مازیار زارع، مدرس موسیقی و نویسنده کتاب «من و ملودیکا»، متولد 1357 در شهر اهواز است و از سال 1372 تاکنون در اصفهان سکونت دارد. او که موسیقی را با ساز کیبورد شروع کرده و رفتهرفته به سمت پیانو گرایش پیدا کرده، دانشآموخته کارشناسی موسیقی ساز جهانی از دانشگاه صدا و سیمای تهران است و بهعنوان کارشناس موسیقی در رادیوی صدا و سیمای مرکز اصفهان فعالیت دارد و در برنامههای بسیاری بهعنوان تهیهکننده و آهنگساز فعالیت داشته است. زارع تنهامدرس سیستم دودستینوازی ساز ملودیکا در ایران است که کتاب «من و ملودیکا» بهعنوان اولین کتاب آموزش موسیقی به کودکان توسط او منتشرشده و سه تألیف دیگر او درباره ملودیکا نیز بهزودی منتشر میشوند، همچنین آلبوم «جان مریم» تکنوازی او از چند آهنگ خاطرهانگیز با استفاده از ساز ملودیکاست.
در ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمهزهرا(س) که با ترور سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی هم زمان شده است، چهره شهر تاریخیمان اصفهان، سیاهپوش شده و به تصاویر و شعارهای تبلیغاتی متعدد و متنوع از آن شهید عزیز زینت یافته است. شاید هیچ کوی و برزنی را در سطح این کلانشهر نیابید که از دید شهرداری اصفهان پنهان مانده باشد. این حجم از پوشش تبلیغات محیطی چنان است که تولیدات تبلیغی دیگر نهادهای اسلامی و انقلابی به چشم ناظران بیرونی نمیآید.
مطرحشدن روزافزون خواستهها، مسائل، اعتراضات و نظرات زنان و موضوعات در ارتباط با آنها، از خلال رسانههای غیررسمی و غالبا شبکههای اجتماعی، پدیدهای است که دستکم در یکی دو سال اخیر بهطور چشمگیر شاهدش بودهایم. اینکه چرا زنان در رسانههای رسمی (بهمعنای رسانههایی که در داخل کشور و از جانب دولت به رسمیت شناخته میشوند)، کمتر و دستبهعصا حضور دارند، مجالی جداگانه میطلبد. اما آنچه روشن است، امکان اظهارنظر آزاد در کنار دسترسی سادهتر و گستردهتر و البته مخاطبان بیشتر در شبکههای اجتماعی است؛ چیزی که در رسانههای رسمی بهسادگی امکانپذیر نیست. این امر باعث شده تا موضوعاتی که در گفتمان رسمی با ملاحظات مواجهاند، در مجراهای رسانهای غیررسمی بیشتر مجال مطرحشدن پیدا کنند.
«بیسلیقگی»؛ مفهومی که مرد شماره یک وزارت آموزشوپرورش را واداشت تا رو به لنز دوربین رسانهها بنشیند و بابت رخ دادن آن از یک «جامعه» معترض، عذرخواهی کند: «یک بیسلیقگی در حذف تصویر دختران از کتاب سوم ابتدایی انجام شده است؛ لذا از این بابت عذرخواهی و آن را اصلاح میکنیم.» ماجرا از غیبت دانشآموزان روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان شروع شد؛ جلدی که در فضای مجازی دستبهدست چرخید و کنش و واکنشهای زیادی را به دنبال خود همراه کرد و باعث شد تا کاربران فضای مجازی به این بهانه و با به اشتراک گذاشتن سایر کلیشههای جنسیتی موجود در کتابهای درسی و همچنین با قراردادن عکس «مریم میرزاخانی»، نابغه ایرانی در جلد کتاب ریاضی به این رویکرد آموزشوپرورش بتازند؛ انتقادهایی که استدلال و توجیه تصمیمگیرندگان آن نیز نتوانست، منتقدانش را توجیه کند؛ آنجا که گفته شد: «ازآنجاکه تصویر قبلی بسیار شلوغ و تعداد مفاهیم ریاضی مطرحشده در آن تصویر بسیار زیاد بود، پیشنهاد دوستانی که از منظرهای هنری، زیباشناسی و روانشناسی بخشهای مختلف کتاب را بررسی میکنند بر این بوده است که تصویر خلوتتر شود.