به گزارش اصفهان زیبا؛ «آبان» از سریالهای پرهیاهوی این روزهاست.
این مجموعه به کارگردانی رضا دادویی، در نظرسنجی رسانه «صرفا جهت اطلاع» با یکمیلیون دنبالکننده، بهعنوان محبوبترین سریال پخششده در ماه رمضان از میان آثار تلویزیونی و نمایش خانگی انتخاب شده است و باوجود پخش از یک پلتفرم تازهتأسیس، رکورد فروش بالایی دارد.
همین دو آمار نشاندهنده موفقیت مجموعه در جلبتوجه مخاطبان است.داستان از درخواست پول برای پرداخت یک بدهی سنگین آغاز میشود.
«آبان» با بازی لاله مرزبان بهعنوان شخصیت اول سریال، در تلاش است رباتی مرتبط باهوش مصنوعی طراحی کند؛ اما از بد روزگار در راه بهثمررساندن طرحش، با مشکلاتی مواجه است.
ازجمله سرمایهگذار ناشکیبایی که به دلیل تأخیر در اجرای برنامه، از سرمایهگذاری منصرف شده و پولش را طلب میکند؛ درحالیکه امکان بازپرداخت آن مبلغ برای آبان و امیر، همسر آبان با بازی میر سعید مولویان، وجود ندارد.
حالا آنها به دنبال سرمایهگذار جدیدی میگردند.
اینجاست که پای آقای ثابت به ماجرا باز میشود؛ مردی که شرط عجیبی برای همکاری دارد.
در قسمت اول مخاطب بدون دانستن پیشینهای از شخصیتها، بهنوعی وسط ماجرا از راه میرسد؛ موضوعی که اندکی چالشبرانگیز است؛ زیرا بیننده را از دانستن بسیاری از علت و معلولها محروم میکند.
حتی باگذشت چندین قسمت، همچنان بخش زیادی از این مسائل مغفول نگه داشته میشوند؛ مانند علت شکلگیری عشق بین آبان و امیر. دلیل ایجاد علاقه محکم بین این دو چندان برای بیننده روشن نیست و گاه سؤالبرانگیز میشود.
چراکه آبان زنی پرتلاش و پیشرو نمایش داده میشود؛ اما در نقطه مقابل، امیر مردی ناتوان و زبون به تصویر کشیده شده است.
با این مقدمه، به بررسی چند نکته درباره سریال «آبان» میپردازیم:
استفاده از بازیگران صاحبنام: در وهله اول شهاب حسینی در نقش آقای ثابت، به همراه امین حیایی بهعنوان دوست و مشاورش، از ستارگان این سریال هستند. لاله مرزبان که پیشازاین در کارهای تلویزیونی مانند فصل سوم سریال «ستایش» به ایفای نقش پرداخته، در اینجا شخصیت محوری است.
داستان عامهپسند: باوجود فراز و نشیبهای بسیار، آنچه این حد از پیگیری مخاطبان را به ارمغان آورده و آنان را پای سریال نشانده، خط داستانی ساده، تعلیقات عاشقانه و سکانسهای احساسی است. این مسئله موجب میشود حتی در صورت راضیکننده نبودن یک قسمت، بیننده با امید به بهترشدن، نظارهگر قسمت بعدی نیز باشد.
️جدال عشق و ثروت: تلاقی عشق و پول، موضوع جدیدی برای فیلمسازی نیست و تاکنون به اشکال گوناگون نمایش داده شده است. در این فیلمنامه نیز مشکل اساسی پول است و همین موضوع جریانات بعدی را رقم میزند. تنها وجه افتراق آن را شاید بتوان وجود اجبار بهجای انتخاب، حتی پس از تأهل دانست.
️طراحی لباس مناسب: بنا به شخصیت کاراکترها، لباسی که درخور آنها باشد طراحی و به نمایش گذاشته شده که درعینحال چشمنواز است.
شیءانگاری و نگاه ابزاری: «زن» در فرهنگ ایرانی و اسلامی از جایگاه متعالی برخوردار است. اگر پیشازاین رسانهها با زنان غیرشاغل نامهربان بودند، «آبان» بیرحمانه سرنوشت تمام زنان را محتوم به کالاییشدن نمایش میدهد. گرچه آبان زنی خودساخته و هوشمند است، ثابت به دلیل برخورداری از ثروت و نفوذ، برای زندگی او تصمیم میگیرد تا با کسی که خودش میخواهد ازدواج کند؛ دقیقا مانند جابهجاکردن یکی از وسایل خانه یا چند کیلو خیار!
️عادیسازی و ترویج خیانت: از هر گوشه و کناری، بوی خیانت به مشام میرسد. در همان قسمتهای ابتدایی، نزولخوری که امیر برای قرض گرفتن پول به سراغش میرود به همسرش خیانت کرده است. بابک (امین حیایی) نیز با زنان مختلفی حشرونشر دارد و مشغول خیانت به همسر خارجنشینش است. تیرخلاص هم خیانتی است که از سوی یکی از دو نفر اصلی اتفاق میافتد؛ آبان یا امیر!
موسیقی متنهای جذاب: استفاده از صدای خواننده محبوبی مانند محسن چاووشی، آنهم برای یکی از تعیینکنندهترین سکانسها، انتخاب شایستهای است و از سوی مخاطبان با تشویق مواجه شد.
عدم شفافیت و باورناپذیری: صحبت از احساسات با نشاندادن آن متفاوت است. صرف ردوبدلکردن جملات مثلا تأثیرگذار که در دو سه قسمت اخیر بیشتر به چشم میخورد، نتیجه جالبی را به همراه نمیآورد. از سوی دیگر نبود شفافیت نیز باعث میشود مخاطب آنچنانکه باید با فیلم همذاتپنداری نکند؛ برای مثال هیچکس متوجه نمیشود در هلدینگ ثابت چه کاری انجام میشود یا پروژه آبان دقیقا از چه قرار است.
روایتهای حاشیهای غیرضروری: داستانهای موازی که در کنار داستان اصلی به تصویر کشیده میشوند، از عمق کافی برخوردار نیستند؛ بهطوریکه در صورت حذف آنها نیز خلل جدی به روند فیلمنامه وارد نمیشود. این خردهروایتها همچنین جذابیت چندانی ندارند؛ مثلا کمتر کسی شخصیت هدیه را تحسین یا با آن ارتباط برقرار میکند.