ویژهبرنامه غم شریکی با اجرای سرود ملی دو کشور ایران و افغانستان و سپس تلاوت قرآن توسط متین ملک محمدی، قاری نوجوان آغاز شد. در ادامه رئیس حوزه هنری اصفهان ضمن قرائت شعری با مضمون جنگ در افغانستان گفت:
«و بازهم صدای انفجار
و بازهم صدای شیون زنان و بچهها
و بازهم برادری که پر کشید
و خواهری که زیرخاک جان بداد
و بازهم مادری که در فغان کودکش به سر زنان میان کوچهای دوید
و بازهم نگاه کودکی که تا ابد ز حسرت پدر به دربماند
و باز جنگ و باز گلوله و تفنگ
دگر بس است
زمین خسته را بگو که کی تمام میشود صدای جنگ
و آسمان را بگو کی تمام میشود خون چکیدنت
دگر بس است
دگر بس است.»
مجتبی شاهمرادی ادامه داد: «آرزو میکنم فردایی بیاید که هیچ کودکی در هیچ جنگی کشته نشود، هیچ مادری در رثای کودکش زخمه بهصورت نزند، هیچ فرزندی حسرت دیدار دوباره پدر را نکشد و هیچ سرزمینی به خود جنگ نبیند. در این غم شریکی علی ظاهر قرار است آسمان هم گریه کند. امیدوارم که تمام آنهایی که درگذشتهاند قرین رحمت الهی باشند و تمام بازماندگان تنشان سالم باشد. امیدوارم این پیوند برادری بین دو ملت هرروز مستحکمتر باشد و از مرزهای هند تا سوریه، این خاک مقدس هیچگاه به روی خودش جنگ نبیند.»
دشمنان از قدرت فرزندان نوظهور این سرزمین آگاه شدهاند
در ادامه برنامه غم شریکی، مدیر خانه ادبیات افغانستان اصفهان، شعری در وصف جنگ، ترس و کشتار در افغانستان خوانده و گفت:
«ما که خونین و آتشگرفته
یا زخمی هر دم نبودیم
روی این نقشه ما کابلیها
اینچنین تار و مبهم نبودیم
گرچه امروز غرق غم اما
ریشه در عمق تاریخداریم
روزگاری بهدوراز سیاهی
اینک اما سراپا هراسیم
همقدم با مرگ قد کشیدیم
درد دیدیم و مانند یک کوه
بی شاخ و بیبرگ قد کشیدیم
انتحاری و مین سرنوشتی مشترک بین هر کودکی است
ما همه ترسهای مطلقیم
ترس ریشهاش در کودکی است
جنگ، کشتار و کشتار و کشتار
جنگ با صلح در دشت برچی
جنگ یا صلح غمی ندارد
تا ابد در بدر دست برجی»
غلام عباس حسینی ضمن تسلیت شهادت و پرکشیدن فرشتگان مدرسه شهدای دشت برچی، افزود: «سالهای سال است که نام افغانستان مترادف شده با جنگ، ناامنی، خون، کشتار و اینچنین واژهها. خیلی از ما اصلا افغانستان پیش از جنگ را ندیدیم یا فراموش کردهایم؛ اما چند وقتی است که در کنار تمام این مترادفها واژگان جدیدی دیده میشود: صلح، پیشرفت، آگاهی، درخشش علمی، برادری و برابری. واژگانی که نشاندهنده آغاز یک تغییر و بیانگر یک حرکت روبهجلو و رو به روشنایی است.» او تصریح میکند: «نسلهای جدید افغانستان، کسانی که در متن و بطن جنگ به دنیا آمدهاند دیگر نمیخواهند راه گذشتگان خود را ادامه دهند و آنها در پی رهایی از تاریکی و رفتن به سمت آرامش و همزیستی و بازسازی و بازگرداندن افغانستان به روزگار شکوه و جلال و شکوهش اند؛ اما از آنطرف هم دشمنان و نادانان همیشه تاریخ این تغییر را حس کردهاند، فهمیدهاند که دیگر کشتن مردم کوچه و بازار و جنگ با دولت و نظامیها مهم و کارساز نیست. آنها از قدرت فرزندان نوظهور این سرزمین آگاه شدهاند و سمت شلیک و کشتارشان را از مجاری جنگ به مدرسه و دانشگاهها کشیدهاند.»
ایران و افغانستان همخون هستند
مدیر خانه ادبیات افغانستان اصفهان تصریح کرد: «حدود دو سال است که وحشتناکترین حملات انتحاری در مدارس و آموزشگاهها رخ میدهد، بااینحال کودکان و نوجوانان و جوانانِ ما دست از شور و شوق و هدفشان برنداشتهاند. انتحاری مکتب شهدای دشت برچی اولین حادثه اینگونه نبوده و آخرین هم نخواهد بود. ما دست بر نخواهیم داشت، خون ما را در مدرسهها میریزند غافل از اینکه آنها قلم میشوند و درد و عشق و هدف ما را برای آیندگان و جهانیان به رشته تحریر درمیآورند.» حسینی ادامه داد: «بعد از حدود دویست سال، خون این دانشآموزان و دانشجویان بازهم دولت ایران و افغانستان را به هم نزدیک کرده است. این خونها باعث شده هردو ملت به جستوجوی پیوندها و ریشهها باشند. ما میدانستیم که در همسایگی هردو کشور، همزبانیم و همفرهنگیم و همسایهایم، ولی امروز فهمیدیم که همخون هم هستیم. هرچند موضوع دردآور است؛ اما ما شاهد روزهایی بزرگی از همدردی و همشریکی کشور و ملت ایران بودیم و این نشانگر بازآفرینی و بازگشت به روزگار همزیستی دو ملت است و باید به فال نیک گرفته شود. غلام عباس حسینی به دلیل بازش شدید باران سخنان خود درباره فعالیتهای خانه ادبیات افغانستان را به فرصتی دیگر موکول کرده و از طرف جامعه مهاجرین و خانه ادبیات افغانستان از جامعه ایران و حوزه هنری استان اصفهان مخصوصا خانه ادبیات و آقای شاهمرادی و معاونت فرهنگی تشکر کرده و ابراز امیدواری کرد که روزی در شادیهایمان هم شریک شویم.»
گفتنی است بعد از وقفهای که به دلیل باراش شدید باران در ادامه برنامه غم شریکی حادث شد، برنامه با اجرای موسیقی گروه هنری یگانه آوا به رهبری مجتبی نبوی با این بارش ناگهانی در ایوان عمارت سعدی ادامه پیدا کرد. این گروه بهعنوان اولین گروه موسیقی پاپ افغانستانیان اصفهان شناخته میشود که قطعات سرزمین من، مرزها، خندههای تو، دریا و وطن در مظلومیت افغانستان و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای مکتب سیدالشهدا (دشت برچی) توسط این گروه اجرا شد و مجتبی نبوی، رهبر گروه، قطعه مرزها را نشانه اشتراک و اتحاد مردم ایران و افغانستان دانست و اکبر اختری، مدیر و خواننده این گروه، این قطعات را به دانشآموزان شهید مکتب سیدالشهدای کابل تقدیم کرد.
همچنین شعرخوانی شاعرانی از ایران ازجمله عباس شاه زیدی متخلص به خروش، سید مجید موسوی، حسین خالقیپور، محسن ناصحی و زهرا صرامی و همچنین غلام عباس حسینی، محمدمهدی احمدی، باران صادقی، علی یوسفی، کبری حسینی، مصطفی مستان و مرتضی قنبری بهعنوان شاعران افغان از دیگر بخشهای ویژهبرنامه غم شریکی بود که شنبه بیست و پنجم اردیبهشتماه در ایوان عمارت تاریخی سعدی برگزار شد؛ ضمن اینکه امیر ملکی در غم شهادت دانشآموزان مکتب شیدالشهداء کابل (دشت برچی) به مداحی پرداخت.