حدود یک ماه پیش بود که برخی منابع غیررسمی از آغاز مذاکرات مدیران شبکه اول با تهیهکننده «پایتخت» برای تولید سری جدید این سریال سخن گفتند. خبری که خیلی زود توسط برخی منابع رسمی هم تائید شد. نکته عجیب این خبر آن بود که اولا زمان بسیار کمی تا نوروز باقی مانده که عملا اجازه نگارش فیلمنامه و تصویربرداری را به گروه نمیداد. در وهله دوم، هنوز تکلیف قسمتهای پایانی فصل قبلی مشخص نبوده و اینکه سازمان در چنین شرایطی از گروه درخواست تولید سری جدید این سریال را داشته، از نکات عجیبی بود که واکنش گستردهای را به همراه داشت.
از شام اربعین تا شب شهادت امام حسن عسگری (ع)، در آنتن شبکه سه شاهد سریالی به نام نجلا بودیم. سریالی که ما را وارد فضا و موقعیتی در سرزمین نخلها میکرد. سریالی که دوربینش را نتوانست به کربلا برساند و در آبادان پایانش را اعلام کرد، محوریتش امام حسین علیه السّلام و اربعین است و درون مایهی عاشقانه-عارفانهاش را خیلیها با سریال «شب دهم» حسن فتحی مقایسه کردند. نجلا داستان دو دلدادگی بود. تلفیقی از عشق معنوی و زمینی. داستان معجزه و ایثار. قصه سریال نجلا در سال 1358 میگذرد. پسر داستان از دختری که عاشق است، شرط میگیرد که اگر در آن اوضاع آشفته و ناامنیها بتواند دختر را از مرز رد کند و به زیارت اربعین برساند در قبال عشقش به او پاسخ مثبت میدهد، اما همه اینها در طول مسیر دستخوش اتفاقهایی میشود. در ادامه گفتوگوی کوتاهی با هادی قربانی، یکی از نویسندگان سریال نجلا داشتیم تا نجلا را از دریچه چشم نویسندهاش ببینیم.
سوم اسفند بود که وزارت ارشاد در اطلاعیهای، اعلام کرد سینماهای تمام کشور تدریجا تا پایان هفته تعطیل میشوند. انتشار این خبر، شوک میخکوبکننده چندانی نداد. بـحث داغ آن روزهـا، کــرونای افسارگسیخته و ناشناختهای بود که مثل کمباین درافتاده با زمین کشاورزی، فقط قربانی میگرفت. درگاه اینترنتی فروش آنلاین بلیت بسته شد و سینماها تعطیل […]