«یک‌صدویک نکته در گردشگری اصفهان» چطور متولد شد؟

ماجرای تولد یک کتاب

روزی که همکاری خود را با صفحه میراث و گردشگری آغاز کردم، هرگز فکر  نمی‌کردم حاصل آن کتابی شود که حدود چهارصد و پنجاه صفحه است و «یک‌صد و یک نکته در گردشگری اصفهان» نام دارد. این یادداشت چگونگی تولد کتاب و کیفیت آن را به رشته تحریر درآورده است.

تاریخ انتشار: 13:57 - شنبه 1403/05/20
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
ماجرای تولد یک کتاب

به گزارش اصفهان زیبا؛ روزی که همکاری خود را با صفحه میراث و گردشگری آغاز کردم، هرگز فکر  نمی‌کردم حاصل آن کتابی شود که حدود چهارصد و پنجاه صفحه است و «یک‌صد و یک نکته در گردشگری اصفهان» نام دارد. این یادداشت چگونگی تولد کتاب و کیفیت آن را به رشته تحریر درآورده است.

روزی حدود پنج سال پیش خانم حاجاتی در کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان نزد من آمد و پیشنهاد همکاری با سرویس میراث و گردشگری اصفهان‌زیبا را داد. من آن روزها تازه کتاب «اخبار اصفهان در روزنامه‌های عصر قاجار» را به اتمام رسانده بودم. مجموعه زیادی از اسناد و بریده روزنامه داشتم که همگی در باب آثار تاریخی شهر اصفهان بودند.

تصمیم گرفتم با سودبردن از آن‌ها نگاهی دوباره به آثار و ابنیه تاریخی اصفهان بیندازم و رویکرد نویی در معرفی آن‌ها ارائه دهم. دست‌به‌قلم شدم و برای بسیاری از آثار و ابنیه شهر و حتی خیابان‌ها و وقایع با توجه به این اسناد و روزنامه‌ها مطالبی در حد یادداشت و مقاله تهیه کردم و برای صفحه گردشگری روزنامه اصفهان‌زیبا فرستادم. دبیر محترم سرویس هم تقریبا ستون اختصاصی برای نوشته‌ها و یادداشت‌های من در نظر گرفته بود. هفته‌ای سه یا چهاربار این صفحه چاپ می‌شد.

درواقع روزنامه اصفهان‌زیبا رنگ‌وبوی فرهنگ، میراث و تاریخ گرفت. بعدازآن سراغ گنجینه‌هایی از شهر اصفهان رفتم که اکنون دیگر وجود ندارند: باغ هزارجریب، عمارت صدری، عمارت هفت‌دست،  آیینه‌خانه، باغ‌قوشخانه، تالار طویله و شهرک فرح‌آباد، باغ زرشک، میدان چهار حوض و… . از دل آثار و اسناد مطالبی تازه و ناب درباره آن‌ها نوشتم و یاد آن‌ها را زنده کردم و برای خرابی آن‌ها به دست تیشه ظل‌السلطانی مرثیه سرودم.

می‌خواستم بگویم ما از فقدان آن‌ها غمگین هستیم و درس آموختیم که چگونه باید از آنچه داریم، محافظت کنیم.بعد از چند سال همکاری، وقتی دوستان به سراغم آمدند تا فلان یادداشتم را درباره مقبره صائب، کوه آتشگاه  یا منار ساربان از من بگیرند، دریافتم وقت آن رسیده است که این یادداشت‌ها در کتابی گرد آیند تا دسترسی به آن‌ها برای همگان مقدور باشد. چنین شد که کتاب یک‌صدویک نکته در گردشگری اصفهان را بر اساس این یادداشت‌ها و گاهی با تکمیل‌کردن آن‌ها، سامان دادم و برای چاپ به «بخش گردشگری شهرداری اصفهان» تحویل دادم.

در 1400 سرانجام کتاب از چاپخانه در آمد. امیدوارم انتشار آن خلأهای پژوهشی و تحقیقاتی را راجع به موضوع‌های مربوط به گردشگری در شهر اصفهان تا حدودی جبران کرده باشد.وجه ممیزۀ کتاب یک‌صدویک نکته در گردشگری اصفهان با کتاب‌های دیگری که در این رابطه نوشته شده، ازجمله کتاب ارزشمند «گنجینه آثار تاریخی اصفهان» و دیگر آثار مشابه، در این است که با مراجعه به مطبوعات و گاهی اسناد نویافته، تلاش خواهد کرد مطالب تازه و نویی راجع به آن اثر تاریخی و گردشگری بر مطالب پیشین بیفزاید؛ به‌طوری‌که خواننده احساس کند نکته تازه‌ای آموخته است؛اما یک هدف دیگر در تدوین و انتشار کتاب یک‌صدویک نکته در گردشگری اصفهان هم داشتم و آن، تهیه و ارائه «روایت» درباره ابنیه و آثار تاریخی شهر بود. راهنمایان گردشگری و تورلیدرهای شهر نیاز به روایت دارند؛ داده‌های جذابی که بتواند نگاه و نظر گردشگر را معطوف و میخکوب به بنا کند و آن‌ها را علاقه‌مند سازد به آنچه از سوی راهنمای تور مثلا راجع به هشت‌بهشت گفته می‌شود، با دقت و علاقه گوش فرادهند.

حقیقت آن است که بسیاری از نکته‌هایی که امروزه به گردشگران ارائه می‌شود، چندان جذابیتی ندارد. گردشگرِ غیرمتخصص، تصوری از عصر صفوی و شاید قاجار در ذهن خود ندارد؛ اما برایش جذاب خواهد بود اگر گفته شود عمارت هشت‌بهشت محل تشکیل اولین‌مدرسه به سبک جدید در اصفهان بوده است. این گردشگر اگر مطالبی در باب تاریخ اجتماعی چهارباغ بشنود، حتما به آن گوش می‌کند؛ چراکه سوژه مذکور را مطلبی راجع به گذشته نمی‌پندارد و همین امروز نیز با آن دست‌به‌گریبان است.

این گردشگر دوست دارد حوادث تاریخی و خصوصا کاربری بنا را در گذر زمان بداند؛ چراکه با این موضوع‌ها بیشتر ارتباط برقرار می‌کند، تا اینکه فقط گفته شود ابعاد بنا چیست و در زمان کدام پادشاه ساخته شده است. این کتاب تلاش دارد کتاب‌های گردشگری اصفهان را از دور باطل «تکرار» خارج کند. سید علی جناب، حسین نورصادقی، کریم نیکزاد حسینی، دکتر لطف‌الله هنرفر، ابوالقاسم رفیعی‌مهرآبادی، ایرج افشارسیستانی، مهدی سجادی‌نائینی، جلال همایی، محمود رضا شایسته و… درواقع تلاش داشتند کتابی برای معرفی اصفهان به‌منظور عرضه به محققان و پژوهشگران بنگارند.

می‌توان گفت که هیچ‌کدام رویکرد گردشگرانه به مقوله اصفهان‌شناسی نداشته‌اند. گردشگر اطلاعات و دانستنی‌های خاص خودش را می‌خواهد. او نکته‌های جالب و هیجان‌انگیزی را طلب می‌کند تا در ذهنش بماند و بتواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند. اگر خانه‌ای تاریخی را می‌بیند، این امر برایش جالب است که مثلا بداند فلان شخصیت در این خانه متولدشده یا بزرگ شده است. فلان پیمان مهم در این خانه بسته شده است. فلان حادثه تأثیرگذار در این خانه اتفاق افتاده است.در آخر کتاب را به دو نفر از عاشق‌ترین عاشقان اصفهان یعنی جلال همایی و جمشید مظاهری تقدیم کردم. هر دو روی در نقاب خاک کشیده‌اند. هر قدم و قلم آن‌ها سرشار از عشق به اصفهان بود. کتاب یک‌صد‌ویک نکته در گردشگری اصفهان حاصل چند سال همکاری با سرویس میراث و گردشگری روزنامه اصفهان‌زیبا بود. من به سهم خود از خانم حاجاتی که نقش زیادی در تولید و تولد این کتاب داشتند، سپاسگزارم و امیدوارم بعد از این نیز در این راه قلم بزنم. به قول شاعر «ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست/ آنچه آغاز ندارد نپذیرد انجام».

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

3 × دو =