خوشبختانه استان اصفهـــــان در رشتههای مختلف صنایعدستی ظرفیـــــــتهای مـــــــناسبـــــی برای سرمایهگذاری دارد كه اگر بتوانیم هنرمندان و واحدهای مختلف تولیدی را به سمت بازار مصرف هدایت كنیم و در بخش توزیع نیز به سمت صادرات به كشورهای هدف، بازاریابی مناسب داشته باشیم، مطمئنا صنایعدستی در این استان از شرایط بحرانی امروز خارج خواهد شد.
وظیفه شناسایی بازارهای هدف با اتحادیه نیست
«عباس شیردلی» رئیس اتحادیه صنایعدستی استان اصفهان با تأکید بر اینکه نجات سلیقههای کشورهـــــــای مختلف در زمینــــــه صــــــنایعدستــــــی اهمیت بسیاری دارد، میگویـــــد: «افرادی که نسبت به کشورهای علاقهمند به صنایعدستی اطلاعاتی دارند باید تجربیات خود را در اختیار هنرمندان و اتاق بازرگانی قرار دهند تا هنرمندان بدانند چه چیزی را صادر کنند.»
او بابیان اینکه شناسایی بازارهای صنایعدستی به عهده اتحادیه صنایعدســـــتی نیست، ادامه میدهد: «شناسایی بازارهای هدف صنایعدستی به عهده سازمانهای خصوصی واحدهای پژوهشی ازجمله واحد پژوهشی معاونتهای صنایعدستی است؛ ضمن اینکه وزارت امور خارجه دارای یک بخش فرهنگی است که متأسفانه هیچ فعالیتی در زمینه فرهنگ ندارد و این شناسایی در حوزه وظایف اتحادیه صنایعدستی نیست و اتحادیه فقط در حوزه شهر اصفهان فعالیت میکند که در این مورد هم شناسایی انجامشده و هنرمندان از بازارهای هدف خود در سایر شهرهای ایران بااطلاع هستند.»پ رئیس اتحادیه صنایعدستی استان اصفهان بابیان اینکه در حال حاضر با توجه به وجود کرونا معلوم نیست بازارهای هدف ما در آینده چه کشورهایی خواهند بود، میگوید: «یکی از بازارهای هدف ما انگلستان و آمریکا بود که الان خودشان در جنگ با کرونا هستند و اولویتشان خرید کالاهای هنری و صنایعدستی نیست و باید بنشینیم و ببینیم که بعد از کرونا چه اتفاقی خواهد افتد.» شیردلی اضافه میکند که در اوایل اسفندماه سال جاری نمایشگاهی از آثار هنرمندان شناختهشده اصفهان در تمامی رشتههای صنایعدستی در سیتیسنتر برگزار خواهد شد.
اهمیت بازاریابی برای صنایعدستی
«اسدالله شاهمیوه» رئیس شورای بازار هنر اصفهان اما با اشاره به اهمیت شناسایی شهر یا کشوری که قرار است صنایعدستی اصفهان برای فروش به آنجا ارائه شود، میگوید: «در صنایعدستی باید مرکزی که قرار است جنس به آنجا برده شود کاملا شناسایی شود و هنرمندان باید بدانند چه جنسی را ببرند تا در شهر یا کشور مبدأ خریداریشده و از آنها استقبال شود. اینکه کدام کشور و کدام شهر است، چه رنگی موردتوجه مردم آنجاست، چه آبوهوایی دارد، چه نوع جنسی میتواند در آن شهر یا کشور کاربرد بیشتری داشته باشد، چه ابعادی از آن جنس موردنظر مردم آن شهر است، اصلا آن شهر یا کشور به صنایعدستی علاقه دارند و خریدار صنایعدستی ایران و اصفهان هستند یا کشورهای دیگر جایگزین ایران شدهاند و بسیاری از موارد دیگر ازجمله مسائلی است که قبل از ورود به یک شهر یا کشور باید سنجیده شود.»
او که به بیش از ۵۶ کشور دنیا سفرکرده و نمایشگاههای مختلفی داشته است، شناسایی آبوهوا را یکی از عوامل مهم در ارائه صنایعدستی در شهرها و کشورهای مبدأ دانسته و میافزاید: «وقتی آدم میخواهد جنس را به شهر یا کشوری ببرد باید ببیند آبوهوای مقصد چگونه است، مرطوب است یا خشک است؛ مثلا اگر آبوهوا مرطوب باشد روی مس و نقره و خاتم و مینیاتور اثر میگذارد، اگر یک اثر خاتم را به یک کشور با آبوهوای مرطوب ببرند از بین میرود مثلا اگر خاتم را به تایلند ببریم به یک هفته نمیکشد و از بین میرود، ولی خاتم در کشور ترکیه خواهان بسیار دارد؛ هرچند که بازهم باید توجه کرد که به کدام شهر ترکیه میرویم، درست مثل کشور خودمان که خاتم خواهان دارد، اما اگر خاتم را به بندرعباس و شمال ایران هم ببریم بهسرعت نابود میشود. درمورد مس و نقره هم باید به آبوهوا توجه کرد چون مس و نقره در هوای مرطوب سیاه میشود.» شاهمیوه که پیشتر در دانشگاه علمیکاربردی مدرس امور بازرگانی بوده است، ضمن تأکید بر اهمیت بازاریابی برای صنایعدستی تصریح میکند: «این موضوع مهم است که بدانیم کدام کشور به کدام صنایعدستی علاقه دارد، رنگ هم اهمیت زیادی دارد مثلا در کره جنوبی قلمکار خیلی خوب استقبال میشود، اما فقط قلمکارهای به رنگ آبی و اگر ده رنگ دیگر هم ببرید، امکان ندارد یکی از آنها را بخرند؛ ضمن اینکه اندازه آن قلمکار هم برای مردم کره جنوبی مهم است مثلا حتما باید یک در یکونیم متر یا کوچکتر باشد، چون بزرگتر از آن را مصرف نمیکنند. قلمکار در چین هم استقبال میشود، اما برعکس کره جنوبی امکان ندارد که چینیها قلمکارهای به رنگ آبی را بلکه رنگهای متفاوتی را میخواهند.»
وظیفهای که وزارت امور خارجه انجام نمیدهد
این پیشکسوت هنر خاتم ادامه میدهد: «هنرمندان اطلاع ندارند که مثلا فرانسویها به پاپیه ماشه علاقه زیادی دارند یا ظروف قلمزنی در کدام کشور با توجه به نوع آبوهوایش دوامدارند و اصلا قلمزنی در کدام کشور خواهان دارد. هنرمندانِ ما نمیدانند مثلا اگر بخواهند به هلند بروند کدام صنایعدستی را ببرند. یا در مورد قلمزنی باید ببینیم که طرحهایی که در آن کشورها برده میشود با آن کشور هماهنگی دارد یا نه؟» رئیس شورای بازار هنر اصفهان تأکید میکند: «متأسفانه بسیار پیشآمده که هنرمندان بهترین کار خود را برای شرکت در نمایشگاههای داخلی و خارجی میبرند، اما وقتی آن کشور را نمیشناسند هیچ فروشی هم ندارند.»او برخلاف صحبتهای رئیس اتحادیه صنایعدستی استان اصفهان، میگوید: «هنرمندان استان حتی نسبت به اینکه صنایعدستی که تولید میکنند در کدامیک از شهرهای مختلف داخل کشور چه بازاری دارند، بیاطلاع هستند و اینکه هنرمندان در مورد بازارهای صنایعدستی اطلاعاتی ندارد، بههیچعنوان تقصیر آنها نیست، بلکه اینها مسائلی است که باید روی آنها پژوهش کرد، وزارت امور خارجه باید کارشناس تخصصی در این حوزه را داشته باشد و درباره این مباحث تحقیق کند. اتحادیه صنایعدستی مثلا میگوید در فلان کشور نمایشگاه است و هر هنرمندی با توجه به رشته خودش اجناس را برای ارائه آماده میکند مثلا خاتمکار جنس خاتم میبرد یا قلمزن اثر قلمزنی میبرد و بقیه به همین ترتیب هنر دست خودشان را میبرند، اما اینکه آیا در کشور مقصد موردتوجه قرار میگیرند نیاز به تحقیق قبل از سفر دارد که باید سازمانهای مرتبط و بهخصوص وزارت امور خارجه این کار را انجام دهد که متأسفانه وزارت امور خارجه ما هیچ اطلاعاتی به هنرمندان ایرانی نمیدهند که وقتی هنرمند به آن کشور میرود چه کالایی باشد و البته اطلاعاتی هم ندارند.»
صنایعدستی کاربردی و ضرورت تحقیق
شاهمیوه بابیان اینکه شناسایی بازارهای هدف صنایعدستی به محقق نیاز دارد، ادامه میدهد: «ما بهترین هنرمندان را داریم اما نمیدانیم کارمان را کجا ارائه کنیم، مثلا مدتی قبل در چین نمایشگاهی برگزار شد که تصویری از یکی از آثار استاد فرشچیان را برای ورودی آن نصب کره بودند که یک نیزه را در حال فروکردن به دهان اژدها نشان میداد. ما دیدیم که هیچکس به نمایشگاه نمیآمد و به همین دلیل به رئیس نمایشگاه اعتراض کردیم که ما اینهمه هزینه کردیم چرا کسی نمیآید. او هم ابراز تعجـــــب کرد و از نمایشگاه بازدید کاملی کرد وقتی به قسمت ورودی نمایشگاه رسید از این تصویر تعجب کرد و گفت چه کسی این عکس را اینجا زده است؟ ما هم گفتیم که سفارت ایران این تصویر را در قسمت ورودی قرار دادهاند و فکر میکردند اگر بگذاریم چون کار استاد فرشچیان است نمایشگاه شلوغ میشود، اما رئیس نمایشگاه گفت که این سمبل کشور چین است و شما نیزه در دهان این اژدها فروکردهاید و به همین دلیل هیچکس به نمایشگاه نمیآید. منظورم این است که از این اتفاقها زیاد میافتد، چون ما آگاهی نداریم. قبل از انقلاب وقتی هنرمندان به کشوری دعوت میشدند وزارت امور خارجه میگفت که مثلا فقط قلمزنها بیایند یعنی ابتدا تحقیق میشد و بعد هنرمندان را برای برگزاری نمایشگاه دعوت میکردند، اما الان فقط میگویند یک نمایشگاه در فلان کشور است و بعد هنرمندان با مشکلات بسیاری به نمایشگاه میروند و با عدم استقبال مواجه میشوند، چون در مورد بازار هدف تحقیق نشده است.»
این هنرمند پیشکسوت درجای دیگر به کاربردیبودن صنایعدستی تأکید کرده و میگوید: «الان چینیها و هندی و پاکستانیها جای ما را گرفتهاند چون صنایعدستیشان بهروز است و بر اساس نیازسنجی بازار ساخته میشوند، درحالیکه صنایعدستی ما بهروز نیست. ما با دنیا رفتوآمد نداریم و نمیدانیم دنیا چه چیزی را میخواهد. بازاریابی خیلی مهم است.
در تلویزیون کشورهای توسعهیافته روزی نیست که از آثار و فرهنگ کشورشان چیزی نشان داده نشود، ولی ما در سرخط اخبارمان چه موقع صنایعدستی را نشان دادهایم!؟ درحالیکه همه دنیا در تلویزیون و رسانههایشان هنر و فرهنگ و صنایعدستیشان را تبلیغ میکنند.»
ضرورت ایجاد پژوهشکده برای شناسایی بازارهای هدف
«غلامعلی فیض الهی» از پیشکسوتان میناسازی و مدیر امور حقوقی شهرداری اصفهان نیز میگوید: «وقتی ما میخواهیم در نمایشگاهی در کشورهای دیگر شرکت کنیم بازار هدف را نمیشناسیم. ما نمیدانیم آنها چه چیزی را میپسندند، درحالیکه قبل از انقلاب ما میدانستیم آمریکا چه رنگی میخواهد، ایتالیا چه مدلی دوست دارد، ژاپن چه چیزی میخواهد و همان را تولید میکردیم اما الان با این کشورها فاصله گرفتهایم. مثلا من به الجزایر رفتم و دیدم مینا را نمیخرند، اما فرش و خط و تذهیب را خیلی خوب میخریدند و چهره را حرام میدانستند یا در بلگراد ظروف سرامیکی و سفالی با نقش ماهی را خیلی خوب میخریدند یا مینا در کشور روسیه متقاضی زیادی دارد. اما در کره جنوبی مینا و پارچههای قلمکار به شکل گرد و به رنگ آبی را خیلی میخریدند اما چیزهای دیگر مثل قلمزنی یا خاتم و سایر صنایعدستی را نمیخریدند.» او ادامه میدهد: «من همیشه به سازمان صنایعدستی گفتهام که پژوهشکدهای درست کنید که افرادی که در نمایشگاههای مختلف شرکت کردهاند یا به هر دلیلی اطلاعاتی درمورد بازارهای هدف صنایعدستی در کشورهای مختلف دارند این اطلاعات و تجربیات خود را منتقل کنند تا مثلا اگر بخواهیم به کره جنوبی برویم بدانیم چه جنسی را باید به این کشور یا سایر کشورها ببریم. هر کشوری متفاوت است و سلیقههای مختلفی دارد.» نقطه شروع در انتخاب مدیریت مؤثر در زمینه صنایعدستی به بازار هدف و نیازها و اولویتهای آن بستگی دارد. اینکه بدانیم مشتریان بالقوه در كجا مستقر شدهاند؟ نیازمندیهای آنها چیست؟ اولویتهای آنها برای خدمات چیست؟ حساسیت قیمت چقدر است؟ تمامی ابعاد اولویتهای مشتری بایستی به دقت بررسی شود و هر بازار بایستی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و یادمان باشد که آن چیزی كه برای یک كشور تخصیص داده میشود ممكن است در كشور دیگری مؤثر نباشد.