استان چهارمحال و بختیاری دومین استان کشور بود که طبق بخشنامه وزارت میراث، در سال جدید به برگزاری تور آشناسازی اقدام کرد؛ توری که طی آن از میان دویست و پنجاهنفری که برای حضور ثبتنام کرده بودند، بیست نفر منتخب حضور در رویداد شناخته شدند و به دیدار جاذبههای این استان رفتند. روایتهایی از این سفر ویژه را در ادامه میخوانید. پس از آنکه وزارت میراث فرهنگی بخشنامهای به 31 استان ایران فرستاد و دستورالعمل اجرای تورهای آشناسازی را صادر کرد، استانهای مختلفی دستبهکار شدند. کرمانشاه خطشکن بود و بعد، استانهای دیگر هم به این جرگه پیوستند تا اینکه به وضعیت قرمز کرونا در شماری از استانها رسیدیم و تورهای آشناسازی همدان و یزد طی همین هفته، لغو شدند تا شاید در پساکرونا میزبان اینفلوئنسرها باشند. تور آشناسازی چهارمحالوبختیاری یکی از معدود فمتورهای بهار امسال بود که طی سه روز از 31 خرداد تا 3 تیرماه با حضور مهمانانی از تهران، همدان، کرمانشاه، اصفهان، رشت، بروجن، قزوین و… برگزار شد.
راهنمای حملونقل در چهارمحال و بختیاری
تا حدود نیمقرن پیش دو استان جدا نبودیم؛ یک استان بودیم و به یکپارچگی زایندهرود هم بسیار بیشتر از اینها احترام میگذاشتیم. حالا هم البته از هم دور نیستیم از همیشه نزدیکتریم؛ کمی بیش از یک ساعت میان مرکز استان اصفهان و مرکز استان چهارمحالوبختیاری راه است و تقریبا در هر ساعتی از شبانهروز که اراده کنید میتوانید با وسایل حملونقل عمومی (اتوبوس یا تاکسی) میان دو شهر اصفهان و شهرکرد تردد کنید. همین هم هست که باعث شده شماری از اهالی چهارمحالوبختیاری در اصفهان زندگی کنند و شماری از اصفهانیها هم برای سفر آخرهفتهها یا زندگی، راهی چهارمحالوبختیاری بهویژه مناطق سامان و شهرکرد و کوهرنگ شوند. از پایانه زایندهرود اصفهان هرروز از حدود ساعت 5 صبح تاکسی و اتوبوس به مقصد شهرکرد وجود دارد؛ بنابراین هر موقعی که برسید میتوانید سوار شوید و قرار نیست از قبل بلیت تهیه کنید. هزینه هم برای هر نفر با تاکسی، 20 تا 22 هزار تومان است. تاکسیها باوجود وضعیت کرونا چهار نفر سرنشین را سوار میکنند. من ترجیح دادم هم در مسیر رفت و هم در بازگشت که از بروجن بود، روی صندلی جلو بنشینم و یک نفر صندلی عقب را هم حساب کنم تا تعداد سرنشینان کمتر شود. همسفرانی که از تهران میآمدند اما ترجیح داده بودند با اتوبوس مستقیم به شهرکرد بیایند. اتوبوسهای تهران توقفی هم در پایانه کاوه اصفهان دارند و اگر مسیر پایانه کاوه برایتان نزدیکتر است میتوانید برای رسیدن به شهرکرد، از این پایانه حرکت کنید. در مسیر برگشت هم تاکسیهایی که از شهرکرد یا بروجن به سمت اصفهان میآیند، معمولا در پایانه صفه مسافران را پیاده میکنند و البته بعضیهایشان از دروازه شیراز (میدان آزادی) به سمت شهرکرد یا بروجن میروند. برای سفر در پهنه استان چهارمحالوبختیاری بهترین انتخاب، ماشینهای آفرود هستند مخصوصا اگر بخواهید تا سرچشمه زایندهرود و به دیدن سد در منطقه کوهرنگ بروید. ما در روز دوم سفر از هتل کوهرنگ با ماشینهای آفرود به دیدن چشمه کوهرنگ (محمود کر) رفتیم و بعد هم برای اقامت به کمپ عشایری کوهرنگ رسیدیم. حملونقل در این مسیر نیمروزه با ماشینهای آفرود بود؛ اما برای دیدن تالابهای چغاخور و گندمان از سواری و ون استفاده کردیم.
راهنمای اقامت در سرزمین آب و عشایر
اگر در اپلیکیشنهای اقامت بگردید، گزینههای زیادی برای اقامت در پهنه استان چهارمحالوبختیاری پیدا نمیکنید؛ معمولا چهار اقامتگاه در شهرکرد، دو اقامتگاه در بروجن و یک اقامتگاه در سامان ثبت شدهاند. ما یکشب مهمان هتل 4 ستاره پارسیان شهرکرد (shahrekordparsianhotel@) بودیم، یکشب در کمپ عشایری کوهرنگ (cgakoohrang@) اقامت کردیم و یکشب اقامتمان در بروجن هم در هتل بام بروجن (baamhotel@) که 4 ستاره بود، گذشت. اگر بخواهم امکانات و کیفیت اتاق و صبحانه دو هتل را باهم مقایسه کنم، قطعا هتل بام بروجن را خیلی بیشتر به گردشگران توصیه میکنم. کمپ عشایری کوهرنگ هم گزینه خوبی برای اقامت تورهاست که چادرهای برزنتی دونفره به همراه رختخواب و سرویس بهداشتی عمومی برای گردشگران فراهم کرده و چند سیاهچادر هم برپاشده که محل پذیرایی و دورهمیهای گردشگرانه محسوب میشود. روبهروی کمپ، چند سیاهچادر میبینید که عشایر خودشان در آنها زندگی میکنند و مردانشان برای پذیرایی از گردشگران به اینسوی رودخانه کمعرضی که از آن نزدیکی میگذرد، میآیند و کارها را انجام میدهند. اگر زمان کم باشد (ما غروب رسیدیم و صبح فردا بعد از صبحانه حرکت کردیم) در اصل تجربه خاصی از همنشینی با عشایر به دست نمیآورید و فقط میتوانید از دیدن آسمان پرستاره شب و برخی خوراک عشایری لذت ببرید. ما البته دو اقامتگاه دیگر را هم نه برای اسکان که برای پذیرایی نیمروز یا شام تجربه کردیم. اولی اقامتگاه بومگردی و گردشگری سراب باباحیدر (sarab.babahidar@) بود که اتاقهایی برای اقامت داشت و فضایی برای پوشیدن لباس محلی و عکس گرفتن و البته پذیرایی وعدههای غذایی یا میانوعده هم ارائه میداد. روی بنری که در این اقامتگاه نصبکردهاند، جاذبههای گردشگری منطقه هم با عکس و اسم معرفیشدهاند و گردشگر متوجه میشود که در شهر باباحیدر، میتواند غار سراب، منطقه چال خونی، باغهای عباسآباد و زیردره، چشمه وقت ساعت، رودخانه سراب باباحیدر، سد غدیر و گیاهان دارویی را در کوههای باباحیدر ببیند. هتل کوهرنگ (koohranghotel@) مقصد دیگری بود که یک ناهار مهمانش بودیم. جذابیت این هتل، محل قرار گرفتنش بود؛ نزدیک به تونل کوهرنگ، پیست اسکی چلگرد و سرچشمه زایندهرود. از طرفی، این هتل 3 ستاره پر از دستبافتها و فرشهای قدیمی و جذاب منطقه است و برای کسانی که دوست دارند در هتلی اقامت کنند که کمی هم حس و حال بومگردی داشته باشد، گزینه خوبی است؛ مخصوصا وقتی، فریدون رئیسی دهکردی، مدیر هتل هم حضورداشته باشد و بتوانید با او درباره زیست غنی و پرفرازونشیبش صحبت کنید. مجموعه اقامتی و گردشگری کومهکلار (koomeh_kallar95@) گزینه دیگری است که اگر به پرندهنگری و اقامت در کنار تالاب گندمان علاقهمندید، میتوانید تجربهاش کنید. ما یک شام مهمان این اقامتگاه نوساز دوطبقه در جوار تالاب بودیم و یک صبح هم به دیدن اقامتگاه و صحبت با مدیرش، شهریار فیاض رفتیم و روایتهای او (در جایگاه عضو کارگروه تالاب گندمان) را درباره اهمیت و جایگاه تالاب بینالمللی گندمان که رو به نابودی است، شنیدیم. یکی از مقاصدی که در برنامه بود اما متأسفانه به دلیلی حجم بازدیدها، نشد که به دیدنش برویم، کمپ عشایری سبزکوه (sabzkouh_nomad@) بود. البته مدیرش را در مسیر بازدیدها ملاقات کردیم و برایمان درباره جاذبههای کمپ توضیحاتی داد. نکته جذابش این بود که در این کمپ شما واقعا با عشایر و مثال آنها زندگی میکنید؛ چون مدیر کمپ خودش از جامعه عشایری است و گرچه تحصیلات دانشگاهی دارد، اما تصمیم گرفته همراه خانوادهاش زندگی عشایری را ادامه دهد و میزبان گردشگران خارجی و داخلی هم باشد؛ بنابراین با اقامت در این کمپ در اصل با خانواده آقای علیخانه، مخصوصا مادرش منیژه و پدرش بیژن، زندگی خواهید کرد.
غذاگردی در مقصد بکر گردشگری
همه ما بیشتر از هر چیز، وقتی اسم این منطقه میآید، به یاد کباب میافتیم؛ ولی خب باید تأکید کنم در فمتور چهارمحالوبختیاری، تجربه غذاهای محلی بسیار اندک بود و بیشتر از همیشه با جوجهکباب از مهمانان پذیرایی شد. آخرین ناهار که مهمان رستوران سنتی بروجن بودیم، بریان و دلمه و در باقی وعدهها، اکثرا جوجهکباب و دو بار ماهی سرو شد. درحالیکه مثلا در فمتور کرمانشاه، تجربههای پرتعدادی در حوزه غذا برای مهمانان تدارک دیدهشده بود. نکته جالب اینکه باوجود غنی بودن منطقه در موضوع غذاهای محلی، حتی در سایت میراث فرهنگی استان هم اطلاعات خاصی درباره غذاهای محلی پیدا نمیکنید. تجربه متفاوت دیگر هم صرف برنج و گوشت و ماست محلی در اقامتگاهی در منطقه ارمند بود که به مذاق مهمانان خوشآمد.
صنایعدستی در مهد دستیافتههای عشایری
اولین مقصد مهمانان فمتور چهارمحالو بختیاری، بازارچه صنایعدستی واقع در میدان قدس شهرکرد بود که هرروز از 9 صبح تا 10 شب میزبان علاقهمندان است؛ تقریبا تنها جایی در مرکز استان که میتوانستید انواع صنایعدستی را ببینید و بخرید و حتی در بیشتر مغازهها، زنان به تولید محصولات مشغول بودند. به روایت سایت اداره کل میراث فرهنگی این استان، حدود دوهزار صنعتگر فعال، حدود 12 هزار نفر مهارت آموخته، 70 رشته هنری، هفت نشان یونسكو و 20 نشان ملی داراییهای ارزشمند چهارمحالوبختیاری در حوزه صنایعدستی محــسوب میشوند. نمدمالی، یکی از پررونقترین صنایعدستی منطقه است که در این بازارچه هم فروشگاههایی به تولید و عرضهاش میپردازند و البته اکثرا شاهد فروش نمد مصنوعی هستید. فرش چالشتری هم ازجمله سوغات لاکچری است که میتوانید از این بازارچه تهیه کنید. قفلسازی مخصوصا قفل چالشتری رشته دیگری است که این استان به داشتنش مینازد و گرچه در فروشگاه صنایعدستی شهرکرد نمیبینیدش، اما در قلعه چالشتر میتوانید نمونهاش را ببینید. صنایعدستی که در این استان وجود دارند عبارتاند از: سنگتراشی، احجام فلزی، سبدبافی، گلبندی خاتم، نساجی سنتی، گیوهدوزی، گلیمبافی و بافتههای داری، طراحی سنتی، البسه محلی، سفالگری، تذهیب، خوشنویسی، ملیلهسازی، ساخت سازهای سنتی، رنگرزی سنتی، صنایعدستی عشایری (خورجین بافی، وریسبافی، شیردنگبافی، تزئینات اسب، بهونبافی یا سیاهچادر، چنتهبافی، نمکدانبافی، سفرهبافی)، نگارگری، قلمزنی، محرق ساقه گندم، چاپ قلمکار، صنایعدستی چوبی، سرمهدوزی و تراش سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی.
پوشیدنیهای میراثی چهارمحالوبختیاری
باید توجه کنید که پوشاک مردان و زنان چهارمحال با پوشاک مردمان بختیاری متفاوت است. زنان چهارمحالی لچک، چارقد، دواق، تمبان، پاکش، شلیته، کالک، دستینه و پیراهن میپوشند. درحالیکه زنان بختیاری لچک، مینا و پیشانیبند به سر میکنند، دستمال، روسری، شولاقری، جووه (پیراهن) و جلیقه میپوشند. کلاه مردان چهارمحالی، شبکلاه است؛ درحالیکه بختیاریها کلاه نمدی میپوشند. هر دو گیوه به پا و نمدکول و شلوار دبیت و پیراهن به تن میکنند، اما در بقیه اجزای لباس متفاوتند به این صورت که بختیاریها پوقا و پاپیچ دارند و چهارمحالیها شال کمر، قبا و ارخالق. در سه جا ما توانستیم لباسهای محلی را ببینیم اما هیچکدام کامل نبودند. در اقامتگاه سراب باباحیدر برخی از اجزای لباسها وجود داشتند و میتوانستید بپوشید و عکس بگیرید. در هتل پارسیان فروشگاهی بود که فقط چند جزء از لباسها را داشت و در فروشگاه صنایعدستی هم گزینههایی برای خرید لباس محلی میتوانستید پیدا کنید.
موسیقیگردی در سرزمین نواها
تنها تجربه موسیقایی ما در فمتور چهارمحال و بختیاری، دو نوازی کمانچه دهکردی و تنبک بود که در اولین شب حضورمان در شهرکرد، در فضای رستوران روباز هتل پارسیان اجرا شد. استاد مقیمی قطعاتی از موسیقی اصیل چهارمحالوبختیاری را با کمانچه اصیل دهکردی نواخت و مجری مراسم از استاد زندهیاد محمد طغانیان که نامش با کمانچه دهکردی گرهخورده و آوازهاش فراتر از مرزهای ایران هم رفته، اشاره کرد. اگر این نام را در اینترنت جستوجو کنید ویدئوهای جالبی پیدا میکنید، مخصوصا روایتهایی از صحبت کردن طغانیان با سازش!
دیدار با مفاخر بام ایران
روی تابلوی ورودی مرکز استان چهارمحالوبختیاری نوشتهاند: «به شهرکرد، بام ایران و زادگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم دهکردی خوش آمدید.» در طول تور آشناسازی هم از او یاد شد؛ اما چهرهای که یادش بسیار در فمتور پررنگ بود، بیبی مریم بختیاری بود. هر جا رفتیم اسم و یادی از او بود و مهمترین دلیل این اتفاق هم حضور پانتهآ سیروس، بازیگر نقش بیبی مریم در تور آشناسازی بود. مخصوصا که سریال بانوی سردار بهتازگی از شبکه سراسری هم پخش و با استقبال روبهرو شد. قلعه فرهنگیتاریخی سردار اسعد بختیاری در روستای جونقان، مهمترین مقصدی بود که نام این بانوی سردار ایرانی را زنده نگهداشته و سردیسش را به نمایش گذاشتهاند. در تابلوی معرفی بیبی مریم در این موزه توضیح دادهاند که بیبی مریم، دختر حسینقلیخان بختیاری و خواهر علیقلی خان سردار اسعد و همسر ضرغامالسلطنه بختیاری است. البته بهجز این سه صفتهای خواهری و همسری و دختری، چیزی که وجه تمایز اوست، مبارز و اهلقلم بودنش است. تیرانداز و سوارکار ماهری بود و نقش مهمی در فتح تهران داشت تا جایی که راهنمای موزه توضیح داد، پیش از رسیدن سردار اسعد به تهران، این بیبی مریم بوده که با قشون تهران را فتح کرده است. در جنگ جهانی اول که ایل بختیاری طرفدار انگلیسیها بودند، او پرچم مخالفت برداشت و جانب متحدان را گرفت. در هنگام فتح اصفهان، به روسها پناه داد و از دولت آلمان نشان سلطنتی دریافت کرد. سردار مریم بختیاری که متولد 1292ه.ق (1253 ه.ش) بود، سه سال پس از شهادت پسرش، علیمردانخان، در سال 1380 هجری قمری (1316 ه. ش) بدرود حیات گفت و در تکیه میرفندرسکی تختفولاد اصفهان به خاک سپرده شد. منبعی که میتوانید با مراجعه به آن از افکار و اندیشههای این چهره مهم تاریخی آگاه شوید، کتاب خاطرات بیبیمریم به قلم خود اوست.
سوغات خوراکی
تجربه دیگری که در این تور آشناسازی برای مخاطبان تدارک دیدهشده بود، دیدار کارگاه گز در شهر بلداجی بود. نام حاج غلامعلی سلطانی بهعنوان بنیانگذار صنعت گز بلداجی بر پشت جعبههای این کارگاه نوشتهشده و از برند گز فردوس استفاده میکنند. مرغوبترین کالای تولیدیشان هم یک مدل گز با نام سلطان است که 42 درصد مغز پسته و گزانگبین دارد. در این کارگاه مراحل پخت گز و ترنجبین و گز انگبین را دیدیم؛ اما سوغات خوراکی دیگری که میتوانید از این خطه با خودتان بیاورید، ترخینه است و میتوانید آش مقوی ترخینه را با آن تهیه کنید؛ سوغاتی خوشمزه و عشایری.
گردشگری آبی
دیدار با تفریحات سایت بانجیجامپینگ و زیپلاین و پل معلق دوپلان (gardeshgari_dopolan@) بخشی از تور آشناسازی بود. البته مهمانان مدت زمان زیادی برای آمادهسازی وسایل صرف کردند و فقط یک گردشگر که مهمان فمتور نبود، توانست بانجی جامچینگ را تجربه کند. بقیه مهمانان زیر نور داغ ظهر تابستان فقط تجربه عبور از پل معلق را داشتند؛ اما تجربهای که میتواند متفاوتترین ماجراجویی مهمانان فمتور چهارمحالوبختیاری لقب بگیرد، رفتینگ در آبهای خروشان ارمند به میزبانی ارمندرفتینگ (armandrafting@) و باشگاه بانجی جامپینگ و رفتینگ دوپلان بودند. توصیه میکنم اگر اهل ماجراجویی هستید، لباسهای بسیار خنک و سبک بپوشید، کفش مناسب به پا کنید، یک بطری آبمعدنی با خودتان ببرید و سوار قایقهای رفتینگ شوید. اگر هم در آب افتادید، نترسید فقط به توصیههای کاپیتان گوش بدهید. همه باید جلیقه و کلاه بپوشند و بتوانند طبق اصول پارو بزنند؛ تجربهای سهل و ممتنع و جذاب. تا صحبت گردشگری آب است، بگویم که دیدن سرچشمه کوهرنگ و بازدید از شرکت آبمعدنی چشمهدیمه کوهرنگ (سلیم) هم ازجمله بخشهای مهم تور بودند. مخصوصا مسیر کوهستانی که ما را به سرچشمه رود زاینده میبرد و سرسبز و جذاب بود با نماهایی از سد، بخش جذابی از سفرمان را رقم زد.
میزبانان گردشگری چهارمحالوبختیاری
در افتتاحیه تور آشناسازی چهارمحالوبختیاری، مهرداد جوادی (مدیرکل میراث فرهنگی استان) توجه به حوزه گردشگری سلامت، کوهنوردی، صخرهنوردی، ورزشهای هیجانی مانند رفتینگ، زیپلاین و بامجیجامپینگ را از مهمترین برنامههای سازمان تحت مدیریتش دانست و از سرمایهگذاران حوزه گردشگری برای سرمایهگذاری در این استان دعوت کرد. نکتهای که فرجام سمیعی، بهعنوان سرپرست معاونت گردشگری و سرمایهگذاری هم بر آن تأکید و اضافه کرد که قصد دارند به تقویت دفاتر خدمات گردشگری و اقامتگاههای بومگردی بپردازند. عــلیرضــا شجاعی (معاون برنامهریزی و توسعه سازمان مدیریت و برنامهریزی این استان) از این موضوع گفت که نباید از شهرکرد، اصفهان و تهران دیگری ساخت؛ چراکه مهم این است که شهرها در مسیر توسعه، جای بهتری برای زیست شهروندانشان باشند. میزبان اصلی این فمتور اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان بود. از این اداره کل، فرجام سمیعی معاونت گردشگری و سرمایهگذاری و ابراهیم شهرانی، کارشناس اداره کل میراث استان میزبانی و برنامهریزیها را انجام دادند. رشید کبیری دهکردی، مدیرعامل شرکت دانشبنیان تورگردانی (do tours) راهنمایی گردشگری تور را بر عهده داشت. راهنمایان دیگری در مقاصد مختلف گردشگری وظیفه ارائه توضیحات گردشگری را بر عهده داشتند؛ مثلا در موزه باستانشناسی میزبان ما رضا روحانی بود مسلط به زبانهای آلمانی و انگلیسی و برای دیدن سرچشمه کوهرنگ هم تورلیدر نامآشنای استان، حبیب محمد حسینی مهمانان را همراهی میکرد. برای استان چهارمحالوبختیاری انجمن صنفی راهنمایان گردشگری ثبتنشده است اما دستکم 38 راهنمای گردشگری کارتدار در این استان فعالیت میکنند و بتول استکی بهعنوان رئیس هیئتمدیره انجمن حرفهای راهنمایان گردشگری چهارمحال و بختیاری هم مهمانان فمتور را همراهی میکرد. دو عکاس استان (رضا کمالی دهکردی و پانتهآ نیکزاد) هم وظیفه ثبت تصویری لحظهبهلحظه این رویداد را بر عهده داشتند. سه نفر دیگر از مسئولانی که مهمانان را در طول بازدیدها و اجرای برنامهها همراهی کردند و توضیحاتی هم به فراخور موضوعات درباره حوزههای کاریشان ارائه دادند، وحید رئیسی، سیداکبر هاشمی و محمد ساکنیان بودند که درباره مسائل مرتبط با آب و اقامتگاههای بومگردی و گردشگری و موسیقی استان اطلاعاتی به مخاطبان ارائه دادند. در روز پایانی هم گروه کوچکتری از مهمانان به میزبانی بهادر نوروزی، مدیر اداره گردشگری بروجن، از برخی جاذبههای گردشگری (خانه ثبت ملیشده قنبریان، تالاب گندمان، غار زلیخا، پل تاریخی مصلا و موزه مردمشناسی بروجن) این منطقه بازدید کردیم.
دیدنیها و عکسگرفتنیهای استان
اگر بپرسید بهترین مقاصد استان که جان میدهند برای اینستاگرامرها، کجاها هستند، در صدر همه، قلعه چالشتر و اتاق شاهنشیناش را نام میبرم؛ جایی که بیش از یک قرن عمر دارد و میراثش قاجاری است با ردپای معماری اروپایی. دیدنیهایش از ورودیاش آغاز میشود و به حمام قاجاری و اتاقها و ایوانهایش میرسد. در حوزه غذا هم رستوران و کافه سنتی عمارت فیروزه (emarate_firoozeh@) که یک خانه تاریخی بازســازی شده و پرنقشونگار است، توجهتان را جلب میکند. تالاب چغاخور هم حسابی دلانگیز است. در منطقه گردشگری پیرغار در مجاور روستای دهچشمه در شهرستان فارسان، مجموعهای هست که یک کتیبه بهیادگارمانده از دوره مشروطیت دارد و چشمه و غار و البته کافه سنتی. میتوانید نیمروزی در منطقه بگردید و از قبرستان قدیمیاش هم دیدن کنید. پل زمانخان هم مقصد مهم دیگر است؛ یک کتیبه قاجاری دارد، اما قدمتش را مربوط به دوران صفویه میدانند و نامش هم در فهرست میراث ملی ایرانیان به ثبت رسیده است. به هر حال استان چهارمحالوبختیاری، 15 منطقه نمونه گردشگری و 12 روستای هدف گردشگری و انبوهی آبشار و غار و 630 اثر ثبتشده (میراث ملموس و ناملموس) ملی، یک پارک ملی، پنج منطقه حفاظت شده و یک اثر طبیعی ملی دارد و البته هزاران روایت ناگفته.