بررسی تاریخ شکل‌گیری میدان امام (ره) و تغییراتی که متحمل شد

روایت نقش‌جهان از اصفهانی که بود و اصفهانی که داریم

شهر اصفهان از زمان‌های دور به دلیل موقعیت سوق‌الجیشی خود در مرکز فلات ایران و محصور بودن با رشته کوه‌هایی با قله‌های مناسب برای ساخت قلعه‌ها، محلی مناسب برای گردآوری و استقرار سپاه بوده است.

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 10 دقیقه
روایت نقش‌جهان از اصفهانی که بود و اصفهانی که داریم

به گزارش اصفهان زیبا؛ شهر اصفهان از زمان‌های دور به دلیل موقعیت سوق‌الجیشی خود در مرکز فلات ایران و محصور بودن با رشته کوه‌هایی با قله‌های مناسب برای ساخت قلعه‌ها، محلی مناسب برای گردآوری و استقرار سپاه بوده است.

دستکم از دوران هخامنشیان شهر اصفهان در تشکیلات نظامی کشور نقش داشته است، اما به دلیل هجوم و جنگ‌های خانمان‌سوز بین ایران و یونان در طی آن سال‌ها بسیاری از منابع و کتاب‌های مرجع از میان رفته و در نتیجه جزییات کمی در این خصوص در دسترس است.

باغ نقش‌جهان

سال‌ها پیش از احداث این میدان، در محل امروزی آن باغی بزرگ قرار داشت. اگر از کشف دو سر ستون ساسانی (با نقوش اهورامزدا، آناهیتا و خسرو دوم) در محدوده باغ نقش جهان به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی و مستند بیشتر چشم پوشی کنیم، سابقه احداث این باغ دستکم به حدود هزار سال قبل و به دوران ملکشاه سلجوقی برمی‌گردد.

اصفهان پایتخت ملکشاه سلجوقی بود و در این دوران، به اوج شکوفایی و شهرت رسید و به عنوان یکی از مهمترین شهرهای جهان شناخته ‌شد. ملکشاه هر زمان فراغتی حاصل می‌کرد، در باغ نقش‌جهانی که خود احداث کرده بود، همراه با وزیر دانشمندش، خواجه نظام‌الملک اوقات خود را سپری می‌کرد.

در همین دوران بود که ثروت شهرهای ممالک سلجوقی به‌سوی اصفهان سرازیر شد؛ به شکلی که در خصوص ثروت مردم اصفهان در این عهد افسانه‌ها گفته شده است. این باغ در دوره تیموریان هنوز اهمیت داشته و لااقل می‌دانیم که عمارت زیبای تیموری در همین دوران در محدوده این باغ بنا گردیده است.

نقش جهان در دوره صفویه

شاه اسماعیل اول صفوی به شهر اصفهان علاقه بسیار داشت و هر زمان‌ که به اصفهان می‌آمد در عمارت باغ نقش‌جهان اقامت می‌نمود. اسکندر بیک ترکمان، مؤلف تاریخ عالم‌آرای عباسی در ذکر احوال شاه اسماعیل اول، تحت عنوان تنبیه یکی از متمردان می‌نویسد: «او نسبت به شاه اسماعیل عاصی شده و به یزد حمله برده است. شاه اسماعیل پس از دو ماه محاصره شهر یزد و قلعه آن، بر محمد کسره دست‌ یافته، او را در قفس آهنین محبوس گردانیده و به ‌فرمان او در میدان نقش‌جهان به قتل رسیده و جسد او را سوزانده‌اند.»

بر اساس نوشته‌های اسکندر بیگ ترکمان، 20 سال پیش از انتقال پایتخت به اصفهان این شهر مورد توجه شاهان صفوی به‌خصوص شاه‌عباس بوده و باغ نقش جهان مکانی برای سکونت آنان به شمار می‌رفته است؛ تا جایی که شاه عباس صفوی، پیش از انتقال پایتخت، تحویل سال نو و نوروز سال 982 و 988 شمسی را در نه در قزوین بلکه در باغ نقش جهان اصفهان به سر برد.

نقش جهان؛ مرکز فرمانروایی ایران

پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان، این باغ محل ساخت‌و‌ساز میدان نقش‌جهان و دولتخانه صفوی شد که سالیان سال مرکز فرمانروایی کشور پهناور ایران گردید. شاه عباس مسجد جامع عباسی و مسجد شیخ لطف‌الله را در این میدان بنا کرد و با امتداد دادن بازار تا میدان کهنه آن را به بخش قدیمی شهر پیوند داده و متصل نمود. کاخ عالی‌قاپو نیز به عنوان نمای بیرونی حاکمیت و ارتباط شاه با جامعه بنا و احداث شد.

بسیاری از مذاکرات تاریخی بین دولتمردان ایرانی و فرستادگان خارجی در جوار میدان نقش جهان انجام می‌شد. مسابقات چوگان و تردد کاروان‌های متعدد تجاری از شرق و غرب از جلوه‌های مهم میدان نقش جهان در دوران صفوی بود.

افول رونق نقش جهان بعد از حمله افغان‌ها

اما با حمله افغان‌ها و سقوط صفویه به ناگاه سرنوشت تلخی برای این سرزمین رقم خورد. دوران بین سقوط صفویان تا برآمدن قاجاریه یکی از مبهم‌ترین و بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخ میدان نقش جهان است. با حمله افغان‌ها به پاینخت صفوی، ایران و به خصوص شهر اصفهان، دهه‌ها دچار هرج‌‌و‌مرج سیاسی، جنگ‌های داخلی و کاهش قدرت دولت مرکزی شد. در نتیجه میدان نقش جهان از اوج شکوه صفوی به وضعیتی نیمه‌متروک و آسیب‌دیده رسید.

در این دوران گزارش‌ها از قتل‌عام، آتش‌سوزی و غارت مغازه‌ها و بناهای میدان حکایت دارند. مؤلف تاریخ عالم‌آرای عباسی این دوران را اینگونه شرح داده است: «میدان را خلوت یافتند؛ بازار بسته و حجره‌ها گشوده. اهل و مال رفته و گنبد مسجد شکسته. در اینجا نه تجارتی باقی و نه امارتی.»

میدان نقش جهان دیگر محل قدرت نبود، بلکه تبدیل به جولانگاه و انبار تدارکات قشون محمود افغان شده بود و حوض‌ها خشک و باغچه‌ها به زمین بایر یا انبار آذوقه بدل شدند. بعد از هزیمت افغان‌ها و قدرت‌گیری نادر، با آنکه او توجه زیادی به شهر اصفهان نداشت و مرکز حکومت خود را مشهد قرار داده بود، اما افرادی از جانب وی برای بازسازی بخشی از بازار و برقراری نظم‌ میدان فرستاده شدند.

هرچند هیچگونه مرمتی در آنجا انجام نشد و میدان نقش جهان بدون هرگونه کاربرد سیاسی رو به آینده‌ای نا مشخص می‌رفت. بعدتر کریم‌خان زند تعدادی از کارگران را مأمور اصلاح قنات‌ها و بازارهای اصفهان کرد و برخی حجره‌های بازار بازسازی شدند، ولی عمارت عالی‌قاپو، مسجد شاه و شیخ لطف‌الله همچنان بلا استفاده و در حال تخریب بودند.

تغییر کاربری میدان نقش جهان در دوران قاجاریه

پس از آشفتگی‌های دوران افشاریه و زندیه، قاجارها قدرت گرفتند. اصفهان دیگر مرکز سیاسی نبود و میدان نقش جهان هم به مرور از محوریت سیاسی و حکومتی خارج شده بود. دیگر خبری از جشن‌های ملی یا رژه‌های سلطنتی نبود، بلکه میدان بیشتر به محل تجمع محلی، بازار روز و فعالیت‌های روزانه مردمی تبدیل شد و در ایام محرم و صفر، تعزیه‌خوانی در میدان برگزار می‌شد.

این یکی از کاربری‌های مهم میدان نقش جهان در دوره قاجار بود چرا که میدان‌ها، به‌ویژه در شهرهای مذهبی‌محوری مثل اصفهان، از همین دوران به مرکز آیین‌های عاشورایی، علم‌کشی و سینه‌زنی تبدیل شدند.

حجره‌ها و مغازه‌های اطراف میدان هنوز عمدتاً کاربری اقتصادی داشتند، ولی رونق آن‌‌ها در مقایسه با دوران صفوی بسیار کمتر شده بود. بازار قیصریه با ساختاری فرسوده و کم‌رونق‌ هنوز فعال بود و مشاغلی همچون زرگری، پارچه‌فروشی، عطاری و… در بازار حضور داشتند. میدان نقش جهان در دوران قاجار بدترین دوران تاریخ خود را گذراند، زیرا نه دولت و نه مردم، توان مالی و فنی مرمت میدان را نداشتند. بخش‌هایی از کاشی‌کاری‌ها، گنبدها و سردرها ترک خورده، فرو ریخته یا سیاه‌ شده بودند.

بعضی قسمت‌ها با گل و آهک تعمیر که باعث آسیب بیشتر در سال‌های آتی شدند. طاق‌ حجره‌ها، سقف‌های چوبی، و دیوارهای گلی بسیاری از قسمت‌ها در حال تخریب بودند. حوض‌ها و باغچه‌های میدان به‌مرور خشک و بی‌نظم شدند، اما اراده‌ای برای حفظ این میراث دوران گذشته وجود نداشت.

در اواخر قاجاریه اگرچه گاهی میدان محل برگزاری مراسم حکومتی، رژه نظامیان، اعدام عمومی، اعلان فرمان‌های حکومتی یا خطبه نماز جمعه می‌شد، اما عموماً فضای آن مکان گردهمایی حیوانات، باربرها و روستاییان شده بود و به‌طور گسترده به عنوان بارانداز، فروش دام، یا توقف کاروان‌ها استفاده می‌شد.

در گزارش‌های سفرنامه‌نویسان در دوره قاجار وضعیت نابه‌سامان میدان نقش جهان مشهود است. مثلاً اوژن فلاندن فرانسوی مشاهده خود را اینگونه ثبت کرده است: «میدان بزرگ اصفهان اگرچه همچنان وسیع و باشکوه است، اما در گرد فراموشی و بی‌توجهی خفته. طاق‌های کاخ عالی‌قاپو شکسته و سقف‌های چوبی آن پوسیده‌اند. حوضی کثیف در وسط میدان قرار دارد و گاه کودکان یا احشام در آن می‌لولند. اینجا میدان نیست، خاطره‌ای است.»

حتی خود ناصرالدین‌شاه در شرح سفر به اصفهان می‌نویسد عالی‌قاپو بنایی زیباست، ولی خراب‌شده، بی‌کاشی و بی‌رونق است. میدان خلوت و مغازه‌ها در آن کم است.

در طول حکومت طولانی مدت ظل‌السلطان فرزند ناصرالدین شاه قاجار در اصفهان مرمت جزیی در برخی آثار انجام شد که البته در برابر حجم وسیع تخریب‌ها و ویرانی‌هایی که به فرمان او صورت گرفت، هیچ است. در یکی از خاطرات روزانه این حاکم ویرانگر اصفهان نوشته است: «میدان را امروز بازدید نمودم. دستور دادم که چند تن از دکانداران که اجناس بی‌کیفیت عرضه می‌نمودند جریمه شوند. مسجد را نیز نظاره کردم؛ سقف آن ترک برداشته و به نظر باید مرمت شود، اما بودجه فعلاً در دست نیست.»

شکل‌گیری نگاه به نقش جهان به عنوان یک میراث ملی

در سال‌های ابتدایی پس از سقوط قاجاریه، میدان نقش جهان در وضع نیمه‌تعطیل و بی‌نظمی کامل بود. در بخش‌هایی دام و احشام نگهداری و خرید و فروش می‌شد و حوض میدان گاها محل آبشخور حیوانات یا انباشته از زباله شهری بود. مغازه‌ها مخروبه و محل اسکان افراد بی‌خانمان و عمارت عالی‌قاپو بی‌در و پنجره پر از زباله شده و فقط در برخی ایام سال به دلیل اعتقاد به تبرک آن بین عامه مردم، در طبقات آن آتش افروخته و دیگ‌های نذری برپا می‌شد که همین امر باعث شده بود فضای داخلی کاخ از دوده سیاه و تیره شود. به علاوه گنبد و سردرهای مهم بناها، مثل مسجد شاه، ترک‌خورده، فاقد کاشی و در حال فروپاشی باشد.

با آغاز دوران مدرنیته و گذر از دوران قاجار، کم‌کم توجه به میراث فرهنگی در قالب ملی‌گرایی افزایش یافت. اقدامات اولیه مرمت و پاکسازی توسط انجمن آثار ملی و بعدها اداره باستان‌شناسی انجام شد. دولت تلاش کرد تا میدان را از حالت محلی و بی‌نظمی خارج کرده و آن را به یک نماد ملی برای تاریخ ایران بدل کند.

ابتدا نگهداری احشام یا استفاده‌های صنفی سنگین به‌تدریج ممنوع و مشاغل مزاحم به مکان‌های دیگری منتقل شدند. در سال‌های دهه ۱۳۱۰، کاشی‌کاری مسجد این میدان به صورت محدود آغاز و بخش‌هایی از میدان، به خصوص حجره‌های بازار، بازسازی و پاک‌سازی شدند. خیابان‌های جدید در اطراف میدان شکل گرفتند که سبب باز شدن فضا و دسترسی بیشتر شد. از این دوران، میدان کم‌کم از حالت بی‌سروسامانی خارج شد و جایگاه نمادین خود را دوباره به دست آورد.

مستندسازی میدان نقش جهان به وسیله یک تیم فرانسوی

آندره گُدار باستان‌شناس و معمار فرانسوی به دعوت دولت ایران آمد و در طی آن سال‌ها نقشی پررنگ و مؤثر در بازسازی آثار تاریخی ایران داشت. او از سال 1308 با تأسیس اداره‌کل باستان‌شناسی ایران به عنوان مدیر این سازمان نقش کلیدی در مستندسازی و آغاز مرمت آثار تاریخی داشت و از اولین کسانی بود که به ارزش میدان نقش جهان و مسجد جامع عباسی پی برد و آن را مستندسازی کرد.

تیم فرانسوی به سرپرستی او، نقشه‌های دقیق بناهای میدان را تهیه، وضعیت گنبدها، تزئینات و ساختارها را ثبت و تحلیل نمودند. سپس کاشی‌کاری گنبد ترک خورده مسجد جامع عباسی و ایوان‌ها و بازسازی مقرنس‌ها و گچ‌کاری‌های تخریب‌شده آغاز و مسجد شیخ لطف‌الله نیز در بخشی از ایوان ورودی، مورد مرمت اولیه قرار گرفت.

گدار در خصوص وضعیت و مشاهده میدان نقش جهان می‌گوید: «میدان باشکوه صفوی، امروز چون صحنه‌ای خاموش است که بازیگرانش رفته‌اند و پرده‌هایش در گرد فراموشی فرو رفته؛ اما هنوز عظمتش فریاد می‌زند که اینجا جایی متفاوت است. نقش جهان، اگرچه هنوز تنفس می‌کند، اما نیازمند احیای عمیق است. کاشی‌های مسجد جامع فرو ریخته، ستون‌های عالی‌قاپو در خطر ترک است و میدان را به حال خود رها کرده‌اند. ما اگر نقش جهان را نجات ندهیم، گویا بخشی از حافظه‌ ملی را از بین برده‌ایم. هنگامی که برای نخستین بار در میدان ایستادم، گویی در برابر تاریخ خم شده بودم. آن‌چه باقی مانده، شکوهمند است. آن‌چه از دست رفته، دردناک.»

در خبرهای روزنامه‌های این دوران تاحد زیادی به موضوع میدان نقش جهان برمی‌خوریم. مواردی همچون اختصاص کاربری‌های اداری برای ساختمان‌های صفوی، اصلاح و ایجاد و آسفالت کردن خیابان‌ها، احداث حوض میدان نقش جهان و حصارکشی و برق‌کشی و نصب تیرهای چراغ برق برای محوطه آن و ایجاد فضای سبزی که با نام باغ ملی معرفی می‌شد و بسیاری اقدامات دیگر سبب شده بود برنامه‌های توسعه و مدرنیزه شدن میدان نقش جهان جزو خبرهای روزانه شهر اصفهان باشد.

نگاه ناسیونالیستی و غیربومی به نقش جهان

نگاه ابزاری به میدان نقش جهان برای تقویت ناسیونالیسم ایرانی در آن دوران موجب شد این میدان به‌عنوان نمونه‌ای از شکوه صفویان مورد توجه خاص قرار گرفت. اما نگاه مدرن‌گرایانه و بی‌توجه به بافت سنتی باعث شد در آن دوران برخی آسیب‌ها هم به این مجموعه وارد شود. مثلاً احداث خیابان‌های حافظ و سپه و اتصال آنها به میدان اگرچه مدرن‌سازی و نوعی توسعه شهری بود، اما بعدها به دلیل ایجاد ترافیک و تخریب بافت تاریخی، مورد انتقاد قرار گرفت. دولت همچنین قصد داشت حوض بزرگ و فضای مرکزی میدان را بر اساس میدان‌های اروپایی طراحی کند که این طرح‌ها به‌دلیل تبعات جنگ جهانی دوم و سقوط رضاشاه نیمه‌تمام ماند.

نقش جهان؛ در نقش ویترینی از ایران باستان

پس از پایان جنگ جهانی دوم، و پس از سقوط رضاشاه، نگاه تازه‌ای به میراث فرهنگی پدیدار شد. ملی‌گرایی فرهنگی با چاشنی مدرنیزاسیون و صنعت توریسم ادامه پیدا کرد و میراث تاریخی مثل میدان نقش جهان به‌عنوان ویترین ایرانِ مدرن و باستانی معرفی شد. در این دوران دولت سعی کرد میدان نقش جهان را در کنار پاسارگاد و تخت جمشید به‌عنوان نماد عظمت ایران مطرح کند.

میدان دیگر محل دامداری یا کارگاه نبود، بلکه محل بازدید رسمی، فرهنگی و گردشگری شده بود و اغلب مراسم‌ دولتی، جشن‌ها و رویدادهای ملی گاه در آن برگزار می‌شدند. حجره‌ها و مغازه‌های اطراف میدان به‌تدریج به مشاغل مرتبط با صنایع دستی، فرش، خاتم، قلم‌زنی، مینیاتور و سوغات واگذار شد. این تغییری کاملاً هدفمند برای جذب گردشگر داخلی و خارجی بود. در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، با رشد توریسم بین‌المللی به ایران، میدان نقش مهمی در معرفی چهره فرهنگی کشور بازی کرد.

دورانی که نقش جهان دوباره جان گرفت

در دهه ۳۰ مرمت کاشی‌کاری‌ها، گنبدها، کتیبه‌ها، ستون‌ها و گچ‌کاری‌ها توسط سازمان حفاظت آثار باستانی ایران انجام شد و میدان برای اولین‌بار نورپردازی شبانه پیدا کرد. حوض‌های قدیمی حذف و میدان به‌صورت چمن و فضای باز طراحی شد و از میانه دهه ۴۰ به‌صورت کامل سنگ‌فرش شد. از دهه ۱۳۴۰ به بعد تلاش شد تا عبور و مرور ماشین در میدان محدود شود که این امر تا دهه هشتاد میسر نگردید.

به طور کلی دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ دوران طلایی مرمت میدان نقش جهان بود. با تأسیس سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، مرمت‌ها با جدیت پیگیری شدند. در این دوران مرمت گنبد مسجد جامع عباسی، ایوان مسجد شیخ لطف‌الله و سردر قیصریه انجام شد. فروشگاه‌ها و حجره‌ها تا حدی نوسازی شدند و تلاش‌هایی برای ثبت جهانی میدان مطرح شد، ولی تا انقلاب اسلامی به نتیجه نرسید.

بعد از انقلاب؛ دوران مرمت میدان امام (ره)

در سال‌های پس از انقلاب و شروع دهه ۱۳۶۰، فضای بی‌ثبات و آغاز جنگ تحمیلی باعث شد که توجه چندانی به بناهای تاریخی صورت نگیرد. بودجه و منابع کمی برای مرمت در اختیار بود و به دلیل افت ناگهانی صنعت توریسم برخی حجره‌ها خالی یا نیمه‌فعال شده و ساختمان‌های اطراف میدان به‌درستی نظارت نشود. اما با پایان جنگ و شروع بازسازی کشور، سازمان میراث فرهنگی تمرکز بیشتری روی میدان نفش جهان گذاشت.

پروژه‌های مرمت در مسجد امام (ره)، گنبد مسجد شیخ لطف‌الله، عالی‌قاپو و بازار قیصریه آغاز و مرمت علمی و سنتی با حضور استادکاران قدیمی اصفهان اجرا شد. در این بین افراد گمنامی بودند که نسل‌به‌نسل هنر کاشی‌کاری، مقرنس، گچ‌کاری و مرمت سنتی را حفظ کردند و خانواده‌هایی همچون رهنما، زرگرپور، میرفندرسکی و حاج‌فتح‌الله معمار بودند که در بازسازی و مرمت میدان امام (ره) تاثیرگذار بودند.

تعارضات مدیریت شهری با میدان امام (ره)

پرویز ورجاوند، باستان‌شناس، معمار و وزیر فرهنگ و هنر پس از انقلاب در اوایل دهه ۶۰ از مدافعان سرسخت میراث فرهنگی اصفهان، به‌ویژه میدان امام (ره) بود و با برخی طرح‌های عمرانی شهرداری‌ها که به حریم منظری میدان آسیب می‌زدند مخالفت جدی کرد.

در دوره او در دهه هفتاد، پرونده ثبت جهانی یونسکو برای میدان تدوین و ارسال شد که نهایتاً سبب شد در سال ۱۳۷۸ میدان امام (ره) به‌عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت گردد.

این ثبت باعث افزایش حساسیت نسبت به هرگونه دخل‌وتصرف در بافت و ارتفاع اطراف میدان شد و نظارت یونسکو بر طرح‌های عمرانی اطراف میدان شدت گرفت. همین امر در دهه نود منجر به ایجاد تنش بین میراث فرهنگی و شهرداری اصفهان گردید.

ساخت‌وسازهای بلندمرتبه در حریم میدان، مانند پروژه جنجالی مجتمع جهان‌نما، مورد اعتراض شدید یونسکو قرار گرفت و تهدید به خروج میدان از فهرست میراث جهانی باعث شد برخی پروژه‌ها متوقف و یا تخریب شوند.

در دهه ۱۳۸۰ رشد توریسم و افزایش نگاه تجاری سبب شد اصفهان دوباره به قطب گردشگری ایران تبدیل شده و میدان امام (ره) مرکز توجه قرار گیرد. حجره‌های سنتی، با حفظ ظاهر تاریخی، اغلب به فروشگاه صنایع دستی، میناکاری، فرش و سوغات تبدیل شدند.

گردشگران خارجی و داخلی به‌صورت روزافزون وارد میدان شدند. این رویه تا اواخر دهه نود ادامه داشت، اما بروز همه‌گیری بیماری کرونا و برخی مشکلات و درگیری‌های سیاسی و بین‌المللی سبب شد در سال‌های اخیر ورود گردشگر دچار نقصان جدی شود و کسب‌وکار و تردد گردشگران آنگونه که شایسته و در خور این میدان قدیمی و زیباست نباشد.

نقش جهان، روایت اصفهان است

در سال‌های اخیر بحث مرمت آثار میدان امام (ره) و کیفیت و نحوه اجرای آن به خصوص درباره گنبد مساجد، خطر گذر خط مترو از حریم میدان، پدیده فرونشست و بسیاری موارد دیگر جنجال برانگیز شده است که دلیل آن اهمیت و حساسیت ویژه شهروندان نسبت به این مجموعه تاریخی است.

با گذر چهار قرن از احداث میدان زیبای نقش جهان این میدان همچنان پا برجاست و نظاره‌گر آینده‌ای است که امید است همواره بی‌نشیب و پرفراز و سرفراز باشد.روایت تاریخ میدان امام (ره) از زمانی که فقط یک باغ بود تا اکنون که میدانی است با برند بین‌المللی، روایت تاریخ شهر اصفهان هم هست.

تغییراتی که در کاربری این میدان در طول تاریخ به وجود آمده نشان از تغییراتی دارد که در طول سالیان گذشته، شهر اصفهان با آن دست و پنجه نرم کرده است. پس می‌توان نقش جهان را روایتی از تاریخ اصفهان دانست.