تنزل انتخابات از امر سیاسی به عرصه‌ای برای خودنمایی

رفت و آمدها به وزارت کشور و ترافیک ثبت نام نامزدهای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری تمام شد که مانند دوره‌های پیش حاشیه‌های مختلفی به همراه داشت. حضور چهره‌های سرشناس و شناخته شده که از مدت‌ها پیش رایزنی‌ها و لابی گری‌ها برای شرکت در انتخابات را آغاز کرده بودند از یک سو و روانه شدن آدم‌ها با شکل و شمایل مختلف نیز از طرف دیگر؛ چهره‌هایی با پوشش عجیب یا رفتار شگفت انگیز و شاید البته آغشته به اعتراض که نه تنها بهت و تعجب کاربران فضای مجازی را تاکنون به دنبال داشته که دستمایه طنازی آنها هم شده. 

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۹ - یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه

زن موتورسوار که خودش را عاشق ایران دانست و گفته می‌خواهم به کشورم خدمت کنم یا مردی کفن پوش و قرآن به دست، تنها نمونه‌ای از حضور افراد ناشناخته برای ثبت نام کاندیداتوری است؛ انتخاباتی که یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی کشور است و حالا حضور چنین افرادی آن هم در حالی که می‌دانند از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت خواهند شد یا رایی در بین مردم ندارند، جای سؤال باقی می‌گذارد؛ موضوعی که علی محمد حاضری، جامعه شناس سیاسی آن را اینگونه تبیین می‌کند: «مسئله انتخابات از فرهنگ سیاسی دنیای غرب اخذ شده؛ درحالیکه لوازم و ضروریات آن همچون تشکیل نظام حزبی و سازمان یافته گروه‌های سیاسی شناسنامه دار در جامعه هنوز محقق نشده است. آنچه در سایر کشورهای توسعه یافته که دارای دموکراسی‌های سازمان یافته هستند، در این باره رخ می‌دهد این است که معمولاً انتخابات به دنبال رقابت‌های درونی احزاب رخ می‌دهد. درواقع این احزاب هستند که ایده‌ها و پیشنهادهای خود را مطرح می‌کنند و بنا به آن افرادی را به صحنه رقابت می‌فرستند.» این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه متاسفانه عمر احزاب در کشور چه در پیش از انقلاب و چه پس از آن کوتاه است، می‌گوید: «ساز و کارهای موجود در ایران از پاگیری احزاب شناسنامه دار و قدرتمند جلوگیری می‌کنند. همین هم باعث شده تا انتخابات از امری که باید صرفاً توسط نهادهای مدنی سیاسی حساب شده و شناسنامه دار اداره شود، تنزل پیدا کرده و به جایگاهی برای خونمایی های شخصی و روان پریشی‌های روحی و روانی افراد ناکام جامعه و… تبدیل شده است. به همین دلیل هم اکنون، شاهد حضور چنین افرادی برای ثبت نام ریاست جمهوری هستیم.» به گفته او، حضور افراد مختلف، جلوه‌ای از کمبودها و کاستی‌های موجود در جامعه است؛ درحالیکه اگر این افراد می‌توانستند، نیازهای خود را در جا و با شیوه دیگر مثل تجمع و گفت و گو و دیگر کنش‌های مدنی بیان کنند به این کار روی نمی‌آوردند و کمبودها و خواسته‌های خود را اینگونه به نمایش نمی‌گذاشتند.» البته اینگونه نیست که همه مردم فهم مشترکی از این حرکات نمادین داشته باشند؛ چرا که «بین حرکت نمادین و نماد و محتوا و دریافتی که مردم از آن دارند، باید همخوانی وجود داشته باشد؛ بنابراین مردم از چنین حرکت‌هایی خوانش یکسان ندارند؛ برای مثال، حضور زن موتور سوار، شاید برای عده‌ای مفهوم اعتراض به محدودیت‌های زنان را داشته باشد و برای برخی دیگر جنبه طنز و استهزا. همین زنان اگر فضای اجتماعی و سیاسی به آنها اجازه می‌داد، اعتراضات خود را به خوبی اعلام می‌کردند و دیگر نیازی به انجام چنین حرکاتی نداشتند.» حاضری ادامه می‌دهد: «به طور کلی جوامع را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد؛ جوامعی که آنقدر از لحاظ سیاسی بسته هستند که امکان شکل گیری اعتراضات مدنی در آن وجود ندارد و سرکوب می‌شوند. اما جوامع دیگر، آن‌هایی هستند که مطالبات و خواسته‌های مدنی به درستی شکل می‌گیرد و سرکوب نمی‌شوند و فرآیند مدنی خود را طی می‌کند.» از نظر حاضری بروز چنین رفتارهایی در جامعه در بلند می‌تواند پیامدهایی را به همراه داشته باشد: «این موضوع از یک طرف باعث ایجاد واکنش‌های تمسخرآمیز در کشور می‌شود و از سوی دیگر، زیبندگی و وجاهت جامعه را زیر سؤال می‌برد. خود این مسائل در بلند مدت آسیب زاست.»