به گزارش اصفهان زیبا؛ هنوز مزه تلخ آن لحظات خوفورجا اردیبهشت در خاطرمان است. آن موقعی که از هر سو خبری میآمد و معلوم نبود سرنوشت آن بالگرد ریاستجمهوری چطور شده است؟ تا اینکه خبر اعلام شد، ایران سیاهپوش شد و مردم به خیابانها آمدند.
آن موقع حرفمان این بود که اگرچه خبر تلخ است، اگرچه ایران عزادار شده است، اما همین تجمعات و تشییعهای میلیونی که در خیابانها برگزار میشود، قلبها را به هم نزدیک میکند، دلهای مردم را نرم میکند و ملت را همبسته.
حالا بار دیگر در فاصله کمتر از چند ماه، همان لحظات تلخ تکرار میشود. این بار بمبهایی چندتنی، تن ساختمانهای لبنان را میلرزاند و معلوم نیست که چه بر سر سید مقاومت آمده است.
بازهم همان اضطرابها. همان قلبهای بههمفشردهای که در میان اعلامیهها و تکذیبیهها سرگردانند و بازهم خبر تلخی که تأیید میشود. سید مقاومت به شهدای بزرگ و جاویدالاثر خود پیوست.
اما این بار کمی سرنوشت داستان متفاوت است. این بار شاید خبری از تشییع میلیونی در خیابانهای تهران نباشد، اما در عوض امتی به عزا نشستهاند.
این بار نهتنها قلوب ایرانیان، بلکه ملتی مسلمان و آزاده داغدار شدهاند. از سنیمذهبان فلسطینی و یمنی تا شیعهمذهبان لبنانی، عراقی و ایرانی. این بار همه ما، «ما» شدهایم.
این بار ملت شدهایم. امتی که عزیزمان را ازدستدادهایم و مگر نه این است که هرگاه «ما» شدهایم و قلبهایمان یکی شده، هیچ قدرتی جلودارمان نبوده است؟
مگرنه این است که هرگاه مقابل این دستهای درهمتنیده، خونی بر زمین جاریشده، ریشههای این درخت مستحکمتر و شاخههای آن پربارتر خواهد شد؟