به گزارش اصفهان زیبا؛ ایفای نقش مادری با داشتن شغل و فعالیتهای اقتصادی در تعارض باهم نیستند.
در جامعه زنان موفقی داریم که در کنار شاغلبودن، مادر و همسری نمونه هستند.
فریده مشکلگشا، اولین زن ایرانی صادرکننده برنج به کشورهای حوزه خلیجفارس است که اشتغال او مانع از نقش محوریاش در خانواده نشده است.
مشکلگشا از 18سالگی وارد بازار کار شده و در ابتدا فعالیتهای خود را در آزمایشگاه آغاز کرده است.
موانعی که در مسیر این بانوی اصفهانی قرار گرفته، نهتنها او را ناامید نکرده، بلکه منجر شده تا مصممتر از قبل وارد فعالیتهای اقتصادی شود و پس از ترک آزمایشگاه، صادرات را برای ادامه فعالیتهای خود انتخاب کند.
این بانوی اصفهانی بهعنوان صادرکننده نمونه استان انتخاب شده است. روز مادر و روز زن بهانهای شد تا با این بانوی کارآفرین اصفهانی گپوگفتی داشته باشیم. او در گفتوگو با «اصفهان زیبا» از تجربیات کاری و خانوادگی خود سخن میگوید.
از چندسالگی وارد بازار کار شدید؟
از 18سالگی در آزمایشگاه مشغول به کار شدم. آن زمان متأهل بودم و فرزندم یکسال داشت.
همزمان در آزمایشگاه کار میکردم و تحصیلات خود را در رشته علوم آزمایشگاهی نیز آغاز کردم.
دو سال در آزمایشگاه خمینیشهر فعالیت داشتم و پس از آن، 12 سال در آزمایشگاه شاهینشهر مشغول به کار شدم.
به دلیل بیماری ریوی که بهواسطه کار در آزمایشگاه برای من ایجاد شد، پس از 14 سال آزمایشگاه را ترک کردم و وارد کار صادرات شدم.
چطور شد تصمیم گرفتید وارد فعالیتهای تجاری شوید و صادرات انجام دهید؟
در دوره درمان بهصورت اتفاقی در روزنامه با یک آگهی در رابطه با برگزاری کلاسهای بازرگانی مواجه شدم. این فکر به نظرم رسید که دورههای بازرگانی طی زمانی که مداوا میشوم میتواند فرصت مناسبی برای ارتقای مهارتهایم باشد.
یک سال از این دورهها استفاده کردم و بالاخره با دوشریک آقا وارد کار واردات شدم.
از کشور چین کیف و کفش وارد میکردیم؛ اما پس از مدتی تصمیم گرفتم از کار واردات فاصله بگیرم. فعالیت صادرات را از سال 86 شروع کردم و در حوزه صادرات مواد غذایی فعالیتم آغاز شد.
مواد غذایی در بازار تمامی کشورها مشتری دارد و فکر کردم میتوانم در این حوزه موفق شوم. البته دنبال صادرات مواد غذایی فاسدشدنی نرفتم و ترجیح دادم با صادرات مواد غذایی خشک و خشکبار فعالیتم را شروع کنم.
در حال حاضر محصولاتی مانند حبوبات، رب گوجهفرنگی، خشکبار ازجمله بادام، پسته و میوههای خشک صادر میکنم. همچنین میوههای خشک به کشور چین، کشمش به قبرس شمالی، خرما به کشورهای عربی و حبوبات و کشمش به کشورهای حوزه خلیجفارس صادر میکنم.
از تجربه اولین فعالیت صادراتی خودتان بگویید.
برای اولینبار یکتن برنج صادر کردم. از صفر تا صد کار صادرات توسط خودم انجام شد. طریقه پخت برنج ایرانی را به زبانهای عربی، انگلیسی، روسی و کردی تدوین کردم و داخل کیسههای برنج صادراتی گذاشتم.
طراحی کیسههای برنج را هم خودم انجام دادم و بستهبندیهای آمادهشده را به گمرک بردم و صادرات را با یکتن برنج شروع کردم.
بهتدریج صادرات یکتن برنج به سه تن، هفت تن و بیشتر تبدیل شد و تداوم پیدا کرد. برای نخستینبار به کردستان عراق صادرات انجام دادم.
آن زمان جنگ بود و شرایط سخت. خانواده من در جریان این موضوع نبودند که من به کردستان عراق صادر میکنم. خودم به کردستان میرفتم و میتوانستم کارها را بهخوبی مدیریت کنم.
برای شروع صادرات، خودتان از صفر تا صد کار را انجام دادید. این کار برای شما بهعنوان یک بانو سخت نبود؟ چه چیزی باعث شد تا این اندازه مصمم شوید؟
عشق به کار، احساس مسئولیت و خودباوری. این باور در زنان باید ایجاد شود که میتوانند در فعالیتهای اقتصادی هم نقش داشته باشند. زن هایی که مدیر یک کارخانه یا شرکت هستند، به خوبی میتوانند در کنار فعالیتهای اقتصادی به سایر فعالیتها نیز رسیدگی کنند؛ بدون اینکه مشکلی ایجاد شود.
زن ها وقتی وارد فعالیتهای اقتصادی میشوند بهصورت مستمر و پیگیر تا رسیدن به اهدافشان تلاش میکنند. برنامهریزی و تقسیم زمان برای انجام فعالیتهای اقتصادی در کنار سایر فعالیتها مهم است. در این صورت کارها بهخوبی پیش میرود.
برخی از فعالان اقتصادی بنا بر زمینه فعالیتشان تمامی وقت خود را صرف کسبوکار میکنند و همین مسئله زندگی خانوادگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. این مسئله برای شما و خانوادهتان چطور بوده است؟
هیچوقت با مشکل مواجه نشدم. کارم تماموقت بود و مسافتم تا محل کار زیاد. زمانی که تلفن همراه هنوز باب نشده بود با فرزندانم سخت ارتباط برقرار میکردم؛ اما میتوانستم بهخوبی شرایط را مدیریت کنم و درعینحال به تمامی کارها رسیدگی کنم.
شما چه مدت زمانی را در هفته صرف کسبوکارتان میکنید؟
تمامی روزهای هفته.
بهعنوان بانویی که فعالیتهای تجاری دارد، میتوانید به خانهداری و همسرداری هم رسیدگی کنید؟
من زمانی که فرزندانم کمسنوسال بودند صبح زود که میخواستم از منزل به سر کار بروم غذای ظهر را آماده میکردم و میرفتم یا اینکه از شب قبل غذا میپختم.
غذای هرکدام را داخل ظرفهای جداگانه میگذاشتم که ظهر به منزل برمیگردند غذا بخورند.
یکی از فرزندانم فارغالتحصیل دکتری است و الان تهران زندگی میکند و یکی دیگر هم مدرک کارشناسی ارشد دارد.
زمانی که من استارت کارم را زدم، دو فرزند داشتم و همزمان کار منزل را هم انجام میدادم. من کارهای خانه را بهنحو احسن انجام میدادم.
بعدازظهر روزهای پنجشنبه و روز جمعه به نظافت خانه و کارهای عقبافتاده و کارهای بچهها رسیدگی میکردم. من حتی خیلی بهتر از خانمهایی که خانهدار بودند زندگیام را اداره میکردم.
علاوه بر فعالیتهای خانهداری خودم، کمکحال مادرم هم بودم. مثلا برای مهمانیهای سیچهلنفره مادرم غذا آماده میکردم.
یک خانم هم میتواند شاغل باشد، هم امور خانهداری را انجام دهد. وقتی یک خانم در رأس مدیریت یک شرکت یا کارخانه قرار میگیرد، به خاطر صداقت و نظم و انضباطش موفقتر هم عمل میکند.
با وجود موانعی که در مسیر صادرات قرار دارد و دشواری کار شما تاکنون از ادامه کار ناامید شدهاید؟
زمانی که به سایر کشورها میروم و متوجه میشوم دولت در کنار صادرکنندگان است ناراحت میشوم؛ اما ناامید نمیشوم. رواج صادرات منجر به رونق اقتصاد کشور نیز میشود؛ بنابراین اگر دولتمردان یاریکننده صادرات باشند، درواقع به اقتصاد کشور کمک کردهاند.
برای شروع کار صادراتی تا چه اندازه سرمایه اهمیت دارد؟
من با سرمایه اندک کارم را شروع کردم و از دولت و بانکها هیچ کمکی نگرفتم. باید در ابتدای راه بازار هدف و مشتری را پیدا کرد؛ اما این تفکر که باید سرمایه کلانی در ابتدای مسیر داشت، اشتباه است.
اگر به عقب برگردید، بازهم صادرات را برای فعالیتهای اقتصادی انتخاب میکنید؟
بله؛ به صادرات علاقهمند هستم. فعالیتها را از زمانی که سفارش دریافت میکنم تا لحظهای که کالاها به گمرک فرستاده میشود با لذت انجام میدهم.
برخی مواقع به دلیل نوسان دلار سودی کسب نمیکنم. بازار ثابت نیست و صادرکننده تردید دارد که چطور قیمتگذاری کند؛ بنابراین برخی مواقع زیر قیمت اجناسی که صادر کردم پول به دستم میرسد؛ اما به این دلیل که به صادرات علاقهمندم کارم را ادامه دادهام.
محیط زندگی تا چه اندازه در پیشبرد فعالیتهای اقتصادی نقش دارد؟ فکر میکنید بانوان صادرکننده پایتختنشین موفقتر هستند؟
اصفهان از 300 تا 400 فعال اقتصادی زن برخوردار است. از این تعداد 200 یا 300 نفر در حوزه صادرات فعالیت دارند. برخی از بانوان در اصفهان در زمینه فعالیتهای اقتصادی موفقتر از فعالان پایتخت عمل میکنند و توانمندتر هستند؛ اما به این دلیل که در پایتخت زندگی نمیکنند شناختهشده نیستند.
دولت فقط روی پایتخت سرمایهگذاری میکند؛ اما شهرهای دیگر هم با توجه به ظرفیتهای خودشان در اقتصاد کشور سهم دارند و با حمایتهای بیشتر دولت میتوان موفقتر هم شد.
پیشنهادتان به بانوانی که بهدنبال راهاندازی کسبوکار هستند چیست؟
توصیه میکنم برای پیدا کردن شغل منتظر دولت و استخدامهای دولتی نباشند؛ در این صورت وقت خود را هدر میدهند. اول باید متوجه شوند به چه رشتهای علاقهمند هستند و دوست دارند در چه زمینهای کار کنند و سپس بهتدریج فعالیت خود را آغاز کنند.
متأسفانه کار تیمی در کشور ما جایگاهی ندارد؛ اما اگر جوانان بتوانند کار خود را با سرمایه محدود اما با کار تیمی شروع کنند موفق میشوند.
بسیاری از جوانان خلاق هستند و ایدههای خیلی خوبی هم دارند؛ پس میتوانند کارآفرینی کنند. با تشکیل تیم درصد شکست آنها کاهش پیدا میکند؛ زیرا یک تیم یعنی ترکیبی از چندین ایده و چندین هدف. در این شرایط حتی اگر یک نفر زمانی با مشکل روبهرو شود سایر اعضای تیم میتوانند به آن یک نفر کمک کنند.
فرزندانتان را هم برای کارآفرینی و فعالیتهای اقتصادی تشویق میکنید؟
بله؛ فرزندان من در جریان تمامی سختیها و تلاشهایی که برای فعالیتهای اقتصادی و صادراتی انجام دادهام هستند و آنها هم علاقهمندند و یاد گرفتهاند که در جامعه فعال باشند. البته برای انتخاب مسیر و اینکه در چه حوزهای فعالیت خود را آغاز کنند تصمیمگیری با خودشان است.
و سخن پایانی؟
موانع در هر کسبوکاری وجود دارد؛ اما مهم این است که با درایت موانع را کنار زد. مشکل اینجاست که جوانان از همان ابتدای کار تمایل دارند پشت میز بروند و متحمل سختی نشوند. فکر میکنند یک صادرکننده با سرمایه کلان شروع میکند و از همان ابتدای راه بدون هیچ سختی و دوندگی کار خود را پیش میبرد؛ اما اینگونه نیست.
من بهعنوان یک صادرکننده از صفر تا صد کار را انجام میدهم. بسیاری از فعالان اقتصادی زمانی که وارد ایران میشوند به فرصتها و منابع کشور ما اشاره میکنند. جوانان باید از این فرصتها استفاده کنند و کارآفرین باشند.