به گزارش اصفهان زیبا؛ اصفهانی که اکنون در آن زندگی میکنیم، معضلهای بسیاری دارد؛ از زمین و هوا و آب گرفته تا محلههای درون شهر و اقتصاد صنعتی و مهاجران بیهویت. رد پای بسیاری از این مشکلات را میتوان در ورود ایران به عصر مدرنیته دید؛ اما سوای آن، هر شهر سیر تکامل خاص خود را نیز دارد و نهادهایی که در این شهرها پس از انقلاب مشروطه در ایران شکل گرفتند، بسیاری از نیازها را رفع و بسیاری از مسائل را ایجاد کردند و اصفهان هم از این قاعده مستثنا نیست.
بلدیه یا شهرداری یکی از همین نهادها یا سازمانهاست. این سازمان که اولینبار در 1285 و پس از انقلاب مشروطه ایجاد شد، هم در رفع بسیاری از مشکلات مؤثر بود، هم بر توسعه شهرها اثر مستقیم گذاشت و هم سبب ایجاد تعارضهای بسیاری با مردم شد. در همین راستا بر آن شدیم تا تاریخ شهرداری و شهر اصفهان را بررسی کنیم؛ به همین دلیل به دیدار هوشنگ پوریایولی رفتیم. او که از 1345 در تشکیلات شهرداری اصفهان مشغول به کار بوده و یکی از عاشقان اصفهان و بسیار علاقهمند است که تجربههای 60ساله مدیریتی خود را با ما در میان بگذارد، خیلی زود درخواست «اصفهانزیبا» را قبول کرد. او کار خود را در 1347 در شهرداری خمینیشهر بهعنوان معاون مالیاداری آغاز کرد؛ سپس سرپرست شهرداری خمینیشهر شد. بعد از آن نیز به اصفهان آمد و شهرداری در نواحی مختلف اصفهان را برعهده گرفت. «اصفهانزیبا» قصد دارد طی یک سلسله نشست، تحولات شهر و شهرداری اصفهان را از آغاز تا به امروز از زبان ایشان بشنود.
مدیریت شهری پیش از انقلاب مشروطیت
قبل از اینکه قانون بلدیه نوشته و شهر با بلدیه اداره شود، شهر بهوسیله یک حاکم یا بیگلربیگی یا داروغه اداره میشد؛ به این صورت که وظایف مربوط به نظمیه و بلدیه در یک نفر جمع شده بود؛ شهر نیز به محلههای مختلف تقسیمشده و هرکدام از این محلهها یک کدخدا داشت و این کدخداها به داروغه پاسخگو بودند.
حوزه وظایف داروغه و کدخدا
در بیشتر اوقات وقتی دزدی اتفاق میافتاد، کدخدا و داروغه مسئول پیگیری بودند تا مال فرد مالبرده به او بازگردد. این را میتوان از اخبار جراید آن دوران نیز متوجه شد؛ بهعنوانمثال، در اخبار روزنامه فرهنگ اصفهان که قبل از مشروطه در اصفهان منتشر میشد، این موضوع قابل مشاهده است. در گزارشهای این روزنامه بهطور مکرر وقایعی از این دست میآمد که در کدام محله، دزدی شده و اموال کدام تاجر به غارت رفته است. بعد از اتفاق، از کدخدا و داروغه التزام میگرفتند تا اموال تاجر را پیدا کنند و به او بازگردانند؛ پس یکی از وظایف عمده مدیریتشهری بحث امنیت بود.
نظافت شهر قبل از ایجاد شهرداری
چیزی که اکنون هم یکی از وظایف مهم شهرداری است، بحث نظافت و حفظ پاکیزگی شهر است؛ اما این مسئله در شهرهای آن دوران اصلا مطرح نبود؛ چون شهر در آن زمان، یک شهر پیشامدرن بود و نظافت آن هم فقط به آبپاشی معابر اصلی خلاصه میشد. این کار برعهده افرادی به اسم «سوفور» بود که از مادیها یا خانههای مردم آب برمیداشتند و خیابانهای اصلی مثل چهارباغ را آبپاشی میکردند؛ به عبارت دیگر، وظیفه مدیریت شهر در همین موارد خلاصه میشد.
مدیریتشهری پس از انقلاب مشروطیت
قبل از انقلاب مشروطه نظام دیوانسالاری و اداری کشور، قدیمی، فرسوده و مبتنی بر دستورهای از بالا به پایین شاه بود؛ اما زمانی که این انقلاب اتفاق افتاد، قرار شد کل سیستم مدیریت کشور نوسازی شود تا به جای دستور شاه، قانون ملاک عمل قرار گیرد؛ درنتیجه مجلس برای وضع قانون ایجاد شد و نهادهای دیگری هم برای اجرای قانون مجلس بهوجود آمدند تا از این طریق و با محدودکردن اختیارهای شاه، امور مملکت را سامان بخشند.
یکی از این نهادها، بلدیه یا شهرداری بود. در مجلس اول قانون مفصلی با عنوان «قانون بلدیه» تصویب شد که در آن به ایجاد بلدیه مجوز دادند و اختیارات و وظایف بلدیه را نیز مشخص کردند؛ البته این قانون بهصورت خلقالساعه تدوین و تصویب نشد؛ بلکه از تجربه غرب، بهخصوص بلژیک و فرانسه در تدوین این قانون و تأسیس بلدیه استفاده کردند.
وظایف بلدیه در زمان تأسیس
چون آنچه در آن زمان از غرب دیدند، این بود که در آنجا مدیریت شهر را به گونهای سازماندهی کردهاند تا شهر به دست مردم اداره شود، بعد از تصویب قانون بلدیه، انجمن شهر را نیز تشکیل دادند. وظیفه این انجمن این بود که یک نفر را بهعنوان مدیر شهر یا شهردار انتخاب کرده تا این فرد امور شهر را اداره کند. بعد از تدوین قانون بلدیه، مواردی همچون تأسیس کتابخانه یا نظارت بر بهداشت مردم بهمنظور جلوگیری از شیوع بیماریهای مسری هم برعهده شهرداری قرار داده شد؛ ولی عملا این موارد تا سالها بعد اجرایی نشدند.
محدودۀ شهر اصفهان در ابتدای تأسیس بلدیه
شایان ذکر است؛ از زمان آقامحمدخان قاجار تا 1303 شمسی و نزدیک به 18 سال پس از تصویب قانون بلدیه و تشکیل شهرداری، که اولین نقشه شهر اصفهان توسط سیدرضاخان ترسیم شد، حدود و ثغور شهر اصفهان تغییر زیادی نکرده و همان مقدار باقی مانده بود.
اگرچه بر وظایف مدیر شهر افزوده شده بود و رئیس بلدیه بیشتر از داروغه، مسئولیت داشت، ابعاد شهر از نظر جمعیتی و جغرافیایی تغییر چندانی نکرده بود؛ بنابراین میتوان اینگونه روایت کرد که تأسیس بلدیه، حکایت از شناسایی نیازهای جدید در شهر و درنتیجه لزوم ایجاد نظام مدیریت جدید برای رفع این نیازها داشت.
تقویت شهرداری با قانون جدید
همانطور که ذکر شد، بهرغم تصویب قانون بلدیه در 1285، بسیاری از کارها و وظایفی که در حیطه وظایف بلدیه بود، سالها روی زمین ماند و بهدرستی اجرا نشد؛ تا اینکه در 1309 برای سامانمندی بهتر بلدیه و شهر، در مجلس قانونی به اسم «قانون شهرداریها» تصویب شد. در این قانون محدودیتهایی را برای انجمن شهر در نظر گرفتند تا هر کس نتواند وارد انجمن شهر شود.
محدودیتهای انجمن شهر در قانون جدید
در این قانون برای اعضای این انجمن که از طریق انتخابات تعیین میشدند، شروطی ازجمله باسوادی، محبوبیت، شهرت به حسن رفتار و ورشکستهنبودن ذکر شد. بعضی از افراد مثل امیرقلی امینی که در روزنامه اخگر مینوشت، از دوره دوم و سوم، بهطور پیوسته در این انجمن عضویت داشتند؛ حتی برخی از کارخانهداران و تجار اصفهان هم بعدا عضو انجمن شهر شدند؛ علاوه بر این، در این قانون حق انتخاب شهردار از انجمن شهر به وزارت داخله یا وزارت کشور منتقل شد؛ بنابراین این انجمن دیگر وظیفه انتخاب شهردار را نداشت؛ بلکه بیشتر به یک انجمن مشورتی تبدیل شد تا بتواند در موارد گوناگون به شهردار تذکر و مشورت دهد.
شروع خیابانکشی در اصفهان
اگر بخواهیم نگاهی به عملکرد شهرداری اصفهان در زمان پهلوی اول بیندازیم، باید بگوییم استخوانبندی شهر اصفهان از نظر خیابانکشی، در سالهای 1304 تا 1320 شکل گرفت؛ مثل خیابان چهارباغ پایین، خیابانهای دور شهر، خیابان هاتف، خیابان نشاط، خیابان کاشانی فعلی، چهارباغ خواجو، خیابان شیخبهایی و بسیاری از خیابانهای دیگر که همگی در این دوره احداث شدند؛ البته این تغییر و تحول در کالبد شهری، در تمام شهرهای ایران اتفاق افتاد؛ چون در آن زمان سیاست این بود که شهرهای ایران به شکل شهرهای مدرن دربیایند و از حالت روستاهای بزرگ خارج شوند.
تغییر در بافت محلهها
در آن زمان، به دلیل خیابانکشیهایی که صورت گرفت، بافت بسیاری از محلهها هم تغییر کرد؛ بهعنوانمثال، وقتی خیابان شیخبهایی را احداث کردند، مجبور بودند در بافت محله شکاف ایجاد کنند تا خیابان بهوجود بیاید.
گسترش اصفهان با ایجاد خیابانهای جدید
از طرف دیگر، برخی از خیابانهایی را هم که در آن زمان ایجاد کردند، موجب شد شهر تا حدی گسترش پیدا کند؛ بهعنوانمثال، در نقشه 1303 اصفهان، خیابان چهارباغ پایین وجود نداشت؛ حتی بهوضوح مشخص است که خیابان چهارباغ عباسی بعد از دروازهدولت دیگر ادامه نداشت و در این نقطه، خیابان به بنبست میرسید. باغ همایون یا چهارراه تختی فعلی در 1314 ایجاد شد. در این منطقه قبل از خیابانکشی چهارباغ پایین، باغهای زیادی وجود داشت و مابقی نیز مربوط به بافت مسکونی بود. برای اینکه بتوانند خیابان چهارباغ پایین را احداث کنند، مجبور شدند حدود 164 خانه را آزادسازی کنند.
ساخت اولین بیمارستان اصفهانی
اضافه بر خیابانکشیهایی که شهرداری در این دوران انجام داد، وظیفه حوزه بهداشت و درمان را هم برعهده داشت. در 1309 شهرداری بیمارستان خورشید را احداث کرد؛ البته قبل از آن، بیمارستان مرسلین (عیسیبنمریم فعلی) در خیابان شمسآبادی وجود داشت که انگلیسیها آن را ساخته بودند؛ اما جوابگوی نیاز شهر نبود؛ به همین دلیل انجمن شهر و مردم به این فکر افتادند که بیمارستان جدیدی بسازند. زمینی که بیمارستان خورشید در آن قرار دارد، به حاجآقا نورالله تعلق داشت که آن را برای بیمارستان وقف کرده بود. ساخت بیمارستان در این زمین تأیید شد و بعد از اینکه توانستند پول آن را تأمین کنند، شروع به ساخت بیمارستان کردند؛ بنابراین میتوان این طور نتیجه گرفت که در آن زمان ساخت بیمارستان هم جزو وظایف شهرداری بود.
درزمینه بحث بهداشت هم باید بگوییم یکی از کارهایی که شهرداری اصفهان در آن زمان انجام داد و برخی از آن بهعنوان یکی از بزرگترین انقلابهای بهداشتی یاد میکنند، تجهیز حمامهای عمومی به دوش بود. شهرداری برای جلوگیری از شیوع بیماریهای مسری، تصمیم گرفت خزینه حمامها را جمع کند و به جای آن، دوش قرار دهد.
نظارت بر اصناف
نظارت بر اصناف هم جزو وظایف شهرداری بود. در همین راستا، شهرداری برای اصناف نظامنامه نوشت و برای مالکان دکانها و شاگردان آنها در اصناف مختلف، بسته به حوزه فعالیت آنها کارت سلامت صادر کرد.
ازبینبردن گورستان اختصاصی محلهها
یکی دیگر از کارهای مهمی که آن زمان انجام شد، اعلام ممنوعیت دفن اموات در گورستانهای شهر بود. در آن دوران، هر محله یک گورستان مخصوص به خود داشت؛ بهعنوانمثال، در خیابان کاشانی گورستان ستیفاطمه قرار داشت. وقتی این ممنوعیت اعلام شد، توانستند در زمینهای این گورستان هلالاحمر، یتیمخانه، دارالمساکین، مدرسه شبانهروزی و پرورشگاه بسازند و بخشی از زمینهای آنجا را نیز به فروش رساندند و بخش باقیمانده را نیز به ساخت بیمارستان 100 تختخوابی اختصاص دادند که اکنون به بیمارستان کاشانی معروف است.مشابه همین اتفاق در منطقه ابنسینا هم رخ داد. قبرستان سنبلستان را که در خیابان ابنسینا واقع شده بود، متروک کردند و بیمارستان امین را در آنجا ساختند. امینالتجار و معینالتجار، دو برادر و دو تاجر و خیر معروف بودند که یکی از آن دو به نام امینالتجار بیمارستان امین را راهاندازی کرد.
صنعتیشدن اصفهان با کارخانههای نساجی
در دوره پهلوی اول احساس شد که به صنعت نساجی نیاز است؛ بنابراین هزینه و سرمایه در اصفهان بهسمت این صنعت سوق پیدا کرد؛ البته این فقط مختص اصفهان نبود؛ بلکه در شهرهای یزد، بندرعباس و بوشهر هم این صنعت رشد کرد؛ ولی در این شهرها فقط یک کارخانه نساجی ایجاد کردند؛ درصورتیکه در اصفهان 9 کارخانه نساجی بزرگ راهاندازی شد. تعدادی از سرمایهداران در آن زمان سرمایههای خود را روی هم گذاشتند و کارخانه ریسباف را راهاندازی کردند که به سودآوری خوبی هم رسید. سودآوری در صنعت نساجی اصفهان باعث شد کارخانههای زایندهرود، پشمباف، رحیمزاده و غیره نیز ساخته شوند و بعد هم کارخانه صنایع پشم تأسیس شد.
راهاندازی این کارخانهها باعث شد شکلوشمایل شهر نیز تغییر کند؛ به گونهای که تقریبا شهر به دو قسمت تقسیم شد. قسمت جنوب زایندهرود به دلیل وجود کارخانههای متعدد، شکل صنعتی به خود گرفت و قسمت شمال زایندهرود هم مسکونی شد؛ همچنین تأسیس این کارخانهها اقتصاد شهر را نیز دگرگون کرد و اقتصاد شهری بهسوی اقتصاد صنعتی و نساجی سوق پیدا کرد.
اصفهان؛ منچستر انگلستان
یکی از دلایل تأسیس این تعداد کارخانه نساجی در اصفهان این بود که مدیران شهر اصفهان در نظر داشتند با الگوبرداری از انگلستان که شهر منچستر به قطب نساجی آن تبدیل شده بود، اصفهان را به منچستر ایران تبدیل کنند؛ بنابراین متمکنانی مثل کازرونیها و آقای همدانیان را تشویق کردند تا وارد این عرصه شوند؛ در ادامه نیز شرکتهای سهامی را برای اداره این کارخانهها راهاندازی کردند؛ بهعنوانمثال، یکی از بزرگترین سهامداران کارخانه ریسباف اصفهان، آقای سید محمدجواد کسایی پدر آقای کسایی، نینواز معروف اصفهان و همچنین عضو انجمن شهر بود. آقای کسایی با درآمدی که داشت، توانست یک اقدام عمرانی مهم و ماندگار نیز برای شهر اصفهان انجام دهد. او در همین دوران، اقدام به کاشت درختان خیابان عباسآباد کرد.
رشد جمعیت شهر اصفهان در دوره پهلوی اول
در این دوران به دلیل احداث کارخانههای متعدد، جمعیت زیادی نیز به اصفهان مهاجرت کردند و موجب افزایش جمعیت شهر اصفهان شد. این اتفاق مسئولان را به این فکر انداخت که محلی را نیز برای سکونت این افراد تازهوارد به شهر در نظر بگیرند؛ با این شرط که محدوده شهر گسترش پیدا نکند؛ بنابراین شهرداری اقدام به تعیین محدوده شهر اصفهان کرد.
تعیین محدوده شهر اصفهان برای اولینبار
در این راستا و در 1313، شهرداری اصفهان و اداره مالیه (اداره دارایی فعلی) در همکاری با هم پروژهای را پیش بردند به اسم پروژه «تأسیس خیابان دور شهر». هدف از این پروژه این بود که رینگی دور شهر ایجاد کنند تا محدوده شهر مشخص شود.
در آن دوران دورتادور اصفهان روستاهای متعدد وجود داشت و لازم بود حدود و ثغور شهر اصفهان مشخص شود و ازطرفی، شهر گسترش پیدا نکند؛ درنتیجه خیابانهای بزرگمهر، سروش، فروغی، خرم، خیام، وحید و درنهایت خیابان دانشگاه کنونی ایجاد شد. این رینگ که الان به رینگ یک شهر اصفهان معروف است، در دوره پهلوی اول بهوجود آمد. اگر به عکسهای آن دوران خیابان بزرگمهر نگاه کنیم، متوجه میشویم که اطراف خیابان بزرگمهر صحرا و زمینهای کشاورزی زیادی وجود داشت و تا دهه 40 هم به همین صورت باقی ماند؛ یعنی تا دهه 40 شهر حتی به خیابان بزرگمهر هم نرسیده بود.
مدیریت بازار و قیمتها در دست شهرداری
یکی دیگر از وظایف شهرداری در قوانین، مدیریت بازار بود. مجموعه اتفاقهایی که به تقویت بلدیه یا شهرداری انجامید، موجب شد، تدریجا تمام مسائل شهر به نحوی به شهرداری ارجاع ارتباط پیدا کند و مردم برای حل مشکلاتشان به شهرداری مراجعه کنند؛ بهعنوانمثال، در جراید آن دوران آمده است که در مواقع گوناگون مردم در اعتراض به گرانی میوه، گرانی نان، گرانی گوشت و سایر اجناس، به شهرداری مراجعه میکردند که این نشاندهنده سیطره شهرداری در آن دوران بر گستره شهر بود.
احداث میدان طیاره
یکی از اقداماتی که در آن دوران و در 1314 انجام شد، ساختن میدان طیاره یا میدان فرودگاه بود که بیشتر هم برای فرود هواپیماهای نظامی و تشریفاتی ایجاد شد. قسمتی از جنوب خیابان سعادتآباد، اطراف بقعه میرزارفیعای نائینی را که قبور مردم در آنجا قرار داشت، تسطیح کرده و فرودگاه را در آنجا دایر کردند.
خلاصه کلام
بهطور مختصر باید اشاره کرد که با منسوخشدن نظام داروغهمحور در شهر و رویکارآمدن شهردار، وظایف شهرداری نیز افزایش پیدا کرد و علاوه بر نظافت شهر، مدیریت امور جاری بهداشتی و امور جاری اصناف را نیز برعهده گرفت. از 1309 که انتخاب شهردار مستقیما به مرکز سپرده شد و انتخابات انجمن شهر نیز نظم بیشتری پیدا کرد، قوت شهرداری در مدیریت امور شهر بیشتر شد. در این دوران تا پایان 1320، پیکره اصلی شهر از نظر خیابانکشی ریخته شد، چهره اصفهان تاحدی تغییر کرد، برای اولینبار محدوده شهر مشخص شد، اقتصاد اصفهان بهسمت صنعت نساجی سوق پیدا کرد و بهطورکلی، ردپای مدرنیته از کالبد شهری تا اقتصاد شهری، در اصفهان بهوضوح مشاهده شد. به عبارت دیگر، در این دوران، عصر جدیدی در اصفهان شروع شد که محور اصلی آن توسعه بر مبنای تغییر بافت محلههای شهر و تسهیل امکانات شهری برای بهتر صنعتی شدن بود.