تب آن روبه تند شدن است؛ «هیچهایک» واژهای که این روزها درباره آن بسیار نوشته و گفته میشود. هیچهایک تا همین یکی دو دهه پیش برای مردم کوچه و خیابان معنای آشنایی نداشت ولی حالا درباره آن بسیار حرف میزنند و عده زیادی از جوانان سودای چنین شکلی از سفر را در سر میپرورانند و حتی عدهای هیچهایک را بهعنوان سبکی از زندگی انتخاب میکنند. سفری که نهتنها جذاب به نظر میرسد بلکه همراه با پختگی و کمال است و شباهتهایی به طی طریق کردنهای عرفا در قرون گذشته دارد.
سال گذشته فیلمی به نام سرزمین خانهبهدوشها (Nomadland) توجه بسیاری از مردم را در سطح جهان به سفر با خودرو جلب کرد. مسافرت درون خودرو برای بسیاری از عاشقان سفر هیجانانگیز است؛ ولی برای اینگونه سفرکردن در کشور ما پرسشهای زیادی در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد که پیداکردن جوابش گاهی ساده نیست؛ مثلا اینکه چنین شکلی از سفر در ایران چه مشکلاتی دارد؟ سفر با چنین ماشینی چه مجوزهایی نیاز دارد؟ چقدر تجهیز یک ماشین مسافرتی هزینهبر است؟ و بسیاری از پرسشهای دیگر که در گفتوگو با سهراب گلبنفشه، از پیشکسوتان این حوزه، به آنها پرداختیم.
زندگی زمانی لوس شد که هشتادیها وقتی روی کسی نظر داشتن بهش گفتن «کراش» و از آنجایی لوستر شد که فقط یک پسر روی دختر کراش نزد، بلکه دختر رو پسر و همه روی همه کراش زدند؛ اما خداروشکر «کراش» ماهیت خودش را حفظ کرد و مثل جدّش «نظر» اجازه نداد هیچ کدام بههم برسند وگرنه فیلمهای ترکیهای بود که در سطح شهر تردد میکرد.