنیای روزنامهنگاری و خبرنویسی و تولید محتوای ستون جراید و مطبوعات شروع کردهاند یا حداقل در بخشی از دوران کاریشان، مدتی در این حرفه مشغول بودهاند.
در شرایطی که شهر ما اصفهان درگیر مسائل و مشکلات متعددی در حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی است، تجلیل از مقام خبرنگار و توجه به تأثیر خبر، اهمیتی دوچندان دارد.
کارگاه آموزش گزارشگری روایی با حضور نرگس جودکی، روزنامهنگار با سابقه حوزه اجتماعی به همت مدرسه تابستانه انجمن علمی دانشجویی روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. جودکی در این کارگاه با اشاره به اینکه نحوه شروع گزارش، سختترین قسمت گزارشنویسی است، بیان کرد: خواندن کتاب و همچنین داستانهای کوتاه، میتواند در این باره به روزنامهنگاران کمک بسیار زیادی بکند.
وبــیــنــار آمــوزشــی تــیــتــرنویسی در رسانهها با حضور مجید رضائیان، دکترای تخصصی روزنامهنگاری، مدرس دانشکده خبر و دانشگاه علوماجتماعی و دانشگاه آزاد تهران مرکز و به همت فرهنگسرای رسانه وابسته به سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان بهصورت مجازی برگزار شد. مجموعه هشتجلدی بررسی اطلاعات در خبر، مجموعه دوجلدی بررسی پیام در خبر، نظرسنجی درباره علل گرایش شهروندان تهرانی به اخبار رسانههای خارجی، پژوهش و مطالعه میدانی با تأکید بر رسانههای موفق در اروپا و تألیف کتاب تیترنویسی برای نخستینبار در روزنامهنگاری ایران با نگاهی متفاوت به تیتر؛ برخی از تألیفها و طرحهای مهم پژوهشی رضائیان است.
سرپرست شهرداری اصفهان روز سه شنبه نهم شهریورماه از مجموعه رسانه ای «اصفهان زیبا» بازدید کرد. علیرضا بوژمهرانی در این بازدید، با کارکنان بخش های مختلف اداری، فنی، تحریریه، سایت، بازرگانی و مالی گفت و گو کرد و از نزدیک در جریان فعالیت های مجموعه رسانه ای اصفهان زیبا قرار گرفت.
تعطیلات آخر هفته و همچنین تعطیلی روزهای اول هفته در تهران و البرز به دستور ستاد ملی مقابله با کرونا به دلیل شرایط بحرانی این دو استان، باعث شد تا برخی از مدیران مسئول و سردبیران روزنامهها نیز تصمیم بگیرند، کرکره روزنامه را در این روزها پایین دهند و چراغ تحریریه را خاموش نگه دارند تا آبها از آسیا بیفتد و دوباره و با دستور ستاد کرونا کسبوکارها به کار خود مشغول شوند؛ چرا که به ظن برخی از آنها توزیع و پخش روزنامه در روزهای تعطیل با مشکلات زیادی مواجه میشود و ضرر و زیان هنگفتی به آنها تحمیل میکند. از سوی دیگر برخی عدم انتشار روزنامهها در این روزها را فرصت تنفسی برای مطبوعاتی به شمار میآورند که این روزها با مشکلات اقتصادی همچون بحران کاغذ دست و پنجه نرم میکنند؛ هرچند برخی از مدیران مسئول این موضوع را تأیید نمیکنند و معتقد هستند منتشرنشدن چندروزه روزنامه دردی از دردهای آنها دوا نمیکند.
اولین روز از تابستان، یعنی ۲۲ ژوئن «روز رسانه مثبت» نامگذاری شده است؛ روزی که دستیابی به آن، دستکم در یک سال و نیم گذشتهای که ایرانیها پشت سر گذاشتهاند، برای خیلیها آرزو شده است. کرونا و مرگومیرهای ناگهانی، تصادفهای گاهوبیگاه، حوادث پیشبینینشده و… خبر خوب و مثبت را این روزها بدل به کیمیا و نایاب کرده و به همین دلیل نیز جامعه هر روز در معرض حجم زیادی از خبرهای ناخوشایند و منفی قرار میگیرد؛ اخباری که باعث تزریق یأس و ناامیدی در بین افراد میشود و اضطراب و استرس را افزایش میدهد. اما آیا در ایران، اخبار مثبتی برای بازنمایی در رسانهها وجود ندارد؟
دوشنبه، دوم مرداد سال 1396، فضای مجازی پر شد از عکسهای متفاوت یکی از مجریان جوان سیمای ملی که بهخاطر موضعگیریهایش درباره برخی مسائل از جمله حجاب، نامآور شده بود. آزاده نامداری که برای تفرج به سوئد رفته بود، همان روز در گفتوگو با فارس پلاس عنوان کرد که «بادی آمده و روسریاش را برده.» توجیهی که به جنجالها دامن زد؛ زیرا تماشاچیان او متوجه نوعی ریا در رفتار و گفتارش شده بودند. زعمای سیما، چاره را در حذف تصویر او از جعبه جادو یافتند؛ اما پسلرزهها ادامه یافت تا آنکه خبرگزاریها در هفتم فروردین 1400 خبر مرگ مشکوک آزاده نامداری را منتشر کردند.
حدود دو هفته پیش، شیده لالمی، خبرنگار خبره و شناختهشده حوزه اجتماعی بر اثر گاز گرفتگی فوت کرد و با مرگ خودخواستهاش بسیاری از خبرنگاران و همکارانی را که با او در تعامل و در این حوزه فعالیت کرده بودند، در بهت و شگفتی فرو برد؛ چرا که از نظر همه آنها لالمی، خبرنگاری پرانرژی و خستگی ناپذیر بود که با عشق و علاقه وافر به حرفهاش فعالیت میکرد. پس از این مرگ خودخواسته برخی حوزه کاری و سر وکارداشتن او با واقعیتهای تلخ اجتماعی را در مرگش دخیل دانستند و عنوان کردند شاید یکی از دلایلی که او را به این کار واداشته 20 سال فعالیت خبرنگاری در حوزه اجتماعی بوده است؛ موضوعی که البته صحتوسقم آن تأیید نشده است و نمیتوان بهطور قطع آن را علت مرگ خودخواسته او دانست؛