سرنوشت 11 تن طلای گمشده ایران در شوروی

میهن ما در کنار منابع و تاریخ و فرهنگ سرشار، روایات و قصه‌های ناگفته زیادی در دل خود دارد که مرور زمان باعث کم‌رنگ‌شدن آن‌ها در ذهن جامعه شده است. جنگ جهانی دوم به‌عنوان یک فاجعه جهانی یکی از بازه‌های زمانی بحث‌برانگیز در تاریخ معاصر ماست که ترکش‌های آن ایران را هم بی‌نصیب نگذاشت. در شهریور 1320 قوای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا و انگلیس تحت عنوان متفقین با توجیه حضور مستشاران و جاسوس‌های آلمانی در ایران و مقابله با خطر نفوذ آلمان در منطقه قفقاز و کمک به شوروی برای شکست آلمان در استالینگراد ضمن حمله نظامی و درهم‌شکستن ارتش ایران در کمتر از یک روز کشور را به مدت 4 سال به اشغال خود درآوردند و در ششم آذر ماه 1322 بدون اطلاع دولت ایران، استالین، چرچیل و روزولت ضمن حضور در سفارت شوروی در تهران جلسه‌ای با عنوان اجلاس تهران برگزار کردند که در آن مصوب شد شش‌ماه پس از پایان جنگ قوای متفقین از ایران خارج شوند که عملا این اتفاق نیفتاد.

تاریخ انتشار: 08:53 - شنبه 1399/09/15
مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه

 اما ایران به‌عنوان پل پیروزی متفقین نام گرفت. در زمان اشغال ایران ارتش این سه کشور برای رفع نیازهای جاری خود ناچار به استفاده از ریال ایران بودند و در آن زمان نقدینگی موجود در کشور به اندازه نیازهای ایجاد شده نبود.
 از همین جهت تصمیم گرفتند یک حساب جاری در بانکی ایرانی افتتاح کنند. به همین دلیل در بانک ملی دو حساب جداگانه مالی برای دلار آمریکا و پوند انگلیس افتتاح شد تا آن‌ها ارز خود را به این حساب واریز کنند و در مقابل از ایران ریال بگیرند و آذوقه بخرند. متفقین چنین استدلال می‌کردند که این ارز پس از جنگ به کار ایران می‌آید. روس‌ها نیز می‌خواستند حساب مالی بر مبنای روبل باز کنند ولی دولت ایران روبل شوروی را قبول نداشت، چون بسیار ضعیف بود. در اسفند 1321 بین دولت ایران و شوروی قرار دادی درباره تأمین نیازهای مالی ارتش سرخ در ایران منعقد شد که طبق آن باید دولت شوروی برای نیازهای خود از ایران ریال دریافت می‌کرد و کرایه حمل محصولات نظامی از طریق راه‌آهن ایران به مقصد شوروی نیز محاسبه و دولت شوروی موظف می‌شد 60 درصد بدهی خود را با شمش طلا و باقی را با دلار آمریکا به بانک مرکزی ایران پرداخت کند. بعد از جنگ، دولت ایران باید ضمن اعلام ریز هزینه‌ها و با شفافیت مالی، بدهی‌های شوروی را محاسبه می‌کرد و مسئله را از راه قانونی پیش می‌گرفت اما دخالت‌های میلسپوی آمریکایی در وزارت دارایی ایران مانع ارتباط با شوروی در این زمینه شد.
در تاریخ 11 خرداد 1326 هیئتی از آمریکا درباره مطالبات مالی به ایران می‌آیند و تنها چکی 400 هزار دلاری تحویل دولت ایران می‌دهند. روزنامه مردم در تاریخ 13 خرداد 1326 می‌نویسد: در همان روز کارگران و کارمندان راه‌آهن ایران اسنادی مبنی بر اینکه ارتش آمریکا هنگام خروج از ایران 12 میلیون دلار بابت اسباب کهنه‌ای که در راه‌آهن داشته از دولت ایران گرفته‌اند ارائه کردند. انگلیسی‌ها نیز ضمن غارت منابع نفتی و غیرنفتی کشور در زمان اشغال ایران با کاهش ارزش ریال نسبت به لیره انگلیس، 80 میلیون دلار  (7 برابر بدهی شوروی) به اقتصاد ایران ضربه زدند.
 در نتیجه بحث طلاهای فوق یک بدهی میان دو دولت با قراردادی رسمی بوده است. خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ در این زمینه می‌گوید: اصلا بحث غرامت مطرح نبود، زیرا اگر بحث غرامت مطرح بود، آمریکا و انگلیس هم باید غرامت می‌دادند و این طلاها 955 شمش با عیار 199 بوده است که وارد بانک شده و بعد رفته است. فرج‌الله میزانی در کتاب طلاهای گمشده ایران می‌گوید: با استناد به مصوبات مجلس و صحبت‌های اردلان رئیس کمیسیون نظارت بر اسکناس مجلس، مقدار این طلاها کمتر از 12 میلیون دلار است و به دلیل اینکه هیچ‌گاه به ریز بدهی‌ها از سوی ایران رسیدگی نشد مقامات ایرانی دقیقا نمی‌دانستند چه میزان از شوروی طلب دارند. محمد عبدخدایی نیز دراین‌باره می‌گوید:پیش از اشغال، گندم در ایران خرواری ۱۲ تومان بود. دولت برای اینکه به خارجی نفروشند آن را به خرواری ۱۰۰ تومان رساند، اما اشغالگران قیمت گندم را به خرواری ۴۰۰ تومان رساندند.
همچنین متفقین برای خرید آذوقه به پول ایران احتیاج داشتند، لذا درصدد برآمدند یک حساب جاری در یک بانک ایرانی افتتاح کنند. ما با خاندان پهلوی مخالف هستیم اما قرار نیست که بدون سند حرف بزنیم و باید با سند نشان دهیم. این موضوع را که پهلوی طلاها را برای خودش برداشته، باید به اسناد و مدارک مراجعه کرد. برای اینکه مشخص شود چقدر تحویل بانک ملی شده یا چقدر از طلاها تحویل گرفته شده و کل طلاها چقدر بوده است هم باید به اسناد مراجعه کرد. انگلیس و آمریکا هم در ماجرای چاپ اسکناس و پول قرض‌گرفتن سهیم بودند. انگلیسی‌ها که قبلا هر لیره‌شان در ایران هفت تومان بود، آن را 13 تومان محاسبه کرده و با حساب خودشان بیشتر از 5/5 میلیون لیره بدهکار شدند.
روزنامه «باختر» در 18 تیر 1332 می‌نویسد: «انگلیسی‌ها در دولت “هژیر” حدود سه تا چهار میلیون از بدهی‌شان را داده و بقیه آن را فشنگ خراب دادند که چندی بعد در شیراز به آتش کشیده شد!» آمریکایی‌ها هم مبالغی بدهکار شدند که زمان پرداخت، قیمت تجهیزاتی را که به ایران آورده بودند از آن کم کردند! با‌وجوداین، چند سالی که از پایان جنگ جهانی و خروج ارتش سرخ از ایران با مذاکرات قوام گذشت، دولت مصدق به دنبال تحویل طلاها رفت. دکتر عنایت‌الله رضا، عضو سازمان افسران حزب توده، درباره بهانه شوروی برای مخالفت با تحویل طلاها به دولت مصدق می‌گوید: «دکتر مصدق از شوروی خواست که ۱۱ تن طلایی را که در دوران جنگ جهانی دوم طلب داشتیم، پس بدهند. جوابی که به او می‌دهند این است که این طلا متعلق به ملت ایران است و به دولتی داده خواهد شد که نماینده واقعی مردم ایران باشد. این مطلبی را که عرض کردم از روزنامه‌های داخل شوروی بود و خودم در شوروی که بودم خواندم.» در دوران مصدق، از ایران گروهی از دیپلمات‌های وزارت خارجه و مقامات اقتصادی به سرپرستی دکتر سید حسین فاطمی و از شوروی هیئتی دیپلماتیک شامل ورونین، سیموتیانکو، اولوف و لاورنتیف سفیر شوروی در تهران در این گفت‌وگو‌ها شرکت کردند. مذاکراتی که به‌واسطه فعالیت‌های گسترده حزب توده باعث افزایش حساسیت نیروهای ضد شوروی در ایران شده بود و بعدها نیز حرف‌وحدیث‌های فراوانی پدید آورد اما درنهایت مصدق هرچه تلاش کرد تا دست‌کم ۱۱ تن طلا را بگیرد، روس‌ها قبول نکردند. پس از اسفند ۱۳۳۱، با مرگ استالین، سیاست شوروی تغییر کرد. شوروی نیز در زمینه مذاکرات درباره طلاها اخلالی ایجاد نکرده بود و طرف ایرانی با تحریک آمریکایی‌ها برای بدجلوه‌دادن سیاست‌های شوروی اقدامات منفی انجام می‌داد، روزنامه «باختر امروز» در تاریخ 20 مرداد 1332 دراین باره می‌نویسد: دولت شوروی چندین بار موافقت خود را درباره مذاکره در راستای تحکیم ارتباطات اعلام کرده است. تحویل طلاها از شوروی به دوران مصدق نرسید و کودتا 28 مرداد ادامه مذاکرات را متوقف کرد.
 نخست‌وزیر موردحمایت شاه در دوران حکومت خود سیاست سختی علیه توده‌ای‌ها اتخاذ کرد. گروهی از آن‌ها را اعدام و دیگران را زندانی و مطبوعاتشان را تعطیل کرد. 580 تن به حبس ابد و 48 نفر از افسران ارتش نیز تیرباران شدند. در این گیرودار ناگهان خبر پیچید که شوروی ۱۱ تن طلا را به حکومت زاهدی تحویل داده است. در این زمان، با مطرح‌شدن بحث پیمان سنتو و عضویت ایران در آن ‌که پیمانی ضد کمونیسم از سوی انگلیس بود، شوروی برای بهبود روابط با ایران و عدم پیوستن آن به پیمان سنتو بار دیگر با ایران وارد مذاکره شد، هرچند در سال 1334 ایران وارد این پیمان شد. مذاکرات میان ایران و شوروی در دی ماه ۱۳۳۲ بار دیگر پی گرفته شد و پس از یک سال رفت‌وآمد، بحث و تبادل‌نظر؛ ایران و شوروی سرانجام بر سر حل اختلافات به تفاهمی بینابین دست یافتند. در این قرار داد، بحث مالکیت روستای فیروزه از سوی شوروی مطرح شد. این روستا در شمال شرق خراسان، در ۳۰ کیلومتری غرب باج‌گیران در دامنه رشته‌کوه‌های بین ایران و ترکمنستان واقع شده است. روستای فیروزه در ۱۲ کیلومتری مرز قرار دارد و از شهر شیروان به‌خوبی دیده می‌شود. این روستا {که امروزه تبدیل به شهر شده است} بسیار خوش آب‌وهوا بوده و به‌عنوان تفریحگاه مردم ترکمنستان به‌حساب می‌آید و از جمله مراکز توریستی شوروی محسوب می‌شد. روستای فیروزه در ۱۸۹۳ میلادی در زمان قاجارها به اشغال روس‌ها درآمد و باوجود سلطه آنان بر این شهر، هیچ دولتی در ایران این اشغالگری را به رسمیت نشناخت. پس از وقوع انقلاب اکتبر 1917 شوروی به دستور لنین قوای روس از تمامی اراضی تحت اشغال از جمله روستای فوق و ساحل گرگان خارج شد. پس از عقد پیمان دوستی ۱۹۲۱ بین ایران و شوروی، مقامات دولت جدید شوروی تمامی قراردادهای استعماری بسته شده میان تزارها با ایران، از جمله اشغال مناطقی از خاک ایران را لغو کردند. باوجوداین، روس‌ها حاضر نشدند رودخانه اترک را که حکومت تزاری با تغییر مسیر آن به عمق خاک ایران، آن را مرز مشترک دو کشور خوانده بودند، به حالت اول آن بازگردانند. ازاین‌رو، اراضی شمالی رود را همچنان به‌عنوان بخشی از خاک شوروی نزد خود نگاه داشتند.
در ماده سوم پیمان دوستی ۱۹۲۱ آمده بود: ازآنجاکه دولت جمهوری سوسیالیستی فدرال شوروی به‌هیچ‌وجه خیال ندارد از ثمره اعمال غاصبانه دولت پیشین تزاری بهره‌برداری کند، لذا از جزایر آشوراده و سایر جزایری که در سواحل ایالت استرآباد (گرگان) قرار دارند صرف‌نظر می‌کند و آن‌ها را به دولت ایران برمی‌گرداند. آن‌ها همچنین روستای فیروزه و اراضی مجاور آن را که دولت ایران به موجب قرارداد ۲۸ می ۱۸۹۳ به دولت روسیه تزاری واگذار کرده بود، مجددا به مالکیت دولت ایران بازدرآوردند. دولت ایران هم در مقابل تعهد کرد شهر سرخس را که به سرخس روس یا سرخس کهنه معروف بود، به همراه اراضی اطراف آن ‌که به رودخانه سرخس منتهی می‌شد، جزو قلمرو ارضی روسیه بداند، این قصه ادامه داشت تا زمان مذاکرات ایران و شوروی که دوباره مسئله روستا فیروزه مطرح شد. در آن زمان مسئول حزب کمونیست در ترکمنستان در محدوده خوش‌آب‌وهوای این روستا کاخی ساخته بود که شوروی دوباره تمایل به بازپس‌گیری این روستا گرفت. بر اساس ماده اول این توافق‌نامه که ۱۱ آذر ۱۳۳۲ میان حمید سیاح نماینده دولت زاهدی و لاورنتیف سفیر کبیر شوروی در تهران به امضا رسید، «طرفین متعاهدین تأیید می‌کنند که مرز میان ایران و شوروی… مطابق با دژ عباس‌آباد در قریه حصار در خاک ایران می‌ماند؛ اما قریه فیروزه و املاک اطراف آن به شوروی داده می‌شود.»
در ماده ۴ نیز آمده است: «طرفین موافقت کردند که تمام دعاوی مربوط به جنگ دوم جهانی را به شرح زیر حل‌وفصل کنند: بانک دولتی شوروی تا دو هفته پس از امضای عهدنامه در ایستگاه مرزی جلفا ۱۱۱۹۶ کیلو و ۷۰ گرم طلا را به ایران تحویل دهند.» همچنین قرار شد سه ماه پس از مبادله موافقت‌نامه، نمایندگانی از دو کشور برای علامت‌گذاری خط مرزی دو کشور به محل اعزام شوند. عملیاتی که به گفته مقامات دو کشور، حدود یک سال به طول می‌انجامید. با برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی و تشکیل مجلس هجدهم، توافقنامه مرزی و مالی میان ایران و شوروی در قالب ماده‌واحده‌ای تقدیم مجلس شد و در پنجم اسفندماه ۱۳۳۳ از سوی نمایندگان مورد تأیید قرار گرفت. هرچند مخالفت‌هایی هم با آن در صحن علنی مجلس ایراد شد.
 از آن جمله مصطفی کاشانی بود که گفت: «در این موقع که لایحه دولت مربوط به رفع اختلافات مرزی و مالی با دولت اتحاد جماهیر شوروی مطرح مذاکره است وظیفه ملی و میهنی این‌جانب حکم می‌کند آنچه را که تاکنون به مجامله و تعارف برگزار شده و مربوط به آرمان‌های ملی و آرزوهای یک ملت رنجدیده است با کمال صراحت بیان کنم. با کمال افتخار و بدون هیچ‌گونه مجامله‌ای با لایحه دولت و قرارداد منضم به آن اساسا مخالفم و با کیفیتی که تنظیم شده آن را مخالف با عقیده اکثریت وطن‌خواهان می‌دانم…، استرداد طلای امانتی چه ارتباطی به گرفتن فیروزه دارد؟ فیروزه ملک ایران است، همان‌طور که ولادی وستک ملک روسیه است و من به هیچ قیمت حاضر نیستم یک وجب از خاک ایران به شوروی یا به هر کشور دیگری داده شود، زیرا ما در این خاک مقدس کشته داده‌ایم و آن خاک با خون جوانان ایران عجین شده و این خلاف مروت و مردانگی است.»
 در مقابل یکی از نمایندگان حامی توافقنامه به نام دکتر بینا، مخالفان را از حامیان دولت مصدق دانست و تصریح کرد: «کسانی که یک روز قبل از ۲۸ مرداد که باید روز نجات ایران نامیده شود مصمم بودند جریان و گردش تمام چرخ‌های مملکت را عوض کنند امروز وقتی می‌بینند با امضای این قرارداد ممکن است در سیاست خارجی ایران سکون و آرامش پیدا شود، به جنب‌وجوش افتاده و ناراحت شده‌اند. این اشخاص که همواره در فکر گل‌آلود کردن آب برای صید ماهی هستند از این جریان سخت عصبانی شده… .»
 این موافقت‌نامه سرانجام با ۸۸ رأی موافق، ۴ رأی مخالف و یک رأی ممتنع به تصویب نمایندگان رسید. کمتر از دو ماه بعد در ۲۶ فروردین ماه ۱۳۳۴ عبدالله انتظام وزیر وقت امور خارجه اعلام کرد این مصوبه از سوی محمدرضا شاه توشیح شده است و به‌زودی رونوشت آن به مسکو ارسال خواهد شد. سی و یکم فروردین ماه اعلام شد که دولت ایران برای ۱۰ نفر از مأموران وزارت دارایی و بانک مسکو برای ورود به خاک ایران و تحویل طلاها ویزا صادر کرده است. به فاصله یک هفته از این اقدام نیز موافقت‌نامه مالی و مرزی دو کشور، به مسکو ارسال شد و در شورای عالی این کشور مورد تصویب قرار گرفت.
روزنامه اطلاعات دو روز بعد، از بازگشت خبرنگار اعزامی‌اش به جلفا خبر داد. رضا عزیزی که به همراه نمایندگان ایران با قطار جلفا، تبریز، تهران به پایتخت بازگشته بود گزارشی مفصل از چگونگی استرداد طلاهای ایران از شوروی به همراه عکس‌هایی از نمایندگان دو کشور هنگام مبادله محموله مذکور به چاپ رساند. به نوشته روزنامه‌ها، پس از تحویل طلاها در جلفا، هیئت شوروی به مسکو برای ارائه گزارشی از این اقدام به بانک این کشور، به مسکو بازگشت و هیئت ایرانی نیز با تحویل طلاها به ارتش از خود سلب مسئولیت کرد. کامیون‌های ارتشی طلاها را به تبریز بردند، از آنجا در قطار بارگیری کردند و راهی تهران شدند. آخرین خبری که درباره طلاها منتشر شد این بود که شمش‌های طلای مسترد شده از شوروی به خزانه بانک ملی ایران تحویل شده است. این چنین بود که دولت شوروی از پرداخت ۱۱ تن طلای ایران، به حکومت دکتر مصدق امتناع ورزیده بود، نه دو هفته بعد که حدود شش ماه بعد از امضای عهدنامه، در خرداد ۱۳۳۴ محموله مذکور را به دولت زاهدی تحویل داد در حالی که بدهی انگلیس و آمریکا هنوز به قوت خود باقی است.
منابع:
-محمدعلی بهمنی قاجار ۷ اسفند ۱۳۹۲ دست‌ودل بازی دولت کودتا در ماجرای روستا فیروزه
-طلاهای گمشده ایران- فرج‌الله میزانی- انتشارات حزب توده ایران
-سایت تاریخ ایرانی- شوروی ۱۱ تن طلای ایران را بازگرداند
-روزنامه‌های باختر امروز و مردم

برچسب‌های خبر