بایگانی برچسب کربلا
دلم بهانه‌ا‌ت را می‌گیرد
11:43 - 6 شهریور 1403

دلم بهانه‌ا‌ت را می‌گیرد

استکان‌های کمر باریک چای را جلوی‌شان می‌گیرم. مداحی «من ایرانم و تو عراقی» از شبکه‌ تلویزیونی در حال پخش است. علیرضا و مهدی با پشت دست اشک غلتیده روی گونه‌هاشان را پس می‌زنند و چای برمی‌دارند.

این نرفتن باارزش است
11:36 - 6 شهریور 1403

این نرفتن باارزش است

تلویزیون را خاموش می‌کنم. خسته و کلافه‌ام! از اینکه هر روز خیل عظیم عشاق را می‌بینم و می‌دانم که نمی‌توانم به آن‌ها بپیوندم؛ از اینکه هر روز یک‌ نفر «حلالم‌کنید، عازمم» گذاشته و قرار نیست من عازم باشم.

حسرت
10:54 - 5 شهریور 1403

حسرت

پیرزن هنوز روی چهارپایه نشسته و چشم‌به‌راه مهمان‌های ابوسجاد بود. به‌رسم هر سال، از اول تا آخر صفر کارش همین بود.

اربعین ورای مرزها
09:47 - 5 شهریور 1403
روایتی از مراسم جاماندگان اربعین حسینی شهر اصفهان

اربعین ورای مرزها

پیاده‌روی اربعین مکان نمی‌شناسد، چون امام حسین (ع) محدودیت مکانی ندارد. او در هر زمان و زمینی حضور دارد، چرا که شبیه به ما محدود نیست.

خدا مهربان است؛ باران نمی‌بارد
10:20 - 1 شهریور 1403

خدا مهربان است؛ باران نمی‌بارد

چشم‌هایش زلال‌اند؛ آن‌قدر که دلت می‌خواهد ساعت‌ها در آن غرق شوی. زبانش را تا جایی که بی‌بی یادم داده می‌فهمم.

اربعین؛ رودخانه‌‌ای که باید در آن غرق شد
09:34 - 1 شهریور 1403
روایتی از سفر به‌یادماندنی

اربعین؛ رودخانه‌‌ای که باید در آن غرق شد

وقتی می‌خواهی اربعین را روایت کنی، صحبت از روایت یک سفر معمولی نیست. اربعین یک اتفاق و حماسه بزرگ است.

آرمان اربعین
08:47 - 31 مرداد 1403

آرمان اربعین

زیارت مقدس و بی‌همانند اربعین دارای جلوه‌های مهم و اصول ایمانی، مذهبی و سیاسی ارزشمندی است و نشان از این دارد که ما باید فرهنگ اربعین را چگونه و در چه مسیری با چه رویکردی زنده و پاس بداریم.

شورابه‌ای در تقلای تصویر کربلا
10:09 - 1 مرداد 1403
نگاهی به فیلم عاشورایی «شور عاشقی»

شورابه‌ای در تقلای تصویر کربلا

فیلم «شور عاشقی» آخرین ساخته عاشورایی سینمای ایران است که به نویسندگی و تهیه‌کنندگی و کارگردانی داریوش یاری، از محرم ۱۴۰۳ به روی پرده سینماها رفته است.

ما دلمان دریا نیست
10:56 - 23 تیر 1403

ما دلمان دریا نیست

این شب‌ها یکی پس از دیگری می‌گذرند؛ روزها و شب‌هایی که غم از دلمان بیرون نمی‌رود.

کربلای جبهه‌ها یادش بخیر!
10:14 - 23 تیر 1403
پای روایت نوحه‌خوان‌های اصفهانی در سال‌های جنگ

کربلای جبهه‌ها یادش بخیر!

باران آتش سنگین دشمن بی‌امان می‌بارید. صدای کربلایی، کربلایی می‌کرد دل را. زمان می‌شد عاشورا، زمین می‌شد کربلا. نوایی که می‌شد واقعه عاشورا را در یک‌قدمی حس کرد… عطش، ایستادن، شهادت و باز هم ایستادن… .

کربلا؛ خانه ماست…
12:21 - 21 شهریور 1402
قسمت هفتم (پایان):

کربلا؛ خانه ماست…

اسماعیل داشت اصرار و التماس می‌کرد و مرد هم تشکر می‌کرد و می‌گفت: «نه بابا خودم می‌برم.» داشتم نگاه می‌کردم که چه چیزی را قرار است خودش ببرد که یک‌دفعه چشمم خورد به یک چمدان بزرگ و بلند. از همان هوایی که حاجی‌ها از سفر حج می‌آورند.

کانتینر به مثابه در خیبر! (قسمت ششم)
12:24 - 20 شهریور 1402

کانتینر به مثابه در خیبر! (قسمت ششم)

داشتیم دنبال جای خواب می‌گشتیم که مرد عربی به ما گفت: بیایید اینجا بخوابید. به آنجا که نگاه کردیم، یک‌دفعه بدنمان لرزید؛ نه از سرما؛ از چیزی که روبه‌رویمان می‌دیدیم.