به گزارش اصفهان زیبا؛ بعد از شهادت حاجقاسم و تا پیش از سقوط هواپیمای اوکراینی برای من خیلی سؤال بود که چه اتفاقی افتاده که خدا در باز کرده است و همه را بدون غربال دارد راه میدهد. خدا ناز دارد و اینطور باردادن، حتماً حکایتی دارد. در قضیه آیتالله رئیسی هم همین تجربه تکرار شد.
به نظر شما روایت آقای رئیسی به چه کار ما میآید؟ برای بلندمدت و میانمدت ما چه اثری دارد؟ پرسش دوم اینکه، جامعه چند بار دیگر به آیتالله رئیسی یا حتی شهید رئیسی رأی میدهد؟ این روایت تا کجا استوار است؟ آینده ما چه آیندهای است و چقدر به رئیسی در آینده نیاز داریم؟ در تغییر دوران، چقدر رئیسی باقی میماند؟
در این انتخابات یک طیف گسترده، از یک نظریهپرداز یا یک فرد اجرایی صرف، برای ورود به صحنه مطرح است و این حاوی یک پیام است. از کجا معلوم در 50 سال آینده، مردم بهجت زمانه خود را برای اداره امورات کشور پیش نفرستند؟ آیا آقای رئیسی برای آیندههای محتمل ما حرفی دارد که آن را امروز برای آینده ثبت کنیم؟
به نظر میرسد آقای رئیسی، محل تلاقی سیاست و شرافت است. سیاستی که در ذهن برخی از ما بیپدرومادرترین امور است، اکنون با شخصیتی روبهرو شده که در همین زمین توسط سیاستمداران به حساب نمیآمده است، پای شرافتی ایستاده است که میتواند آیندهای را مدنظر سیاست قرار بدهد که گویی عرفان را وارد سیاست میکند. شرافت را در مشی آقای رئیسی باید دید؛ اما در همین جا خلاصه نمیشود.
آقای رئیسی روایت تشکیکی اصالت است. یک وجوهی در دولتمردی دارد که برای رئیسجمهور اصیل است و تاکنون کمتر داشتهایم. بعد از آقای رئیسی، ریاستجمهوری سخت میشود و قطعاً این دشواری که باید رئیسجمهورهای بعدی تحمل کنند، ریاستجمهور را شکل میدهد؛ بنابراین مقایسه آقای رئیسی با رؤسایجمهور قبلی اشتباه است و باید بعدیها را با ایشان سنجید. آقای رئیسی، رئیسجمهور بلندمدتی برای ما نبود. قطعاً کارهای زیربنایی انجام داد که در بلندمدت اثر خود را میگذارد و مشکلات امروز، نتیجه تصمیمهای دیروز است. بسیاری از مدیرانی که ما موفق میدانیم، مدیران موفق حل مسائل ساده هستند.
برخی از مدیران، توان حل مسائل پیچیده را دارند و کم هستند مدیرانی که توانایی حل آشفتگی را داشته باشند. دولتمرد بلندمدت در لایه مسائل آشفته، توانایی حل مسائل را دارد و از این حیث، باید مراقب اغراق از شخصیت آقای رئیسی باشیم. قطعاً حل مسائل ساده و پیچیده، بسیاری از مسائل روی زمین ما را حل میکند و آقای رئیسی در این زمینه توفیقهای زیادی داشته است؛ اما در حل آشفتگیها و بسیاری از پیچیدگیها نباید اغراق کرد.
ما باید به این فکر کنیم که به چه روایتی از آقای رئیسی باید برسیم که زمانمند نشود و تاریخ مصرف نداشته باشد؛ مثلاً اگر در قضیه پرکاری، به حجم کارهای ایشان بپردازیم، روایتی کوتاهمدت کردهایم. پرکاری و مسئولیتپذیری، عمقی فراتر از حجم بالای کار دارد که اگر در آن عمق نمانیم، روایتمان را زمانمند کردهایم.
از آقای رئیسی باید روایتی پیدا کرد که مردم خودشان را پیدا کنند. صرفاً مشغول این مسئله نباشیم که ایشان را برای دولتمرد تبدیل به روایت کنیم و اصلاً روایت ایشان را خرج انتخابات نکنیم. اینکه شخصیت آقای رئیسی برای مسئله انتخابات بهکار بیاید، امر درستی است؛ اما توقف در آن، بدسلیقگی است. اگر بشود دولتمردی را که برای تکتک افراد، سازندگی دارد، روایت کرد، کار را درست انجام دادهایم.