این دوره مجلس از نظر زمانی مصادف با جنگ جهانی اول بود و با تصرف ایران توسط قوای روس، انگلیس و عثمانی عمر مجلس یک سال کاهش یافت و در آبان ماه 1294 پس از برگزاری 79جلسه رسمی منحل شد. انتخابات مجلس سوم از نظر شروط نمایندگی، تغییرات زیادی را تجربه کرد. سطح تحصیلات نمایندگان در آن دوره رشد چشمگیری داشت؛ تا حدی که چهار درصد نمایندگان دارای مدرک دکترا بودند و چهرههای شاخصی از جمله ملکالشعرای بهار نیز به عضویت هیئترئیسه مجلس سوم در آمدند. از عمده تغییرات در قانون انتخابات آن دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1) نمایندگان باید تبعه ایران باشند.2 ) لااقل بیست سال داشته باشند. 3) در حوزه انتخابیه متوطن یا لااقل از ششماه قبل از موقع انتخاب در آنجا ساکن باشند.
کسانی که از حق انتخابکردن محروماند:
نسوان، کسانی که خارج از رشد هستند و آنها که تحت قیمومت شرعی هستند، تبعه خارجه، اشخاصی که خروجشان از دین حنیف اسلام در حضور یکی از حکام شرع جامعالشرایط به ثبوت رسیده باشد، اشخاصی که کمتر از بیست سال دارند، ورشکستگان به تقصیر.
شرایط انتخابشوندگان
1) متدین به دین حضرت محمد (ص) باشند، مگر اهل دیانت از نمایندگان ملل متنوعه مسیحی و زرتشتی و کلیمی. 2) تبعه ایران باشند. 3 ) خط و سواد فارسی به اندازه کافی داشته باشند. 4) در محل انتخاب معروف باشند. 5) سن ایشان کمتر از سی و زیاده از هفتاد سال نباشد.
اشخاصی که از انتخاب شدن محروماند:
شاهزادگان بلافصل ابناء و اخوان و اعمام پادشاه
نسوان
تبعه خارجه
مستخدمان امنیه و نظمیه و اهل نظام بری و بحری به استثنای صاحبمنصبان افتخاری حکام کل و جزء و معاونان ایشان در قلمرو مأموریت خود
تبصره : سایر مستخدمان دولتی قابل انتخاب هستند؛ به شرط آنکه پس از انتخاب برای مدت نمایندگی از شغل خود استعفا دهند.
ورشکستگان به تقصیر
مرتکبان قتل و سرقت و سایر مقصرانی که مستوجب حدود قانونی اسلامی شدهاند
مقصران سیاسی که بر ضد اساس حکومت ملی و استقلال مملکت قیام و اقدام کردهاند.
طیفبندی نیروهای مجلس در این دوره بیشتر به سمت نیروهای دمکرات چرخید و آنها با 31 نماینده از اعتدالیون پیشی گرفتند. اعتدالیون که در این دوره 29نماینده داشتند، با جناحی جدید به نام هیئت علمیه با 14 نماینده به رهبری مدرس مواجه شدند. آنها تلاش کردند دو متمم قانون اساسی را که لزوم وجود هیئت پنجنفرهای از مجتهدان برای تطبیق قوانین مصوب جهت عدم مغایرت با اصول اسلام را مطرح کرده بود به تصویب برسانند، اما ناکام ماندند. سلیمان میرزا اسکندری در این دوره ریاست نیروهای دمکرات را بر عهده داشت. او در آینده سیاسی کشور نیز نقش مهمی در راستای تأسیس حزب توده ایران در سال 1320 ایفا کرد.
دمکراتها که در این دوره قدرت بیشتری نصیبشان شده بود، دست به جنگی نیمهرسمی با طیف رقیب خود زدند و در اقدامی عبدالحسین فرمانفرما وزیر داخله را استیضاح کردند. یکی از علل استیضاح زودهنگام فرمانفرما را باید در سوابق مناسباتی او و دمکراتها جستوجو کرد. فرمانفرما، در پرداخت حقوق مجاهدین که خواستار بازگشایی مجلس و پایان دوره فترت بودند، کارشکنی میکرد. کارشکنیهای فرمانفرما با مجاهدان و قتل یکی از مجاهدان بزرگ مشروطیت، یعنی یارمحمدخان در کرمانشاه، نفرت دمکراتها از فرمانفرما را در پی داشت. همچنین، بعضی از دمکراتها، مثل حاج عزت الممالک، سوابق بدی از فرمانفرما در کرمانشاه داشتند. فرمانفرما به عنوان حکمران کرمانشاه، درصدد بود تا با تقلب در انتخابات، نام افراد مورد نظر خود را از صندوق بیرون آورد. هنگامی که در پی تداوم جنگ جهانی اول و پیشروی قوای روس، تهران به شدت مورد تهدید قرار گرفت، جمعی از نمایندگان مجلس به دستور مستوفیالممالک تهران را ترک کرده و به قم مهاجرت کردند. نمایندگان مهاجر در قم کمیته دفاع ملی را تشکیل دادند، کمیتهای که از حضور چهرههای مطرحی چون سلیمان میرزا، میرزامحمدعلی خان کلوب و… بهره میبرد. در پی حضور اکثریت نمایندگان مجلس در قم جلسه روز ۲۳ آبان سال ۱۲۹۴ از اکثریت افتاد و تعطیل شد.
منابع:
کتاب ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان
سایت تاریخ ایرانی
مقالات دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی